14 فروردین 1397, 12:52
1. تاریخ حیات انسانها در تمام جوامع بشری، آکنده از افراد، گروهها و جریان هایی است که به نام هدایت آدمیان، آنان را به تباهی کشاندند و انحرافات گسترده اعتقادی، رفتاری و اخلاقی را پدیدار ساختند.
برخی از این انحرافات، سر از تاسیس فرقهها و مذاهب درآوردند و در رویارویی با جریانها و افراد حق مدار یا در تنازع میان خود، کشتار گسترده انسانها و ویرانی و خرابی سرزمینها را موجب شدند و برخی جز نامی در تاریخ از آنها نمانده است و باید در تاریخ فرقهها و نحلهها رد پای آنها را جست وجو کرد.
نکته پراهمیت آن است که بسیاری از این انحرافات اعتقادی، سیاسی و رفتاری در آغاز پیدایی کمتر از آن بودند که بعدها شدند. در واقع در مقطع ایجاد این انحرافها کمتر کسی فکر میکرد که یک جریان کوچک و کم اثر روزی به صورت یک فرقه و جریان در تاریخ بماند و موجبات انحرافات گوناگون اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی را فراهم آورد.
طبعاً اگر در زمان مناسب و بهنگام، عالمان و حاکمان متعهد و مسئول با این گونه انحرافات برخورد میکردند و با افشاگری یا ردیه نویسی و حتی ایجاد محدودیت مانع از عضوگیری و گسترش آن در میان مردم میشدند، میزان اثرگذاری آن محدود میشد و طبعاً در راستای زمان اثری از آنها باقی نمیماند. شاید همین مسئله رمز حساسیت اسلام در مقابل بدعت و بدعت گذاران باشد و علت تاکیدی است که این دین حنیف بر مقابله با این گونه انحرافات از سوی عالمان دین شناس و مسئول دارد.
2. از این نکته هم نباید غافل شد که در سدههای اخیر فرقه سازی و ایجاد تفرقه در سرزمین اسلام و در میان مسلمین یکی از روشهای استعماری بوده است که ظهور بهائیت و تقویت وهابیت نمونههایی از این جریان فرقه سازی استعماری است.
این موضوع در سالهای اخیر، اشکال تازه تر و متفاوت تری پیدا کرده که خود ناشی از بحرانهای درونی جوامع غربی در زمینه معنویت است. غرب امروز اوج تمدن اومانیستی مدرن را نمایندگی میکند و انسان را جایگزین خدا قرار داده است. در فرهنگ دینی قرار بود انسان خلیفه الله و جانشین خدا در زمین شود و این مسئله را در پیروی از خداوند و تعالیم پیامبرانش محقق کند اما تمدن مدرن غربی عملاً خدا و انبیا را حذف کرده است و به انسان همچون خداوند مینگرد و مقام تشریع ارزشهای اخلاقی و تعالیم اجتماعی را به او واگذار کرده است. در این شرایط عرفان و معنویت که نیاز ذاتی انسانها است به گونه ای بدلی و انحرافی مورد توجه قرار میگیرند و حاصل آن عرفانهای اومانیستی و سکولار است. در این مسیر حتی عرفانهای شرقی هم وقتی به غرب میروند تغییر ماهیت میدهند و به صورت انحرافی دوباره به سوی شرق سرازیر میشوند.
آنچه اکنون به گسترش و نفوذ این گونه انحرافها در جوامع گوناگون مدد میرساند ابزارهای رسانه ای جدید است که از سوی حامیان این جریانهای منحرف به استخدام درآمده اند و مورد حمایت سرمایه داری جهانی هم هستند.
3. به منظور مواجهه سنجیده با این گونه انحرافات اجتماعی – عقیدتی، شورای فرهنگ عمومی از سال 1383 به این موضوع توجه ویژه نشان داد و تلاش کرد با درگیر کردن نهادها و سازمانهای گوناگون در این مسئله به بررسی ریشههای رشد و ظهور جریانها و انجمنهای انحرافی و یافتن راهکارهای مقابله با آنها بپردازد.
سازمان تبلیغات اسلامی و حوزههای علمیه و پژوهشگران صاحب نظر هم مکلف شدند با تکیه بر دانش موجود در حوزه پژوهش تفکرات انحرافی این فرقهها و جریانهای انحرافی را مورد نقد قرار دهند.
4. کتاب «کژراهه» که اخیراً به همت انتشارات «جام جم» و با تلاش جمعی از نویسندگان و صاحب نظران منتشر شده سعی کرده درباره فرقهها و عرفانهای دروغین و مدعیان کوچک و بزرگی که در سالهای اخیر بازار مکارهای ایجاد کرده اند روشنگری کند و با پرداختن به موضوعاتی چون مدعیان ارتباط با امام زمان(عج) دکانداران عرفانهای کاذب مروجان عرفانهای شرقی و غربی شیطان پرستی، انرژی درمانی انحرافی و نیز عرفان نماییها و انحرافات برآمده از فرهنگ سکولار غربی این جریانات انحرافی را آسیب شناسی کند. موضوعات فوق الذکر در این کتاب در قالبهای گزارش، گفت وگو و مقاله و سخنرانی تنظیم شده اند که توسط صاحب نظران، اصحاب اندیشه و منتقدان و تحلیلگران این حوزهها به تالیف و تدوین درآمدهاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان