تبعات رحلت پيامبر(ص)
فرشته محیطی
پیامبر(ص) بزرگ ترین انسانی است که هستی به خود دیده است. امت اسلامی که او ایجاد کرده نیز به عنوان برترین امت از سوی خداوند معرفی شده است؛ اما با همه اینها، این امت برخلاف همه تلاشهای شبانه روزی و جانکاه، نتوانست مسیری را که پیامبر(ص) ترسیم کرده بود ادامه دهد و به همان سرعتی که در مقام برترینها و اوجها قرار گرفت، به همان سرعت به دست گروهی دچار سقوط شد.
این در حالی است که خداوند و پیامبر(ص) بارها و بارها به امت هشدار داده است که مواظب امتحان و آزمونهای سخت الهی باشند که اقوام پیشین را دچار غضب الهی کرده است؛ با این همه کسانی که رهبری امت را غاصبانه در اختیار گرفتند، امت را به فساد و تباهی شگفتی سوق دادند که همه اهل بیت عصمت و طهارت و پنج تن آل عبا را که خداوند و پیامبر(ص) بارها بر مقام و منزلت ایشان تاکید داشته به شهادت رسانیدند و حتی از ترس جنایت بر اجساد ایشان، مقابرشان مدتها مخفی ماند.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا تحلیل و تبیین قرآن را درباره علت بازگشت امت اسلامی به دوره جاهلیت را بیان کند.
چرایی شهادت سروران بهشت
یکی از پرسشهای اساسی درباره تاریخ اسلام و امت اسلامی، شهادت همه کسانی است که از سوی خداوند به عنوان اهل بیت پیامبر(ص) معرفی شدهاند. همه این افراد به دست امت اسلامی به شهادت رسیدند و برخلاف احکام صریح قرآن که قتل بیگناهان حرام است، کسانی به دست امت اسلامی به قتل میرسند که از نظر قرآن به عنوان الگوهای انسانیت معرفی شدهاند و مقامات آنان بارها به اشکال گوناگون تبیین شده است.
با نگاهی به آموزهها و آیات قرآنی به روشنی میتوان دریافت که اهلبیت پیامبر(ص) دارای مقامات بزرگی در نزد خداوند هستند و خداوند ایشان را به عنوان اسوههای نیک و برتر به همگان معرفی کرده است.
در آیاتی از جمله 33 سوره احزاب به عنوان دارندگان عصمت و طهارت که از هرگونه رجس و پلیدی درامان هستند، معرفی میشوند و از امت اسلام خواسته شده تا بر ایشان درود و سلام و صلوات بفرستند.
از نظر قرآن، اهل بیت پیامبر(ص) از چنان جایگاهی برخوردارند که هیچ انسان دیگری در آن مقام نیست. بر امت اسلامی است که مودت و محبت ایشان را به عنوان یک حکم الهی و اجر رسالت داشته باشند. (شوری، آیه 23) هرچند که باز همین امت اسلام هستند که از این اجر و مزد رسالت بهره مند میشوند، (سباء، آیه 47) زیرا محبت و مودت ایشان موجب جلب خشنودی و رضایت و محبت الهی میشود؛ چرا که محبت و مودت به اهل بیت(ع) موجب خشنودی پیامبر(ص) و در نتیجه خشنودی خداوند نیز میشود. (آل عمران، آیه 31)
این محبت و مودت میبایست در شکل اطاعت متجلی شود؛ زیرا محبت همراه با مخالفت هرگز معنا و مفهومی نخواهد داشت، حال چه رسد که با نام مودت و محبت به دشمنی نیز اقدام شود. خداوند راه رسیدن به محبت خود را اطاعت از پیامبر(ص) میشمارد و محبت و اطاعت اهل بیت(ع) را به عنوان ولایت در آیاتی از جمله 59 سوره نساء و 3 سوره مائده واجب دانسته است.
خداوند جایگاهی بس رفیع و بلند برای اهل بیت(ع) در نظر گرفته است. براساس آیاتی از جمله آیه 61 سوره آل عمران، امیرمومنان علی(ع) نفس و جان پیامبر(ص) است و هرگونه مقامی که برای پیامبر(ص) ثابت شده جز پیامبری، برای امیرمومنان علی(ع) نیز ثابت است. از این رو در حدیث منزلت و احادیث دیگر جز همین عنوان پیامبری همه عناوین برای آن حضرت(ع) ثابت دانسته شده است. براساس روایت «حسین منی و انا من حسین» (بحارالانوار، ج43، ص261، فضائل الخمسه من الصحاح السته ، فیروزآبادی، ج3، ص262؛ کشف الغمه، ج2، ص6؛ کامل الزیارات، ص25) میتوان گفت که محتوای آیه16 سوره آل عمران درباره یگانگی پیامبر(ص) و علی(ع) درباره دیگر امامان معصوم(ع) نیز تعمیم مییابد. لذا آن حضرت(ع) همه انوار اهل بیت و امامان معصوم(ع) را از یک نور واحد خود میداند.
خداوند همچنین در سوره انسان به تفصیل از مقامات اهل بیت(ع) سخن به میان میآورد و به صراحت و به نص قرآنی اعلام میکند که ایشان از کسانی هستند که مورد رضایت خداوند بوده و در بهشت رضوان الهی از پاداشهای بسیار و بی مانند آن بهره میبرند.
پیامبر(ص) نیز بارها و بارها در اشکال مختلف که در منابع روایی فریقین آمده، از مقامات آنان سخن به میان آورده است و حسنین را سرور جوانان بهشت معرفی میکند و میفرماید: الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه. (بحارالانوار، ج24، ص36) و نیز ج94، ص391)
پیامبر(ص) درباره فاطمه(س) نیز چنان سخن میگوید که هرگونه تعرض به ایشان در حکم تعرض به پیامبر(ص) دانسته میشود. او به عنوان جگر گوشه پیامبر(ص) (بحارالانوار، ج32، ص432) معرفی شده به گونه ای که هر کس او را به خشم آورد پیامبر(ص) را به خشم آورده و هر که پیامبر(ص) را به خشم آورد، خداوند را به خشم آورده است. (همان و نیز مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص233 با اندکی تفاوت در عبارت، بحارالانوار، ج34، ص 80، صحیح مسلم، ج61، ص2، مستدرک حاکم، ج3، ص371، حلیه الاولیاء، ج2، ص40)
آن حضرت (س) نور چشم پیامبر(ص) و میوه دل اوست: و هی نور عینی و ثمره فوادی، او نور چشم و میوه دل من است.» (بحارالانوار، ج43، ص42).
از نظر پیامبر(ص) که همان نظر و حکم خداوند است، هرگونه رضایت خداوندی منوط به رضایت پیامبر(ص) است. پس اگر پیامبر(ص) بر کسی محبت کند او محبوب خدا و بر هر کسی که خشم گیرد او مغضوب خداوند خواهد بود.
با نگاهی به آیاتی از قرآن از جمله 71 سوره انفال و حتی آیه55 سوره زخرف میتوان دریافت که عظمت پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند تا چه اندازه است؛ زیرا خداوند تاسف حضرت موسی(ع) را به خود نسبت میدهد در حالی که مقام پیامبر(ص) بسیار بالاتر و برتر از حضرت موسی(ع) است.
اما این پرسش اکنون دوباره مطرح میشود که چرا کسانی که در نظر خداوند و پیامبر(ص) چنین جایگاهی داشته اند، از سوی امت اسلامی به قتل میرسند و دختر پیامبر(ص) در همان فردای رحلت پیامبر(ص) میان در و دیوار قرار میگیرد و در خانه اش به آتش کشیده شده و فرزندش محسن سقط میشود و یا امیرمومنان علی(ع) با ریسمان به بند کشیده شده و با شمشیر بران به سوی مسجد برای بیعت برده میشود و سالیانی مطرود دولتمردان و دربار خلافت میشود و در نهایت در مسجد خدا به نام خدا فرق سرش شکافته و به شهادت میرسد و امام حسن(ع) فرزند پیامبر(ص) به زهر، مسموم و آن گاه جسدش از سوی امت اسلام تیرباران میشود و امام حسین(ع) پس از کشته شدن بیش از 81تن از بستگانش در کربلا، آن چنان به دست امت اسلام از قفا سر از تن وی جدا میشود و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان خارجیان علیه دین به اسارت برده میشوند؟
چرا همه کسانی که خداوند در قرآن به صراحت ایشان را به عنوان اهل عصمت و طهارت و اهل بهشت معرفی میکند، به نیت تقرب به خدا و ورود به بهشت، به شهادت میرسند و امت اسلام، تقرب خود به خدا را در کشتن اولیای الهی و انسانهای متاله و ربانی جست وجو میکند؟!
بازگشت جاهلی و جهالت امت اسلامی
اگر بخواهیم پاسخ دقیق و مناسب به این پرسش و چرایی بدهیم، میبایست به قرآن بازگردیم تا تحلیل و تبیین قرآن را از این چرایی روشن سازیم.
همان گونه که خداوند در آیاتی از جمله 110 سوره آل عمران بیان کرده، امت اسلام در عصر پیامبر(ص) بهترین و برترین امت و جامعه ای بود که در طول تاریخ بشری شکل گرفته است. از این رو این امت در آن دوره به عنوان امت برتر و نمونه به جهانیان معرفی میشود.
اما این دلیل نمیشود که این امت دچار آزمون و ابتلائات الهی نشود؛ زیرا آزمونها و ابتلائات الهی از سنتها و قوانین حاکم بر هستی و جامعه و تاریخ بشری است. (عنکبوت، آیه 2) بنابراین، امت اسلام همانند دیگر امتها دچار آزمونهای سخت و فتنههای بسیاری میشود تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.
براساس برخی از روایات مشهور و معتبر، هر آنچه در قرآن از امتهای پیشین به ویژه امت یهود گزارش شده بر سر امت اسلام نیز خواهد آمد و طابق النعل بالنعل امت اسلام با آزمونهایی همانند امت یهود مواجه خواهند شد و بسیاری در این آزمونها ریزش کرده و بسیاری نیز رویش میکنند.
خداوند بارها در جنگها و مصیبت ها، امت اسلام را آزمود و در این میان بسیاری نیز موفق و سربلند بیرون آمدند و منافقان رسوا شدند. گزارشهای قرآنی در این باره به ویژه درباره جنگ بدر و احد و حنین و احزاب بسیار است و میتوان با مراجعه به این آیات میزان و مقدار آزمونها و ریزشها و رویشها را دریافت.
پیامبر(ص) وعده میدهد که پس از وی، امت به آزمونهای بسیار سختی مبتلا میشود که کمتر کسی از آن جان به سلامت بیرون میبرد. خداوند نیز به امت هشدار میدهد که در صورت مرگ و قتل پیامبر(ص) کاری نکنند که به گذشته بازگردند و انقلاب جاهلی رخ دهد: و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین؛ و محمد جز فرستادهای که پیش از او ]هم[ پیامبرانی ]آمده و[ گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود بر میگردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش میدهد (آل عمران، آیه 441)
به نظر میرسد که این بازگشت به دوره جاهلیت پس از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است؛ زیرا نشانههای بسیاری را میتوان یافت که این ادعا را ثابت میکند؛ حتی اگر از همه شواهد و نشانههای قطعی در این بازگشت به عصر جاهلیت بگذریم، نشانههایی چون شهادت و قتل اهل بیت(ع) خود گواه روشنی بر این بازگشت است؛ زیرا تنها در صورت بازگشت جاهلی است که امت اسلام چنین درنده خو، اولیاء و اوصیای پیامبر(ص) را به قتل و شهادت میرسانند و با این کار خویش به خدا تقرب میجویند.
نشانههای جاهلی که قرآن بیان میکند، کم ارزشی دختر در میان مردم و قتل و زنده به گور کردن آنان (نحل، آیات 58 و 59 و 26؛ تکویر، آیات 8 و 9)، وادار کردن دختران به فحشاء (نور، آیه 33)، تعصبهای قبیله ای (فتح، آیات 25 و 62) تعصب به زبان عربی (شعراء، آیات 195 و 198 و 991)، تجاوزگری و بی عدالتی (اعراف، آیه 33)، تقلید کورکورانه از نیاکان و رهبران (بقره، آیه 170؛ مائده، آیات 103 و 401؛ زخرف، آیات 22 و 42)، شرابخواری (بقره، آیه 912؛ مائده آیه 90) ضلالت و گمراهی از راه خدا و دین اسلام (بقره، آیه 891)، تکاثر و تفاخر به مال و ثروت و مردگان (تکاثر) و مانند آن بوده است.
در دوره جاهلیت، هیچ ارزش عقلانی و وحیانی مورد توجه نبوده و ضدارزشها به ارزش تبدیل شده و چیزی از سنتهای دین حنیف ابراهیمی باقی نمانده بود. عبادت ایشان جز با کف و سوت زدن بروز نمی یافت. (انفال، آیه 53) و جنگ و خصومت در میان آنان به سبب تجاوزگری، امری متداول بود. (آل عمران، آیه 301)
به هر حال، هرچیزی که درباره زشتیها در یک جامعه قابل تصور است، در جامعه جاهلیت وجود داشت. پیامبر(ص) با تلاشهای بیست و سه ساله خود گامهای بلندی برای تحول در این جامعه برداشت و جامعه نمونه و برتری را ارایه داد؛ اما گروهی از منافقان که همواره در کمین بودند، توانستند دوباره پس از رحلت پیامبر(ص) مسیر اصلی را تغییر دهند و در یک فرآیندی مردم را منقلب کردند و آیین جاهلیت را به شکلی زنده کردند؛ زیرا مردم بر دین ملوک و رهبران خود هستند و زمانی که رهبران برخلاف نص صریح قرآن و روایات به اجتهاد میپردازند و در برابر نص ولایت، خلافت قبیلهای را مطرح میکنند و یا به جای نص حج تمتع و متعه، هر دو را ابطال میکنند زیرا برخلاف فرهنگ جاهلی بوده است، میتوان دانست که چگونه آن هشدار قرآنی درباره بازگشت به جاهلیت پس از رحلت پیامبر(ص) تحقق مییابد.
خلافت قبیلهای
امت اسلامی پس از پیامبر(ص) در نخستین گام، برخلاف آموزهها و دستورهای صریح، قرآن و فرمان پیامبر(ص) به شیوه جاهلی به انتخاب رهبران جامعه اقدام کردند و در شورایی از رهبران قبایل براساس انگیزههای قبیلهای، رهبرانی را برای جامعه برگزیدند. این گونه است که میان اوس و خزرج و قریش دعوا بر سر رهبری رخ میدهد و هر کسی مقامات قبیلهای خود را به رخ دیگر قبایل میکشد که در نهایت قبیله قریش پیروز این میدان میشود.
دامن زدن به اختلافات قبیلهای تعصبات جاهلی از اموری بود که در همان روزهای آغاز حکومت خلافت قبیله ای نمود پیدا میکند و ترور رهبران قبیله ای در دستور کار قرار میگیرد. در این دوره، تغییرات به قصد بازگشت به اصول جاهلی انجام میگیرد و در دوره عثمان این امر به شدت مورد تاکید و توجه است. از این رو افتخارات قبیلهای و نیز تعصبات عربی در برابر غیرعربی و تبعیض در تقسیم بیت المال دوباره زنده میشود.
در مدت اندکی، شرابخواری، زنبارگی، بزمهای شبانه و برگزاری مراسم طرب و خنیاگری و مانند آن چنان در جامعه رواج مییابد که دیگر جز نام اسلام از حقیقت آن خبری نیست. لذا به سادگی با همه اصول اساسی اسلام به مخالفت میپردازند و پوستین وارونه اسلام را به تن امت اسلام میکنند. بنابراین، کشتن اهل بیت(ع) که در قرآن دست کم محبت و مودت ایشان فرض شده در دستور کار قرار میگیرد تا بدان وسیله به خداوند تقرب جویند و به بهشت درآیند. به این معنا که اگر ولایت ایشان به عنوان ولایت اطاعت حتی اگر مورد قبول امت اسلامی نبود، ولی مودت و محبت ایشان میبایست در دستور کار باشد، اما میبینیم که امت حتی به راحتی از این حکم درمی گذرند و نه تنها محبت نمیکنند بلکه با آتش زدن خانه و کشتن فرزند و تیرباران کردن جسد و اسب تاختن بر تن شهیدان اهل بیت(ع) دشمنی و خشم خود را نسبت به پیامبر(ص) و اهل بیت او اعلام میکنند.
پس از مدتی شرایط به گونهای میشود که زندگی در جامعه اسلامی و تحت حکومتهای باطل، به ذلت تبدیل میشود و عزت و کرامت آدمی تباه میشود. امام حسین (ع) به اشکال مختلف این معنا را بیان میکند و میفرماید مرگ با عزت و آزادگی بهتر است از زیستن با ذلت و حقارت یا این که مردن از ننگ و ذلت پذیری بهتر است یا این که مرگ با عزت، زندگی جاوید است و زندگی با ذلت و همراه با ظالمین چیزی جز مرگ نیست.
در این زمانه بازگشت به سوی جاهلیت است که مردم بنده و برده دنیا و جلوههای فریبنده آن هستند و دین لقلقه زبانشان است، تا جایی که گذران زندگی آنها پابرجا باشد، دین را نگهداری میکنند و زمانی که به بلاآزموده شوند، دینداران قلیل اند و حضرت امام حسین(ع) از مردم میخواهد تا به اصول اسلاما پیامبری بازگردند: من شما را به کتاب خدا و سیره پیامبر خدا فرامی خوانم، چرا که در جامعه شما سنت نبوی را از بین رفته و بدعت و فریبکاری را جایگزین آن کردهاند و لذا میکوشد تا امت را به اصلاح آورد و از فساد جاهلی رهایی بخشد: همانا قیام من برای اصلاح امت جدم بود و هدف مهم من امر به معروف و نهی از منکر است.
اما امت اسلام که انقلاب جاهلی کرده است پاسخ درخواستهای ایشان را نمیدهد و گوشی برای پذیرش دعوتهایی چون آیا حمایتگری هست که از حریم اهل بیت پیامبر خدا حمایت کند؟ آیا فریادرسی هست که برای رضای خدا به فریاد ما برسد؟ آیا کمک کنندهای است که ما را برای مقابله با استبداد یاری دهد؟ وجود ندارد تا بشنود و پاسخ مناسب و شایسته ای دهد. (نگاه کنید، فرهنگ سخنان امام حسین(ع) و نیز الارشاد فی معرفه حجج الله ج 2 ص 19)
بنابراین، میتوان دریافت که با رحلت پیامبر(ص) امت چگونه به فساد و تباهی جاهلی دچار میشود و رهبران قبیلهای به عنوان خلافت پیامبر(ص) انقلاب جاهلی را رقم میزنند که هنوز هم آثار آن در جوامع اسلامی و بشری نمودار است و مشکلات امت اسلام هنوز هم حل نشده باقی مانده است و تلاشهای امامان معصوم(ع) نتوانسته آب رفته را به جوی حقیقت اسلام بازگرداند و امت در مسیر اصلاح و صلح قرار گیرد.