جهاد اقتصادي؛ معيار دينداري
محمد داوود محمدی
نگاهی به مکتب اقتصادی امام صادق(ع):
ائمه طاهرین(ع) آگاه ترین و عارف ترین افراد به خداوند متعال و اسماء و صفات او و همچنین سایر معارف بلند قرآنی هستند. آنان که طالب آشنایی صحیح و کامل با حقایق نورانی اسلام و بهره گیری صحیح از آنها در زندگی خود هستند باید از چشمه سار زلال اهل بیت خود را سیراب سازند. در این میان آموزههای علمی امام جعفر صادق(ع) از ویژگی خاص بر خور دارند چرا که امام جعفر صادق(ع) و پدر بزرگوارش از یک شرایط بسیار مناسب و مساعد در بیان و نشر معارف اسلامی بهره مند بودند و از آن کمال استفاده را بردند. ابتدا برای بیان بهتر با ذکر مقدمه ای وارد بحث خواهیم شد.
دیدگاه مکاتب گوناگون بشری به پدیدة تلاش اقتصادی متفاوت است. جایگاه ارزشی این تلاش در هر جامعه، زمینة فرهنگی اصیلی برای تاثیر بر پدیدههای اقتصادی است. تغییر دیدگاه به تلاش اقتصادی در دوران قرون وسطا تا دوران جدید، باعث رشد جامعة غربی در بُعد اقتصادی شد. برخی، توسعة اقتصادی قرون جدید را مرهون تغییر نگاه بنیادین جامعه به این مقوله اقتصادی و کسب ثروت، و عقبماندگی دیگر جوامع را ناشی از کمبود بنیادهای فرهنگی دانسته، عقاید دینی و نگرشهای سنتّی به تلاش اقتصادی، کار، کسب روزی، قضا و قدر، و مانند آن را از عوامل مهمّ عقبافتادگی اقتصادی میشمارند. همچنین روابط حاکم بر بازار کار، متاثّر از دیدگاه مکتب اقتصادی به کار است و بازار کار، از مهم ترین بازارهای اقتصادی است. بر خلاف تصور خیلیها از مکتب اقتصادی امام صادق(ع)؛ طبق این مکتب اقتصادی، اعتقادات اسلامی و اخلاقیات آن، مسلمان را به انجام کار اقتصادی ترغیب ساخته، انگیزههای متعدّدی را در او ایجاد میکند. مبانی ارزشی و اعتقادی مسلمان توانایی ایجاد برایند رفتار توسعهزا را در خود دارد. کار اقتصادی را مطلوب و محبوب معرّفی کرده است و اعتقاد به قضا و قدر الهی، رزاقیت خداوند، شفاعت، قیامت، توکّل، زهد، و صبر فقط تضادی با انجام کار نداشته، بلکه درک صحیح از موارد پیش گفته، اثر مثبت آن را بر کار و ایجاد زمینة رشد و توسعة اقتصادی نشان میدهد. بر این اساس خصوصیات منحصر به فرد نیروی کار در مکتب اقتصادی امام صادق(ع) و اثر آن بر دیگر بازارها و بر کلّ اقتصاد جامعه اهمیت خاصّی به آن داده است.
بر این اساس است که رهبر مکتب اقتصادی صادق(ع) نمیخواهد که مومن سربار جامعه باشد، بلکه او را به کاری برای به دست آوردن روزی حلال وامیدارد و این را عزّت و کرامت میداند. معلّی بن خنیس که از یاران امام است میگوید:روزی امام صادق(ع) مرا دید که به بازار(برای تجارت کسب و روزی)نرفته بودم. به من فرمودند:برو به سوی عزّت و کرامت. امام در این جمله او را تشویق به کار کردن میکند و کار را باعث عزّت و کرامت انسان میداند. زیرا اگر کسب حلال باشد،انسان در درون خود احساس عزّت و شرافت میکند و هرگز سربار دیگران نمیشود که مایهء اهانت و ذلّت گردد. همچنین ایشان به یکی از یاران خود که دیر به بازار رفته بود فرمود: اُغدُ إلی عزِّک. پگاه صبح در پی عزّت خود [= کار و کسب] برو
از امام صادقعلیه السلام نقل شده که وقتی پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم از جنگ تبوک مراجعت کرد، سعد انصاری به استقبال وی آمد. حضرت با او مصافحه کرد، دست او را زبر و خشن دید. فرمود: چه صدمهای و آسیبی به دستت رسیده است؟ گفت: با طناب و بیل کار و درآمد آن را صرفمعاش خانوادهام میکنم. حضرت دست او را بوسید و فرمود: هذه ید لاتمسّها النار. این دستی است که آتشجهنّم به آن نمیرسد.
