تضمين تعالي اجتماع
نسرین علوی زادگان
مروری بر نقش تربیت دینی در سعادت فرد و جامعه
اشاره: اخلاق واقعی و رفتار یک انسان از زمان کودکی و تربیت او تاثیر میپذیرد، به همین دلیل اهمیت دوران کودکی در اسلام در حدی است که در تربیت و چگونگی نگهداری کودک سفارشهای زیادی شده است. یکی از عواملی که در تربیت کودک نقش دارد محیط زندگی و اجتماعی اوست. کودک از آغاز طفولیت، تحت تاثیر عوامل گوناگون محیط خود قرار میگیرد. نقش پذیری کودک از محیط به اندازه ای است که میتواند از رشد برخی صفات ارثی جلوکیری کند و زمینه پرورش صفات دیگری را پدید آورد و آنها را جایگزین صفات ارثی نماید. عوامل محیطی تاثیر گذار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل انسانی مانند دین، فرهنگ، رفتار، گفتار و اخلاق. عوامل غیر انسانی مانند وضعیت منطقه ای و اقلیمی، وضعیت حاکم بر محیط و چگونگی تغذیه.
والدین باید در خانه که نخستین محیط تربیتی و مهم ترین کانون پرورش استعدادهای فطری کودک است فرزند خود را با دین آشنا سازند و او را با آداب اسلامی پرورش دهند و با اخلاق و رفتار و گفتار خویش محیطی مناسب و مطلوب برای وی پدید آورند و نیز تغذیه مناسب و امنیت روحی اش را تضمین کنند. آنان باید از بد آموزیهای رفتاری و گفتاری پرهیز نمایند. رسول گرامی اسلام میفرماید: «اجبّوا الصّبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم شیئاً فافوا لهم.» فرزندانتان را دوست بدارید و به آنان مهر بورزید. و هر گاه به آنان وعده ای دادید، به وعده خود عمل کنید. لذا کودک پدر و مادر خود را به عنوان الگو و سرمشق زندگی خود میشناسد و سعی مینماید از رفتار آنها در زندگی خویش تقلید نماید.
والدین در پیشگاه خدا و مردم، مسئولیتی بزرگ دارند؛ زیرا بسیاری از حالتهای ناشی از تربیت خانوادگی، همواره در افراد باقی میمانند و تغییر آنها با دشواری فراوان انجام پذیر است. خانه بهترین مدرسه برای فرزندان است؛ بدان شرط که والدین در آن، درس شرافت و فضیلت را به فرزندان بیاموزند و به پرورش آنها بر اساس ضوابط عقلی و شرعی اهتمام ورزند.
همه قوانین و خوبیها و بدیهای جامعه از خانه ریشه میگیرند. از این دید، والدین باید مظهری از مکتب و تعالیمی باشند که خواستار پرورش طفل بر آن اساسند.
تربیت صحیح بهترین هدیه ماندگاری است که والدین به فرزندان میدهند. حضرت علی(ع) میفرماید: «ما نحل والدٌ ولداً افضل من ادبٍ حسنٍ». هیچ بخششی که پدر به فرزندش نماید، بهتر از تربیت خوب نیست. و نیز میفرماید: «خیرٌ ما ورث الابناء الادب». بهترین میراث پدران برای فرزندان تربیت است.
آنچه بیشتر کارایی دارد، تربیت عملی فرزند است که کاری حساس و دقیق و پیچیده است. این حق بزرگ به اندازه ای خطیر است که حضرت سید الساجدین، امام زین العابدین(ع) برای ادای آن از خداوند مدد میطلبد: «واعنّی علی تربیتهم و تادیبهم و برّهم». (پروردگارا) مرا در تربیت و تادیب فرزندانم و نیکی کردن به آنها یاری فرما. و نیز از آن حضرت خطاب یه یکایک پدران میفرماید: «انّک مسئولٌ عمّا ولّیته به من حسن الادب». تو مسئولی که فرزندت را نیکو تربیت نمایی.
خدای منان در قرآن به پدران که مسئولان تربیتی خانواده خویشند، در سوره مبارکه تحریم آیه 6 چنین تذکر میدهد: «قوا انفسکم و اهلیکم ناراً». ای مومنان! خود و خانواده تان را از آتش حفظ نمایید.
والدین باید از اوان طفولیت فرزند به تربیت وی بپردازند، زیرا آثار تربیت در طفولیت همواره به جا میماند. در دیوان منسوب به امیر المومنین علی(ع) آمده است: «فرزندانت را در کودکی نیکو تربیت نما، تا دیدگانت در بزرگی به آنها روشن گردد. حقا که مثل تربیت در طفولیت مانند نقش بر سنگ ماندگار است.»
تلطف و بیان خوش و محبت آمیز همراه با ذکر دلایل در خور فهم فرزندان روش تربیت صحیح است. این روش از کلام الهی بر میآید که در سوره لقمان آیه 13 میفرماید: «و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لاتشرک بالله انّ الشّرک لظلم عظیمٌ». لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: پسرکم هرگز به خداوند شرک نورز، زیرا شرک ظلم بسیار بزرگی است.
در این آیه کریمه سه نکته شایان دقت است: لقمان در مقام موعظه، از روی تلطف و محبت با فرزندش سخن میگوید و نه با خشونت و تهدید. او فرزندش را با لفظ «پسرکم» میخواند، که علامت مهر و صفاست. وی دلیل اندرز خود را نیز برای فرزندش بیان میکند و شرک را ستم بزرگ میشمارد.
انبیای الهی با همین روش به تربیت و هدایت قوم خود میپرداختند. حضرت موسی(ع) برای نیل به موفقیت در اصلاح و تربیت قومش، چنین دعا میکند: «ربّ اشرح لی صدری، و یسّر لی امری، و احلل عقدهً من لسانی، یفقهوا قولی». پروردگارا به من شرح صدر عنایت فرما و کارم را آسان کن و از زیانم گره بگشای تا مردم گفتارم را بفهمند.
قبل از ورود فرزند به موسسات تربیتی و آموزشی مهم ترین و حساس ترین مکان تربیت کودک، خانه است. فرزند به آنچه در خانه میبیند، عادت میکند و به همان صورت تربیت میشود. طرز رفتار والدین با یکدیگر و با دیگران، روش زندگی را به کودک نشان میدهد. هیچ فرد یا موسسه ای نمیتواند جایگزین والدین در امر تربیت گردد.
زنده بودن روح و روان یک پدر آن گاه آشکار میشود که بتواند فرزندش را با تربیتی صحیح پرورش دهد.پدران و مادران باید مصالح تربیتی کودکان را بر مصالح خود ترجیح دهند و تربیت صحیح یک نسل را فدای هیچ چیزی نسازند. آنچه در کودک اثر میگذارد، تربیت عملی والدین است، نه آنکه گفتارشان با عملشان مغایر باشد.
امام صادق(ع) فرموده است: «کونوا دعاهً الی انفسککم بغیر السنتکم». خداوند متعال کسانی را که تنها سخنان خوب بر زبان جاری میسازند و به آنچه میگویند عمل نمیکنند، در سوره صف آیات 2 و 3 مذمت میفرماید: «یا ایها الّذین امنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتاً عند الله ان تقولوا ما لاتفعلون». ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا چیزی را به زبان میگویید و در عمل، خود انجام نمیدهید؟ این که چیزی بگویید و انجام ندهید، سخت خداوند را به خشم میآورد.
والدینی که اعمال و رفتارشان با بیان و گفتارشان ناسازگار است، هرگز نمی توانند فرزندانی خوب تربیت کنند. پدر و مادری که در حضور فرزندشان مشاجره نمایند، هر چند آنها را به اخلاق نیکو سفارش کنند، نمیتوانند او را هدایت سازند. والدینی که دروغ میگویند یا غیبت میکنند یا از حرام خوردن پروایی ندارند، نمی توانند فرزندانشان را از این اعمال بازدارند. پدران و مادرانی که خود به معنویات اعتنا ندارند، نمی توانند فرزندانشان را با موعظه به دین پایبند سازند.
پدران و مادرانی که به هم یا فرزندانشان یا دیگران ناسزا میگویند علاوه بر عواقب گناهشان فرزندانشان را عقده ای میسازند و ناسزا گفتن را به او درس میدهند.
والدینی که در برخوردها و گفتگوها، ملاک ارزش و شخصیت انسان را داشتن ثروت و زیبایی میدانند، نمیتوانند به فرزند خود بیاموزند که ارزش واقعی در تقوا و پارسایی و رفتار نیکو است. والدین و بویژه مادرانی که همواره به وضع دیگران رشک میبرند و در پی تقلید از آداب و مد و تشریفاتند، هرگز نمیتوانند فرزندانی آگاه به ارزشهای انسانی تحویل اجتماع دهند، بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی را فرزندان چنین مادران و پدران کوتاه پدید میآورند.
والدینی که به حلال بودن مال خویش و نحوه مصرف آن اهمیت نمی دهند نه تنها آخرت خود و فرزندانشان را تباه مینمایند، بلکه زیان آن را در هیمن دنیا نیز میبینند.
مسئولیت انتقال تربیت سوء بر عهده والدین والدین است. رسول مکرم اسلام، این حقیقت را با تعبیری لطیف بیان میفرماید: «ادب السّوء کعرق السّوء»تربیت ناپسند با سرشت فرزندان عجین میشود و در کردار و گفتارشان ظهور مییابد. والدین باید توجه داشته باشند که اگر خود واجد کمالات انسانی و تربیت صحیح اسلامی نیستند، ابتدا خود را اصلاح نمایند و سلامت روح و روان خویش را بازیابند؛ سپس یه فکر فرزند داری و پرورش انسانی دیگر بیفتند. بزرگ آموزگار مکتب اسلام، حضرت علی(ع) میفرماید: «کسی که خود را بر مسند رهبری قرار میدهد، قبل از تعلیم دیگران، ابتدا باید به تعلیم و تربیت خود پردازد. و باید قبل از آنکه با زبان به تربیت دیگران همت گمارد، با رفتار و کردارش چنین کند.»
نیز والدین باید توجه داشته باشند که فرزنداشان نمی تواند با سرعت تمام تعالیم تربیتی را فراگیرد و به کار بندد. امر تربیت به مرور زمان نیاز دارد و هر گونه تعجیل و شتاب در این مورد بیهوده است.
هدف از تربیت، درستی و راستی و پایداری در دین و تقوا پیشگی و پیروی از حق است که باعث سعادت واقعی و دوری از زیانهای حقیقی میباشد. کودکان را باید به سمت این هدف مقدس هدایت نمود تا هرگز تسلیم باطل و ستم نشوند و تنها خدا را مالک نفع و ضرر خویش بدانند و از حق پیروی نمایند. با تربیت صحیح است که والدین به این اهداف بلند تربیتی نایل میشوند و فرزندانی با ایمان و صالح پرورش دهند.