نویسنده: محمد فکری
پیش از صدور فرمان هشت مادهای نیز امام به صورت رسمی نگرانی خود را نسبت به متجاوزان به حقوق مردم اعلام کرده بودند. ایشان در سال 1360 در نامهای به شورای عالی قضایی و دادستان انقلاب دستور برخورد با متعرضان بهاموال و املاک مردم را صادر میکنند:
«اخیراً گزارشهایی میرسد که افراد غیرمسئول و احتمالا از گروههای منحرف و گاهی مقامات مسئول، برخلاف مقررات اسلامی و قانونی متعرض اموال و املاک محترم مردم میشوند و به طور سرخود به تقسیم املاک و مصادرهاموال اشخاص میپردازند؛ و گاهی به منازل اشخاص بدون مجوز شرعی و قانونی وارد و آنان را جلب مینمایند؛ و اگر شخص موردنظر نباشد، بستگان و زن و فرزند او را جلب میکنند، و گاهی به بهانههایی هتک آبرو و حیثیت اشخاص را مینمایند و با این اعمال غیرشرعی، هتک جمهوری اسلامی و آبروی مقامات قضایی را میبرند.
مقرر فرمایید سازمان بازرسی کل کشور با سرعت عمل رسیدگی کرده، به مقامات قضایی گزارش دهند و اگر شکایاتی به دادستانیها رسید، با سرعت رسیدگی نمایند و اشخاص یا گروههایی که مرتکب این نحو اعمال غیرشرعی و غیرقانونی میشوند، احضار و پس از اثبات جرم به مجازات برسند. و لازم است این جانب را از مسائل مذکور مطلع نمایید.» (امام خمینی، 1385، ج15: 408)
امام همچنین 20روز پس از صدور فرمان هشت مادهای، در فرمان مهم دیگری در راستای تحقق اهداف فرمان هشت مادهای، دستور انحلال هیأتهای گزینش در سراسر کشور را صادر نمودند و در بند پنجم این فرمان فرمودند: «تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروههای خرابکار، مطلقا ممنوع است و سوال از افراد به اینکه چند معصیت نمودی ـ چنانچه بنا به بعضی گزارشات این نحوه سئوال میشودـ مخالف اسلام و تجسس کننده معصیتکار است. باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامی و خلاف شرع مطهر ممنوع شود.» (همان، ج17: 221)
ایشان ضمن انحلال هیأتهای پیشین گزینش و ممنوع کردن کتابهایی که در مصاحبهها و آزمونهای گزینشی مورد استفاده قرار میگرفت، دستور تجدید نظر و بررسی مجدد کلیه اقدامات آنها را صادر کردند و خواستار تشکیل هیأتهایی جدید با افراد و ساختار جدیدی شدند.
حفظ نظام و جان مردم اولی بر حریم خصوصی
در کنار تمام تاکیدی کهامام خمینی(ره) بر حفظ حریم خصوصی شهروندان داشتند، اما در مواردی هم برای جلوگیری از توطئهها و ضربه خوردن نظام و امنیت مردم، هوشیاری و دقت مردم و مسئولان نسبت به مراکز توطئه را خواهان بودند و از مردم میخواستند تا کسانی را که احساس میکنند تحرکات مشکوک دارند یا در خانههای تیمی موجود در همسایگیشان فعالند، معرفی کنند. حساسیتی که امام نسبت به کشف و خنثی سازی توطئهها داشتند، ناشی از پیوند سرنوشت نظام جمهوری اسلامی و اسلام با یکدیگر بود. امام حفظ نظام را همپایه با حفظ اسلام و به عنوان ارزش برتر معرفی کردند و حفظ اسلام و جان مسلمانها را از فرامین الهی میدانستند و بدین جهت از مردم میخواستند تا موارد مشکوک را گزارش دهند:
«اسلام را همه باید حفظ کنیم... واجب است برهمه ما، بر همه شما که اگر توطئهای دیدید و اگر رفت و آمد مشکوکی را دیدید، خودتان توجه کنید و اطلاع بدهید. یک بیچارهای به من نوشته بود: شما که گفتید همه اینها باید تجسس بکنند یا نظارت بکنند، قرآن میفرماید: و لا تجسسوا. راست است، قرآن فرموده است، مطاع هم هست امر خدا؛ اما قرآن حفظ نفس آدم را هم فرموده است که هر کسی باید لاتقتلوا انفسکم.» (همان، ج15: 116ـ115)
«اگر دماء مسلمین را در خطر دیدیم، دیدیم که یک دسته دارند توطئه میکنند که بریزند و یک جمعیت بیگناهی را بکشند، بر همه ما واجب است که جاسوسی کنیم. بر همه ما واجب است که نظر کنیم و توجه کنیم و نگذاریم یک همچو غائلهای پیدا بشود. حفظ جان مسلمان بالاتر از سایر چیزهاست. حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است.»(همان، ج15: 116)
امام خمینی(ره) چهار روز پس از صدور فرمان هشت مادهای، در دیدار با فرماندهان سپاه و بسیج میفرمایند: «بدانند این جوانها که دستها ممکن است در کار باشند که باز مسائل را طور دیگری بکنند و شماها را منحرف کنند. همان دفعه اولی که شما از یک استاد یا از یک دانشجو یک چیز انحرافی دیدید، همان دفعه اول گزارش بدهید تا جلویش گرفته شود.»(همان، ج 17: 156)
حضرت امام در فرمان هشت مادهای نیز در کنار لزوم حفظ حریم خصوصی افراد و عدم تجسس در زندگی مردم، بر کشف توطئهها و دستگیری افراد محارب تأکید دارند؛ ولی در برخورد با همین معاندان هم حفظ ضوابط شرعی و قانونی را واجب میدانند:
«هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی، بدون اذن صاحب آن وارد شود یا کسی را جلب کند. یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه، تعقیب و مراقبت نماید... آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردی است که در رابطه با توطئهها و گروهکهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانههای امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیتهای مجاهد و مردم بیگناه کوچه و بازار و برای نقشههای خرابکاری و افساد فی الارض اجتماع میکنند و محارب خدا و رسول میباشند که با آنان در هر نقطهای که باشند و همچنین در جمیع ارگانهای دولتی و دستگاههای قضایی و دانشگاهها و دانشکدهها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل، ولی با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاهها؛ چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست. چنانچه مسامحه و سهلانگاری نیز نباید شود.» (همان، ج17: 141ـ140)
امام در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خویش مینویسند: «از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند.» (همان، ج 21: 436)
«باید ارتش ما، ژاندارمری ما، سپاه پاسداران ما با کمال دقت و همه ملت ما (همه ملت الآن سپاه اسلام هستند)باید مراقبت کنند، باید رفت و آمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند و به مجرد اینکه ملت دید که یک رفت و آمد مشکوکی هست، اطلاع بدهند. در محلهها دیدند که رفت و آمدی در یک خانهای هست که غیرعادی است، اطلاع بدهند فوراً. آنها هم فوراً کنترل کنند این چیزها را.» (همان، ج13: 106)
«البته آنی که ما میگوییم، این است که به مردم عادی به خیال اینکه توی خانهشان، خودش توی خانهاش بخواهد یک کاری بکند حقی ندارد کسی برود. بداند هم که در جوف منزلش یک کاری میکند این، نهیش میکنند؛ اگر یک وقت بریزند توی خانهاش، نه، این حق نیست. همچه چیزی نمیشود، یک کار خلافی را با یک کار خلافتری بخواهیم جلویش را بگیریم، موازین دارد... مبادا یک وقتی فرض کنید منزل یک کسی را بروند تفتیش بکنند بیخود، به خیال اینکه توی خانه این، یک چیزی است، بروند تفتیش کنند. نه، این صحیح نیست؛ اما اگر فهمیدند، اطلاع پیدا کردند که مرکزی از برای فساد هست، یک وقت توی یک خانه چیزی هست، احتمال میدهید، حق ندارید بروید. یک وقت در خانهای است که میبینید مرکزیت دارد برای یک امری، برای یک فسادی ـ هر فسادی باشدـ میخواهند مرکز فحشا درست کردهاند، مرکز قماربازی درست کردهاند، اینها از اموری است که به صراحت عرض میکنم باید جلویش را بگیرند.» (همان، ج17: 267ـ 268)
مجموع آنچه از سخنان امام برمیآید، این است که ایشان حفظ نظام اسلامی و جان مردم را اولی بر تمام امور میدانست و معتقد بود چنانچه برای حفظ نظام لازم باشد تا حریم شخصی افراد را تجسس کرد، در صورت اطمینان از وجود توطئه، این کار را باید با رعایت شروطی انجام داد.