همچنین از امام صادقعلیه السلام نقل شده که فرمود:انی لاعمل فی بعض ضیاعی حتی اعرق و انّ لی من یکفینی لیعلم اللَّه عزوجل انی اطلب الحلال من در زمین زراعتی کارمیکنم تا عرق کنم با اینکه افرادی هستند که به جای من کار کنند. هدف من این است که خداوند مرا در حال کسبروزی حلال مشاهده کند.
در حدیث دیگری نقل شده است که امام صادقعلیه السلام هزار و هفتصد دینار به یکی از یاران خود به نام عذافر داد وفرمود: اتجر بها ثم قال: اما إنّه لیس لی رغبة فی ربحها و ان کان الربح مرغوباً فیه و لکنی احببت ان یرانی اللَّهعزوجل متعرضاً لفوائده با این اموال تجارت کن؛ سپس فرمود: همانا من رغبتی به سود تجارت ندارم. هر چند سود انگیزه و مورد رغبت است، علاقه مندم خداوند مرا در معرض کسب منافع آن مشاهده کند.
عذافر در تجارت صد دینار سود برد. حضرت خوشحال شد و فرمود سود را به سرمایه بیفزا.
طبق این حدیث شریف کسب در آمد فقط برای تامین ضروریات زندگی نیست؛ بلکه شخص میتواند برای تامین وسایل رفاهی خود و خانواده کار کند. پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: از سعادتهای مسلمان، داشتن منزلی گشاده، همسایة صالح و وسیلة سواری مناسب است. و امام صادقعلیه السلام فرمود: هرچه برای خرید عطر بپردازی، اسراف نیست و مخارج مربوط به عطر پیامبر اکرمصلّی الله علیه وآله وسلّم بیش از مخارج خوراکی او بود در این زمینه روایات بسیاری وارد شده و مومنان را به لباس زیبا، غذای مناسب، مرکب راهوار، خانة راحت، انگشترهای عقیق، فیروزه... و غیر آنترغیب کرده و همه دلالت دارد که تامین موارد پیشین از اهداف کسب در آمد است.
نکته دیگر نظم کاری و مالی این مکتب اقتصادی است. رئیس مکتب ما در زنـدگـی بـرنامه ای منظم داشت و هـرکاری را به موقع انجام میداد; چنانکه خـود فرمود: « بی حیا بی ایمان است وبی برنامه بی چیز »جالب انکه ایشان با وجود آن همه مجلـس درس و بحث و مناظرهها و مذاکرات علمی بـا شـاگـردان، یـاران و سـران مذاهب دیگـر، وقت معینــی داشت و پرداختـن به امور زندگی و کار در مزرعه و باغ نیز وقت خاص خودش را.
امام صـادق(علیه السلام) نه تنها پیـروان و یارانـش را به کـارهای درست و تجارت صحیح تشویق میکرد بلکه خـود نیزگاهی به تجارت میپرداخت. اما نه به دست خـویـش. بلکه سرمایه اش را دراختیارکارگزاران و افراد مطمئن قرار میداد تا با آن تجارت کنند.
لذا طبق آموزههای عملی این امام همام ؛ جهان هستی جلوه جهادی است. خداوند تلاش اقتصادی را آفرید؛ آن گاه عالم را به حق رقم زد لذا تلاش در راه معیشت خانواده و اجتماع جهادی مقدس است. این جهاد مقدس اقتصادی معیاری برای شناسایی مسلمانان حقیقی از غیر حقیقی و دینداری معرفی شده است. باشد که همه ما در سال جهاد اقتصادی پیروان مکتب حقیقی این امام همام باشیم.