ترجمان وحي
برای ترجمه قرآن به زبان دیگر نوعی اجتهاد لازم است
به همت خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) سلسله نشستهای تخصصی بررسی ترجمههای قرآن کریم برگزار میشود. نخستین نشست از این سلسله نشستها با حضور دکتر محمدجواد گوهری، استاد دانشگاه آکسفورد به بررسی ترجمه انگلیسی وی از قرآن کریم اختصاص داشت. گوهری دانش آموخته کارشناسی ارشد الهیات از دانشگاه امام صادق(ع) است که پس از اتمام تحصیلات خود، برای اخذ مدرک دکتری، رهسپار انگلستان شد. او دارای 2 دکتری ادیان و عرفان از دانشگاه لیدز و حقوق بین الملل از دانشگاه آکسفورد و از اساتید این دانشگاه است. آثار متعددی از وی به نگارش درآمده که از آن جمله میتوان به ترجمه کتاب صوفیسم و تائوئیسم اثر توشیهیکو ایزوتسو و تالیفاتی چون یهودیت از نظر اسلام، مسیحیت از نظر اسلام، دائره المعارف مختصر عراق و... اشاره کرد.آنچه میخوانید گزارشی از سخنرانی وی است .
بنده قرآن کریم را به این خاطر ترجمه کردم که گمان بردم بر من واجب است که این کار را انجام دهم. سوابق و تجربیات تحصیلی و آشنایی با عناصر اولیه و مقومات کار باعث شد احساس کنم در درون بنده این خواسته پدید آمده و بر من لازم و فرض است که این کار را انجام دهم. احساسی که انسان از درونش میکند و موید به شرع است و غیرمنطقی، غیرمعقول و نامشروع نیست و قدم گذاشتن در راه صدق، حقیقت و درستی است و احتمالااز خداوند به انسان الهام میشود. اگر انسان بتواند به این نوع احساسات پاسخ مناسب دهد ان شاء الله خداوند به او همه چیز خواهد داد. از این روست که بنده ترجمه قرآن به زبان انگلیسی را انجام دادم. همیشه این اتفاق نمی افتد که انسان به مدت بیش از 20 سال با 3 زبان آشنا باشد و خوب کار کرده و آشنایی مناسبی داشته باشد.
تفاوت ترجمه قرآن در داخل و خارج از کشور
علمای دین اسلام در کشور ما هستند و تخصصهای حوزوی دارند و قرآن را میتوانند به زبان عربی بخوانند که غالبا قرآن را به زبان عربی میخوانند. آنهایی که زبان عربی را بلد نیستند و مفاهیم کلی را نمی فهمند از باب ثواب هم شده متن عربی قرآن کریم را میخوانند و به برخی از ترجمههای آن هم مراجعه میکنند. در زبان انگلیسی تعداد ترجمههای قرآن به آن اندازه که در زبانهای اسلامی هست، وجود ندارد. همچنین نظارت روی این ترجمهها به اندازه نظارتی که در کشورهای اسلامی روی ترجمههای قرآن مجید میشود، نیست. در کشور ما با وجود تمام آزاد دستی که به مترجمان داده میشود، ولی توسط مسوولان وزارتخانهها یا موسسات دینی یا در نهایت خود مردم ترجمهها خوانده میشوند.
به دلایل مختلف در جهان انگلیسی زبانها این گونه نظارت بر ترجمه و چاپ قرآن کریم وجود ندارد. یکی از دلایل این است که اولاعمق اسلام در این کشورها اینقدر زیاد نیست، بنابراین درک مناسبی از اسلام و قرآن و حتی مسلمانی وجود ندارد، دوم این که نظارتهای مناسب بر ترجمه و چاپ قرآن کریم وجود ندارد، سوم این که اگر دخل و تصرف در ترجمه انجام شود کسی ایراد و اشکالی نمیگیرد و برخی از اوقات هم هست که این کار ترویج و تبلیغ میشود.
فرض کنید اگر آیات مربوط به یهود در ترجمه انگلیسی حذف شود کسی به شما نمی گوید چرا این اتفاق افتاد حتی شاید مورد تشویق خیلی از افراد قرار بگیرید؛ بنابراین نشستن، مداقه و دقت کردن در ترجمههای صورت گرفته قرآن کریم در بعضی مواقع برای همه افراد میسر نمی شود. در برهه ای از زمان که برای بنده میسر و توفیق شد برای چند ماه این ترجمهها را بخوانم و بعد مقایسه کنم و دوست داشتم این ترجمهها را برای انتقال معلومات دینی به انگلیسی زبانها مورد استفاده قرار دهم، اما بعد به نظرم رسید اگر بعضی از این ترجمهها را معرفی کنم شاید شرعا مسوول باشم به خاطر این که در جاهایی میدیدم یا یکی از آیات اصلاوجود ندارد یا آیه ای هست و بعضی از کلمات آن نیست یا اگر ترجمه هست، معنای اصلی آیه را در بر ندارد و درخصوص موارد دیگر هم اگرچه کاستی هایی بود، ولی مسوولیت شرعی نداشت، احساس میکردم که ترجمهها اینقدر سخت و دشوار است که فرضا اگر ترجمه قرآن را به کسی هدیه میدادی گمان نمی کردم او معانی قرآن را در میان کلمههای دشوار بفهمد.
ما که خارج از کشور با زبان انگلیسی به صورت تخصصی برخورد داشتیم متوجه میشویم کلمه هایی که در زبان انگلیسی دیگر استعمال ندارند و شناخته شده نیستند، در ترجمهها میآیند، اما واقعا یک انگلیسی زبان این اصطلاحات را در نمی یابد به خاطر این که مشابه آن در لغتنامه دهخدا هم کلماتی است که فارسی زبانها آن را درنمی یابند. معنای وجود یک لغت در لغتنامه این نیست که در متن فارسی استفاده میشود و همه فارسی زبانها آن را میفهمند. در طول این مقایسه هایی که از ترجمه قرآن به زبان انگلیسی انجام شد این سوال برای من مطرح شد که چه باید کرد؟ کار ترجمه قرآن به زبان انگلیسی هم به گونه ای نیست که اگر این کار به کسی سپرده شود در کوتاه مدت هم جواب دهد. انجام این کار علم، زمان و توفیق میخواهد. از خودم پرسیدم آیا من میتوانم این کار را انجام دهم؟ یک مترجم به چه چیزهایی احتیاج دارد؟ مترجم قرآن باید با علوم دینی آشنایی داشته باشد که بنده فوق لیسانس دانشگاه امام صادق(ع) در رشته الهیات بودم و گذشته از آن در دانشگاه تاکید زیادی به زبان عربی داشتم. همچنین در کارهای تخصصی و آکادمیک در رشته علوم انسانی سالها با زبان انگلیسی سرو کار داشتم، بنابراین اینجا احساس کردم که بر من واجب شد، یعنی به جای این که دنبال کس دیگری برای این کار بگردم خود را پیدا کردم و ناگهان دریافتم که خود من باید این کار را انجام دهم.
در انجام این ترجمه، ترجمه قرآن به زبان انگلیسی خانم صفارزاده و خانم یزدان پناه را دیدم. چیزی که میتوانم در این ارتباط بگویم این است که ترجمههایی که اینها انجام دادند خوب است، ولی ترجمه من بهتر است. اگر گمان نمیبردم که میتوان کار بهتری انجام داد اصلااین کار را انجام نمی دادم. ترجمه این کار سالیانی به طول انجامید و همچنان ادامه دارد. اگرچه 3 بار چاپ شده است، ولی هر کدام از چاپها نسبت به قبلی مزیت هایی دارد و از جمله چیزهایی که انجام میشود بازخوانی مرتب ترجمه است که هم از لحاظ لغوی، گرامری، دستوری و چیزهایی که امکان داشته در گذشته بهتر انجام شود، اما به هر دلیلی صورت نگرفت. اگر این کار ترجمه یک کتاب معمولی و نوشته بشری بود شاید میگذاشتیم تا چند سال دیگر اگر استقبالی شد تجدیدنظر انجام گیرد تا منتشر شود، اما چون قرآن کریم و کلام الله است و اگر نارسایی در آن وجود داشته باشد که امکان دارد درست شود، وظیفه ماست که باید درست شود و دوباره چاپ شود، بنابراین با انجام چنین کارهایی چاپ سوم از دو چاپ قبلی صحیح تر است.
یکی از مشکلات کار این بوده که در محیط غریب دارد اجرا میشود، یعنی در واقع حامی و پشتیبانی نداریم و کسی قدر این کار را نمی داند، ولی در کشور ما با وجود این که ترجمههای مختلفی از قرآن کریم وجود دارد، اما ترجمه و تفسیر قرآن مورد توجه ویژه و مورد حمایتهای معنوی قرار میگیرد. عزت و لطفی که اکنون شما در این محفل گذاشتید به خاطر قرآن است، به خاطر این که در جامعه برای قرآن ارج و قرب قائلند. در جوامع غربی چنین خبرهایی نیست و ازجمله مشکلات این است که مترجم یا مولف علوم اسلامی بدون حمایت کار میکند و همچنان با قوت ایمان و نیروی عقیده باید کار خود را ادامه دهد و این کار سختی است که در پس آن هم منافعی دیده نمی شود، یعنی نه قرار است به عنوان نویسنده سال مطرح شوید و نه قرار است جایزه بگیرید و نه قرار است که حتی حق تالیف بگیرید. وضع داخل و خارج از کشور در این عرصه قابل مقایسه نیست. زمانی که ترجمه ای به زبان فارسی نوشته میشود، مترجم در نمایشگاه کتاب و قرآن به علاقه مندان امضا میدهد و خوانندگان میآیند و تقدیر و تکریم میکنند و...، اما در غرب این گونه نیست. تنها امیدواریم خداوند از ما بپذیرد و تنها اوست که همه حمایتها را از ما میکند و نگهدار ماست.
احتمال تحریف در برخی ترجمههای قرآن
گروههایی هستند که طرفدار حقوق خانمها هستند و تمایل دارند آیاتی را که در مورد حقوق زن و مرد در قرآن وجود دارد، تعدیل کنیم یا دوست دارند اصلااین آیات را در ترجمه نیاوریم. همچنین کسانی هستند که سامی ستیز هستند؛ یعنی میگویند نباید کسی با قوم یهودستیز کند (البته کسی قصد ستیز ندارد. آنها فکر میکنند هر کسی که با آنها مخالف است و سخنی به زبان بیاورد با آنها سرستیز دارد) آنها تمایل دارند جاهایی از قرآن که به یهودیان اشاره شده که معانی سلبی دارد حذف شود. اگر این کار انجام شود حتی تقدیر و تکریمی به عنوان روشنفکر از آنها میشود و حتی ترجمه را در تریبونهای بین المللی مطرح میکنند که ترجمه زیبا و صحیحی از قرآن عرضه شده است. اگر ترجمه آیات مربوط به قوم یهود یا آیه هایی که ممکن است گروههای سیاسی یا ایدئولوژیک دیگر دوست نداشته باشند حذف شود، آنها مترجم را به عنوان یک اصلاحگر دینی خواهند دید، بنابراین از نظر آنها مترجم سزاوار این است که شناخته شود و این قرآن هم بیشتر خوانده شود. این موضوعها اکنون در غرب وجود دارند، اما بنده گمان میکنم آدم نباید خداوند را به خاطر اهداف کوچک و ناچیز دنیوی خشمگین کند. معتقدم اگر کاری که مخالف عقیده بنده باشد انجام دهم، خیانت است.
مشکلات فنی ترجمه
برای ترجمه حتی ذهنیت انگلیسی زبانها با هم متفاوت است. انگلیسی زبانی که در استرالیاست با انگلیسی زبانی که در خود انگلستان زندگی میکند فرق دارد. استرالیایی انگلیسی نیست ولی انگلیسی زبان است، آمریکایی انگلیسی نیست ولی انگلیسی زبان است و آمریکاییها انگلیسی صحبت میکنند ولی فرهنگشان با انگلیسیهای بریتانیا فرق دارد. اینها چالشی است که در ترجمه به زبان انگلیسی وجود دارد، حتی اصطلاحات بریتانیایی با آمریکایی و نیوزیلندی و استرالیایی فرق دارند. از طرف دیگر، در ترجمه قرآن مشکلاتی وجود دارد.