نتیجه گیری
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به دنبال تهدیدهای خارجی و توطئههای داخلی، نوعی تندروی و اعمال روشهای خشن امری روزمره شده بود. مخصوصاً در شرایط درگیریهای مسلحانه سالهای 1360 و 1361 روند قانونمندی جامعه به شدت آسیب دیده بود. در این شرایط بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در فرمانی 8 مادهای در راستای جلوگیری از تجاوزات و تندرویها دستورات قاطعی صادر کردند که در قانونمند کردن کارکردهای نهادهای انقلابی و کارگزاران و مأموران دولتی در قوای اجرائی و قضائی بسیار تأثیرگذار شد. امام در شرایط سخت جنگ خارجی و جنگ مسلحانه گروههای داخلی، حفظ ضوابط و معیارها را ضروری اعلام کردند؛ به نحوی که هیچ عذر، ضرورت و حتی مصلحتی تجاوز به حقوق شهروندی مردم را توجیه نکند و با افراد خاطی برخورد شود.
امام خمینی(ره) در سخنرانیها و فرمانهایشان توجه ویژهای به حفظ شأن انسانها و احترام به حریم خصوصی شهروندان داشتند و فرمان تاریخی هشت مادهای و فرمان انحلال هیأتهای گزینش از مهمترین مصادیق توجه ایشان به حریم خصوصی و حقوق شهروندی افراد است. به عقیده ایشان فقط چنانچه در حریم خصوصی افراد توطئهای علیه اسلام، نظام و جان مردم درحال شکلگیری بود، به شرط اطمینان بایست مانع از آن شد؛ آن هم نه توسط هر شخصی، بلکه فقط توسط مقامات مسئول و فقط با حکم قضایی. در غیر این صورت کسی نمیتواند در حریم خصوصی افراد مداخله کند.
همچنین نکته مهم در تحلیل نظرات امام این است که ایشان شرط دخالت در حریم خصوصی افراد را اطمینان و حصول یقین از اینکه در خفا عملی خلاف مصلحت و امنیت نظام یا فسادی آشکار در حال انجام است، میدانند و تجاوز به حریم خصوصی افراد را تنها بر مبنای شک و تردید باطل میدانند. در صورتی هم که مردم از وجود فساد و توطئه در مکانی مطمئن شدهاند، در این صورت هم تنها مقامات قضایی با صدور مجوزهای قانونی لازم میتوانند به حریم خصوصی افراد وارد شوند و جلوی فساد و توطئه را بگیرند.
ارزش فرمان هشت مادهای امام وقتی مشخص میشود که بدانیم ایشان هشت روز پیش از صدور این فرمان در یکی از سخنرانیهای خود گفتند: «حیثیت و آبروی مؤمن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مؤمن ـ چه برسد به مؤمنعالم ـ از بزرگترین گناهان و موجب سلب عدالت است.» (همان، ج 17: 134) این موضعگیری صریح امام چند روز پیش از صدور فرمان هشت مادهای به خوبی بیانگر میزان اهمیت آبرو و حرمت حریم خصوصی افراد در اندیشه ایشان دارد و صدور فرمان هشت مادهای اقدامی عملیاتی برای تحقق چنین دیدگاهی است.
از نظر جامعه شناختی نیز در صورت تحقق فرمان هشت مادهای، مردم جامعه علاوه بر احساس امنیت روانی و اجتماعی نوعی امنیت خاطر نیز خواهند داشت و اعتماد اجتماعی افزایش مییابد. مردمی که هراس و واهمهای در خصوص احتمال تجاوز حاکمیت به زندگی و حریم شخصی خود نداشته باشند، آسایش خاطر بیشتری خواهند داشت و مطمئن خواهند بود که خطری تهدیدشان نمیکند و حاکمیت را از خود و از آن خود خواهند دانست نه علیه خود. در فرمان هشت مادهای آمده که هر حکمی به مجازات و اجرای باید تنها از طریق دادگاه صالح و اجزای آن باشد و اگر احیاناً بخشهایی از دستگاه اجرایی از این امر تخطی کنند، خلاف اسلام و قانون عمل کردهاند. در عین حال، توجه مجریان به این موضوع مهمتر از مردم است؛ چون آنها قرار است الگوی مردم باشند و اگر تخطی کنند، شدیدتر مجازات خواهند شد.
نکته مهمی که در پایان قابل ذکر است، برقرار ساختن نسبتی میان تاکید امام بر حفظ حریم خصوصی از یک سو و تاکید ایشان بر لزوم جلوگیری از توطئهها و امنیت مردم و نظام از سوی دیگر است. همان گونه که در سطور پیشین ذکر شد، حضرت امام از سویی با صدور فرمان هشتمادهای لزوم حفظ حریم خصوصی را خاطرنشان کردند و از سویی دیگر در سخنرانیهای متعددی برای جلوگیری از توطئهها و مفاسد، اقشار مختلف اجتماع را تشویق به گزارش دادن امور مشکوک کردند. حال سوال مهم این است که: این دو امر به ظاهر متناقض چگونه قابل توضیح است؟ آیا مواضع امام درباره لزوم رعایت حریم خصوصی با سخنرانیهای ایشان درباره لزوم جاسوسی عموم مردم و گزارش امور مشکوک به خاطر حفظ نظام در تعارض نیست؟ در پاسخ به این ابهام نکات زیر قابل ذکر است:
1) امام آن هنگام که از حریم خصوصی مردم و لزوم حفظ آن سخن گفتند، آن را به صورت فرمان صادر کردند و گروهی از مسئولان قضایی و اجرایی را مکلف به اجرای آن کردند؛ اما آن هنگام که از لزوم جاسوسی عموم مردم و گزارش کردن رفت و آمدهای مشکوک سخن گفتند، آن را صرفا در یک سخنرانی و به صورت شفاهی گفتند و هیچ فرمان و نامه کتبی برای عملی شدن این امر صادر نکردند. همین تفاوت در نوع اعلام این دو موضوع نشان از تفاوت آشکار اهمیت این دو موضوع نزد امام دارد. به عبارت دیگر چون امام موضوع لزوم رعایت حریم خصوصی را به صورت فرمانی لازم الاجرا خطاب به مسئولان رده اول کشور ابلاغ کردند و شورایی را برای پیگیری آن تشکیل دادند؛ ولی بحث لزوم تجسس و جاسوسی از حریم افراد به خاطر مصلحت نظام را فقط در قالب سخنرانی مطرح کردند و هیچ شخص و ارگانی را مامور پیگیری این موضوع نکردند. پس در واقع یعنی حریم خصوصی مردم برایشان مهمتر و محوریتر از لزوم جاسوسی و تجسس به خاطر مصلخت نظام است.
2) امام در همه سخنرانیهایی که در آن از لزوم جاسوسی و تجسس به خاطر مصلحت نظام سخن گفتهاند، خطاب به مردم از چنین عباراتی استفاده کردهاند: «اطلاع بدهید» (همان، ج 15: 116)، «بلافاصله به مقامات مسئول گزارش بدهند .... مطلب را با مسئولین در میان بگذارند» (همان، ج 17، 1ـ2)، «گزارش بدهید» (همان، 156)، «اطلاع بدهید.» (همان، ج 15: 116)
دقت در عبارات فوق نشان میدهد که امام در سخنرانیهایشان همیشه بر اعلام گزارش و خبر توسط مردم عادی و غیر مسئول تاکید داشتند و معتقد بودند که فقط مسئولان حق دخالت و اقدام عملی را دارند. به عبارت دیگر ایشان دایره اختیارات نهادها و افراد غیرمسئول را در خصوص جاسوسی و دخالت در حریم خصوصی افراد فقط تا مرز گزارش و اطلاع دادن به مسئولان مربوطه میدانند و افراد غیرمسئول را از انجام اقدام عملی نهی میکردند.
3) حضرت امام برای دخالت و تجسس در حریم خصوصی افراد قائل به شروطی بودند که عبارت است از: الف) مردم تنها در صورت اطمینان از وجود توطئها مفسدهای گزارش بدهند. (همان، ج 17، 267). ب)مسئولان امنیتی تنها با حکم قضایی اقدام کنند. (همان، ج 17، 141) ج)قضات حق صدور حکم قضایی تجسس برای حریمهایی را که محل توطئه علیه نظام نیست، ندارند. (همان، 142ـ141)
حال با در نظر گرفتن سه نکته فوق میتوان دریافت که چگونه امام هم از لزوم رعایت حریم خصوصی و هم از لزوم جلوگیری از توطئه علیه نظام در حریمهای خصوصی سخن گفتهاند. در مجموع میتوان گفت مواضع ایشان در قبال این دو موضوع تناقض و تضادی با یکدیگر ندارد و با در نظر گرفتن شروطی قابل جمع و قابل اجراست.