7 اسفند 1396, 18:7
كلمات كليدي : جوان
نویسنده: زینب سیدی
فقط بزرگسالان نیستند که جوانی و جوانان را درک نمیکنند. خود آنها هم به خوبی، خودشان و یکدیگر را نمیشناسند؛ جوانی، پدیده بسیار پیچیدهای است. جوانی، ابعاد زیادی دارد و در عین حال، بسیار متحرک و پرانرژی است. و به این دلیل، معمولاً هدف ”خصومت“ است. ماهیت زیستی، جمعیتی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین جوانی، آن را به پدیدهای پیچیده و چند وجهی تبدیل میکند که در هر گونه بررسی علمی باید جوانب مختلف آن را مورد توجه قرار داد. البته جوانی همیشه اینقدر مسئله ساز و متمایز نبوده. توسعه بازاندیشی در دنیای مدرن این فرصت را ایجاد کرد تا سیر زندگی مورد تجدید نظر قرار گیرد و با حوصله دوره بندی شود. جوانی به عنوان یک گروه جمعیتی و یک دوره سنی، اساسا محصول توسعه دنیای مدرن، شهرنشینی، تفکیک اجتماعی فزاینده و رشد نهادهای آموزشی و حقوقی در جامعه جدید است.
برداشت متعارفی از جوانی مبتنی بر مدلی ذات گراست که در آن، عوامل زیستی و روانشناختی اهمیتی بیش از عوامل اجتماعی و فرهنگی مییابند. در این نگرش، جوانی به عنوان یک ”مرحله زندگی“ تلقی میشود که به نحو یکسان جوانان را در معرض تاثیراتی که با رشد جسمانی بلوغ همراه است قرار میدهد. در این تلقی، جوانی دورهای است که بین کودکی و بزرگسالی قرار میگیرد. رویکرد جوانی به عنوان مرحلهای از زندگی، بر رشد و تکامل به عنوان یک واقعیت زیستی تاکید دارد. این رویکرد، دلایل توجیهی را برای حمایتهای حقوقی و اجتماعی از نوجوانان و جوانان در برابر استثمار، سوءاستفاده، بیقیدیها، مسئولیت ناپذیریهای والدین آنها را فراهم آورده و تنظیم سیاستهای خاصی را برای این منظور طلب میکند. از سوی دیگر، از تلقی مرحلهای برای چشم پوشی و نادیده گرفتن رفتارها یا گرایشهای ناپسند و مسئلهساز جوانان نیز استفاده میشود؛ ”جوان است دیگر!“
واقعیت این است که کاربرد چنین توجیهاتی، جوانان و بزرگسالان را به یک اندازه منتفع میسازد. به بیان دیگر، از یک طرف، توجیهی برای رفتارهای نابهنجار و شانه خالی کردن از مسئولیت و گاه ارتکاب بزه برای جوانان را فراهم میسازد و از سوی دیگر، توجیهی نیز برای ناکامیها و ناتوانیهای بزرگسالان در کنترل و تحمیل نظم مورد نظر خود به جوانان به شمار میآید.
تلقی جوان به عنوان یک قشر اجتماعی که میتوان آن را به اردوگاه کارکردگرایی کلاسیک جامعه شناسی منصوب کرد، علاوه بر شاخصهای زیستی، به تعاملات جوانان با جامعه نیز توجه دارد. این دیدگاه، به دلیل تاکید زیاد بر انطباق هنجاری جوانان با ارزشهای اجتماعی و توجه کمتر به عاملیت و قدرت انتخاب جوانان، انتقاداتی را به دنبال داشته است. این دیدگاه، جوانان را به مثابه یک قشر اجتماعی مینگرد و بدین ترتیب، استقلال محدود و فاصله و بیگانگی جوانان از گروههای بزرگسال را توجیه میکند.
رویکرد به جوان به عنوان یک قشر اجتماعی، با همگن پنداری شرایط اجتماعی جوانان، مجال کمتری را برای شکل گیری خرده فرهنگها و سبکهای زندگی جوانان قائل است. شکل گیری خرده فرهنگ ها، بیش از آنکه از تمایل جوانان برای مقابله با نظام هنجاری برخیزد، میل آنها به گریز از این نظم را منعکس میکند و فضاهای فرهنگی را در اختیار آنها قرار میدهد که در آن، هویتهای جایگزین امکان شکل گیری پیدا میکنند. زمینههای شکل گیری این خرده فرهنگها و کارکرد آنها در هویت یابی جوانان و روابط نسلی، محور مطالعاتی مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام بوده است که با استفاده از چارچوب مفهومی مارکسیستی به تبیین کارکردهای نمادین خرده فرهنگهای پس از جنگ جهان دوم پرداختند. به تدریج نقش طبقه در هدایت جوانان به رفتارهای خرده فرهنگی رنگ شده است.