نکته: باید تاکید کنم کار ما ترجمه است تفسیر نیست و تنها کوشیده شده که ترجمه در جایی مخالف با اصول عقاید تشیع نباشد و این همّ و غم ما بوده است. ملاک اصلی کار تفاسیر شیعه بوده که بر اساس روایات اهل بیت(ع) تدوین شده اند، چرا که اهل بیت(ع) مفسران حقیقی قرآن هستند
غالب انگلیسی زبانهایی که به اسلام گرایش پیدا میکنند کسانی نیستند که در کارهای علمی حضور داشته باشند. غالب کسانی که کارهای علمی سطح بالاانجام میدهند مستشرقان هستند. مستشرقان هم خیلی با ظرافت عمل میکنند، اما مومن ترین آنها که به نظر نمی رسد هیچ گونه خطشه ای در کار آنها وارد باشد و کار علمی در زمینههای علمی انجام میدهد وقتی نیک بنگری پس زمینههای قبل از آغاز کار و حتی اگر مسلمان هم شده باشد، پیش زمینههای قبل از مسلمانی در کارهای او مشاهده میشود، در اعماق کار علمی آنها میتوان مسائلی را یافت که شبهه برانگیز است.
در رابطه با مستشرقانی که روی قرآن کریم کار کردند کسی مانند آربری وجود دارد که قرآن را ترجمه کرد که ترجمه آن هم خیلی قدیمی است. آن چیزی که باعث میشود ما گمان کنیم ترجمه ما ترجمه مناسبی است به خاطر این است که ما از ایران برخاستیم و در عربی هم سالیان متمادی کار کردیم و در انگلیسی هم سالیان متمادی فعالیت داشتیم و در مهد زبان انگلیسی که دانشگاه آکسفورد است و آکسفورد دیکشنری مرجع دیکشنریها حساب میشود، افراد بسیار زیادی را در آنجا دیدیم و با آنها مشورت کردیم.
ترجمه آیه «ن» یکی از مشکلات است، «N» انگلیسی «نون» نیست، کما این که ما اختلاف نظر داریم که اصلا«نون» یعنی چه؟ یا «الم» یعنی چه؟ تفاسیر مختلفی هست و هر کسی به ظن خودش چیزهایی گفته و غالبا هم میگویند که ما اینها را در نمی یابیم، ولی ما میدانیم که اینها چگونه تلفظ میشوند. برای ترجمه قرآن به زبان دیگر یک نوع اجتهادی لازم است که مترجم این اجتهادها را انجام دهد. در آن قسمتها و بخش هایی از قرآن کریم که ترجمه پذیر نیست اجتهاد بنده این بود که کلمه عربی را به کار بردم تا کلمه عربی مستقیم وارد زبان انگلیسی شود مثلاکلمه «فتوا» در زمانی که سلمان رشدی کتاب خود را منتشر کرد، امام(ره) فتوایی دادند در زبان انگلیسی کلمه فتوا شناخته شده نبود. معنای آن بتدریج وارد زبان انگلیسی شده و اکنون در دیکشنری آکسفورد کلمه فتوا قرار گرفته و معنای آن آمده است؛ بنابراین هر چقدر که امکان دارد باید کلمه عربی را وارد زبان انگلیسی کرد تا الفاظی که خوانده میشوند و در معنای آن اتفاق نظر وجود ندارد برای افرادی که میخوانند، قابل فهم شود، البته در این کار نباید زیاده روی کرد، بلکه تا جایی که امکان دارد و میسر هم نیست که کار دیگری صورت گیرد باید از این روش استفاده کرد، اما در مورد مجازات، تعبیرات، کنایات، ایهام و... باید به مترادفها توجه شود. جایی که مترادف نیست باید به عبارت تبدیل شود. در رابطه با عبارت هایی که به این شکل ساخته میشوند باید معادلات آن ساخته شود و جستجو کرد که نزدیک ترین اصطلاح به این عبارت در زبان انگلیسی چیست. اگر وجود دارد و هم معناست استفاده شود. اگر وجود ندارد باید نزدیک ترین کنایه یا چیزی در همان ردیف گزیده و انتخاب شود.
ذهنیت انگلیسی زبان ها، بخصوص آنهایی که در بریتانیا هستند با ما کاملاتفاوت دارد. حتی نحوه محاوره و مکالمه با آنها در مقایسه با ما بسیار تفاوت دارد. خیلی از تعارفاتی که ما داریم در آنها وجود ندارد، اما در ترجمه قرآن چون متن عادی نیست نباید به این فکر کنیم که معنای آیات قرآن را به گونه ای بچرخانیم تا شبیه ذهنیت آنها شود که این غلط است. کما این که ما فارسی زبانها باید فکر و نحوه فرهنگ خود را به گونه ای تغییر دهیم تا عربی را بفهمیم و زبان قرآن را بیاموزیم. اگر کسی بگوید من باید قرآن را به شکلی به زبان فارسی ترجمه کنم که با فرهنگ فارسی مطابقت داشته باشد، نادرست است. باید ترجمه ای از قرآن داشته باشیم که فارسی زبان بفهمد ولی در عین حال فارسی زبانی که ترجمه را میخواند یاد بگیرد که فرهنگ پیامبر(ص) در آن موقع این گونه بوده و این کتاب در آن موقع نازل شده و فهم این کتاب به بهترین شکل این است که بفهمیم در زمان پیامبر(ص) این زبان و اصطلاحات چگونه استفاده میشدند. بنابراین در ترجمه قرآن به زبان انگلیسی با وجود مراعات احوال و فرهنگ انگلیسیها که بایستی تا حد زیادی برایشان قابل فهم باشد باید ساختارهای قرآنی را محفوظ نگه داریم و بتدریج در انجام کارهای تبلیغی، افرادی که به قرآن علاقه مند و جذب میشوند، اندک اندک نحوه تفکرشان با تفکر قرآنی و ساختار قرآنی تطابق پیدا کند.
در چاپ سوم این ترجمه توضیحات و تعلیقاتی بر بعضی کلمات و واژ هها نوشته شده است، در تنقیح و تصحیح چاپ سوم در قسمت هایی که احساس میشد در ترجمه امکان ندارد به صورت کافی و وافی روی آن تمرکز کرد، در پاورقی در چند خط راجع به یک کلمه توضیح داده شده است. در نوبت بعدی کار ما این است که در 3 جلد کار ترجمه را انجام دهیم و پاورقیها مفصل تر شود و روی آیه هایی تمرکز میشود که متشابه هستند و معانی شان بسادگی دریافته نمی شود و در آنجا به اصطلاح توضیحات بیشتر و مفصل تری ارائه شود.
منابع و مصادر مورد استفاده برای ترجمه
تفسیرالمیزان، مجمع البیان، تفسیر صافی، تفسیر شبر و... که تفاسیر مهم شیعی هستند که برای بهتر شدن کار ترجمه دیده شدند. در این کار به تفاسیر فارسی مراجعه نکردم، اما تفاسیر دیگر خارج از تفسیر شیعه؛ تفاسیری که تفاسیر تکنیکی و فنی محسوب میشوند مانند تفسیر «کشاف» زمخشری را که در ارتباط با زبان و لغت شناسی قرآن است هم دیدم. حتی برای این که ذهنم آشنا باشد عرائس البیان، تفسیر منسوب به ابن عربی را هم دیدم نه این که از آنها استفاده شده باشد، بلکه برای این که کار جامع باشد همه ملاحظه شد. ملاک اصلی کار ما تفاسیر شیعه بوده و در عین حال باید تاکید کنم که کار ما ترجمه است و تفسیر نیست. تنها کوشیده ام ترجمه در جایی مخالف با اصول عقاید تشیع نباشد و این هم و غم ما بوده است. ملاک اصلی کار، تفاسیر شیعه بوده که بر اساس روایات اهل بیت(ع) تدوین شده اند، چرا که اهل بیت(ع) مفسران حقیقی قرآن هستند.
تحولات اخیر جهانی و توجه به قرآن
نقشی که اخیرا مسلمانان ایجاد و قوت و قدرتی که آنها در جهان پیدا کردند باعث توجه مردم جهان و انگیزه ای برای خواندن قرآن شد، خیلی از افرادی که تمایل به خواندن قرآن دارند چپگراهایی هستند که از عقاید خود خسته و زده شدند.
درصدد هستیم متن عربی قرآن را همراه ترجمه انگلیسی ارائه کنیم تا روشنی آیات آن به دل و جان مخاطبان بتابد و همچنین افراد انگلیسی زبانی که مایل به یادگیری زبان قرآن هستند، بتوانند از طریق تطبیق آیات با ترجمه آنها به این مهم دست یابند.
این ترجمه قرآن در همه کتابفروشیهای اصلی انگلستان و نیز پایگاههای اینترنتی مثل آمازون عرضه میشود. علاوه بر این، ما از طریق موسسه قرآنی آکسفورد این ترجمه را به مراکز خاص ازجمله زندانها و بیمارستان اهدا میکنیم. همچنین در مراسم ازدواج تاز ه مسلمانان یک جلد از این ترجمه به زوجین هدیه داده میشود.