هال و جفرسون معتقدند کارکرد اصلی خرده فرهنگها، ایجاد هویتی خاص برای سازندگان و نیز گروندگان به آنها و مقاومت در برابر پذیرش منفعلانه حیات فرهنگی است که در آن زیست میکنند. خرده فرهنگها این فرصت را در اختیار جوانان میگذارند تا تفاوت خویش را از بقیه جامعه نشان دهند و در همان حال، با آن همزیستی کنند. مهم تر اینکه خرده فرهنگها همزمان با فراهم ساختن امکان هویتیابی فردی و دادن تشخص فردی به جوانان، امکان برخورداری حمایت جمعی را نیز برای آنها فراهم میسازند. از ویژگیهای خرده فرهنگهای معاصر عدم وابستگی آن به دورههای نسلی و گروههای سنی خاص است.
همه گیر شدن آن را نیز به همراه داشته است. از این روی، استفاده از نشانهها و عناصر خرده فرهنگی منحصر به گروههای سنی خاصی نیست و این میتواند خود، دلالتی برای تغییر در معنا و اهمیت فرهنگی جوانان به عنوان یک گروه اجتماعی باشد. ویژگی دیگری که در ارزیابی خرده فرهنگهای معاصر قابل تامل است، تعارضات فرهنگی است که در زندگی آنها به چشم میخورد. این تعارضات، حاصل تحولات ساختی و نیز، رخنه ارزشهای جدید در زندگی جوانان است. برای مثال، در حالی که طیف وسیعی از جوانان این نسل علاقه به کار صادقانه و سختکوشی دارند، واقعیت بیکاری و فقر به عنوان روی دیگر سکه خود نمایی میکند. بدین ترتیب، تناقض اصلی، افزایش فرصتهای انتخاب و استقلال عمل بیشتر در کنار محدودیت ساختاری است. به همین سان، در قبال این مشکلات ساختاری و جمعی که جوانان خود در ایجاد آن نقش داشتهاند، ترجیح جوانان انتخاب راه حلهای فردی است. در مواجهه با چنین شرایطی ردهد معتقد است که جوانان، اعم از طبقه متوسط و طبقه کارگر، به تدابیر لذت و نوعی لذت طلبی در زمانهای دشوار متوسل میشوند.
در رابطه با کشورهایی چون ایران، ذکر این نکته لازم است که گرایش به رفتارهای خرده فرهنگی و کاربرد نشانههای خرده فرهنگی، عموما از ابتدا، منوط به قدرت مصرف بیشتر و در مواردی، برخورداری از اندکی سرمایه فرهنگی جهت اطلاع یابی و تمایل به تمایز در پوشش و مد بوده است؛ و اصولا خلوص، رمزگانها، هنجارها و معانی که خرده فرهنگهای کلاسیک غربی با آن همراه بودهاند هیچ گاه، معادل واقعی خود را در خرده فرهنگهای جوانان ایرانی نداشته اند.
گرایشها و رفتارهای خرده فرهنگی در ایران، فاقد جلوههای نمادین، معانی ایدئولوژیک، ارتباط گروهی، حمایت جمعی و بویژه درجه خلوص و استدلال گرایی است که خرده فرهنگهای غربی نمایش میدهند. تجلی فردی، سازمان نیافتگی و وابستگی کمتر به در حال حاضر، تنها اقلیت کوچکی از جوانان، حاضر به سرمایه گذاری در خرده فرهنگهای اصیل هستند و اکثر آنها ترجیح میدهند سرمایه گذاری خود را مصروف کسب هویتی کنند که به واسطه مصرف و علایق و ارزشهای خاص خود آن را از نسلهای بزرگسال متمایز میسازد. بدین ترتیب سبکهای مصرفی و خرده فرهنگی جوانان امروزه عاری از موضع گیریهای رو در رو و افراطی از طریق فرایندهای مد، موسیقی و دیگر صنایع فرهنگی تبدیل به موضوعی مصرفی شده و در نتیجه در فرهنگ مسلط جامعه مستحیل شدهاند. گفتمانهای اجتماعی و سیاسی از ویژگیهای غالب رفتارهای خرده فرهنگی در ایران است. آنچه به طور روشن در مورد فرهنگ و خرده فرهنگ جوانان در ایران میتوان گفت تمرکز آن بر عنصر فراغت و سرگرمی و جهت گیری فردگرایانه آنهاست و این، ویژگی تحلیل آن را بر مبنای مقاومت یا اعتراض را کم تر قابل دفاع میسازد. انعطافپذیری و تمایل جدی جوانان ایرانی برای مانور دادن و استفاده بهینه از فرصتها عموما محدود برای عرض اندام و خود ابرازی در حوزه عمومی در کنار مصلحت گرایی به عنوان خصیصه ارزشی بارز نسل جوان ایرانی، خرده فرهنگ جوانان ایرانی را از نوع خرده فرهنگهای تطابق گر میسازد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان