28 خرداد 1397, 0:0
انجام کارهای اجتماعی و حتی کارهای فردی به مقدماتی نیازمند است که باید از قبل فراهم شود. انسان هایی که به لوازم کار، آگاهی دارند، قبل از انجام کار، برنامه ریزی میکنند و مقدمات کار را فراهم مینمایند تا به موقع از آنها استفاده کنند. البته ممکن است در این میان اتفاقات غیرمنتظرهای پیش آید؛ با این وجود عقلا برای کارهای خود از پیش برنامه ریزی میکنند. معمولا وقتی میبینیم پدیدههایی از پی هم یا در کنار هم اتفاق میافتند و در هم دیگر تاثیر میگذارند و بعد از مدتی نتیجه ای بر آنها بار میشود، اینها را نشانه بر این میدانیم که طرحی در کار بوده است. برنامه ریزی و مقدمه چینی، هم از لحاظ صرف نیرو و هم از لحاظ زمانی که به برنامه ریزی اختصاص داده میشود، باید با اهداف طرح تناسب داشته باشد. مثلا انسان برای ساختن ساختمانی که میخواهد صد سال عمر کند یک نوع برنامه ریزی میکند و برای خانهای موقتی که میخواهد شش ماه در آن زندگی کند به گونه دیگری برنامه ریزی میکند. گاهی برنامهها برای زمانی بسیار طولانی و اهدافی خیلی بزرگ طراحی شده که مقدماتش باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود؛ یک نسل باید مقدمهای را طراحی کند، نسل دیگر آن طرح را تکمیل کند و نسل سوم از آن نتیجه بگیرد. این یک نوع مشارکت است. گاهی عدهای برنامهای را برای هدفی طراحی میکنند یا اقدامی را انجام میدهند و عده دیگری، گرچه عملا مشارکتی ندارند، ولی با تشویق و تایید طراحان در آن کار سهمی پیدا میکنند. در قرآن کریم و روایات به مشارکتی فراتر از این هم اشاره شده است؛ قرآن کریم خطاب به یهودیان زمان پیغمبر صلی الله علیه وآله میفرماید: «قل فلم تقتلون انبیاء الله من قبل ان کنتم مومنین»1: اگر شما در اطاعت از خدا و رسول راست میگویید، پس چرا پیغمبران را میکشید؟ نمیفرماید: فلم قتلتم: چرا پیغمبران را کشتید؛ بلکه میگوید: چرا میکشید؟ ممکن است سوال شود: بعد از پیغمبر اسلام یا در زمان آن حضرت پیغمبرانی نبودند که یهودیان آنها را بکشند؛ پس معنای این آیه چیست؟ در فرمایشات امیرالمومنین علیه السلام جواب این سوال آمده است؛ حضرت میفرماید؛ «... ایهاالناس انما یجمع الناس الرضا و السخط و انما عقر ناقه ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا فقال سبحانه فعقروها فاصبحوا نادمین...»2: جامع بین مردم که باعث میشود انسان هایی با انسانهای دیگر یک حکم پیدا کنند و به طور یکسان با آنها رفتار شود اموری است که مورد رضایت یا ناخشنودی آن هاست. بعد حضرت در مقام استدلال میفرمایند: شتر صالح را یک نفر پی کرد؛ ولی خداوند میفرماید: «قوم صالح شتر را پی کردند» و خداوند هم همه آنها را عذاب کرد؛ چون به کار او راضی بودند (فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا)؛ این برنامه ای دسته جمعی بود که یک نفر متصدی اجرای آن شد. بعد میفرماید: «هر کس به عمل قومی راضی باشد، جزء آنها خواهد بود.»
چند هزار سال قبل بعضی از بنی اسرائیل مرتکب عملی شده اند؛ ولی در زمان پیغمبر اسلام به بنی اسرائیل خطاب میشود که چرا شما این کارها را میکنید. این مطلب به قدری در عرف عقلاو بیانات دینی جاری است که بعضی از جامعه شناسان معتقد شده اند هر قومی روح خاصی دارد که تعلقی به همه افراد آن قوم دارد. البته به عقیده ما در این نظریه مقداری مبالغه شده است؛ ولی به هر حال این واقعیتی است که وقتی دلهای مردمی از لحاظ ستایش و نکوهش یک امر شریک باشند از نظر رحمت یا عذاب هم شریکاند.
این نکته را از این جهت عرض کردم که وقتی میگوییم: «یک پدیده اجتماعی از قبل طراحی شده است» معنایش این نیست که دیروز برنامه ریزی کرده و امروز اجرا کرده اند؛ بلکه ممکن است این برنامه 50 سال پیش طراحی شده باشد. وقتی میگوییم: «کسانی پدیده ای اجتماعی را طراحی و اجرا کردند» لزومی ندارد خودشان اجرا کرده باشند؛ بلکه ممکن است آنها طراحی کرده و بعدا کسانی طرح اجرایی آن را تهیه کرده و عده دیگری هم آن را اجرا کرده باشند. بعضی پروژههای بزرگ به دهها و گاهی به صدها پروژه کوچک مستقل تقسیم میشود؛ اما اینها مثل اجزای یک پازل با هم ارتباط پیدا خواهند کرد. وقتی انسان جدا جدا به آنها نگاه میکند، ارتباطشان را به درستی درک نمی کند؛ اما وقتی نقشه کلان آن در دست باشد و هر کدام در جای خود قرار گیرند، آن وقت میفهمیم که طرحی در کار بوده و این اجزا طبق آن طرح کم کم به هم ضمیمه شدهاند تا نتیجهی مورد نظر بر آنها مترتب شود.
بیان این نکته به جهت مقابله با سخن کسانی است که میگویند: «اصلافتنه و طرحی در کار نبوده است؛ کسانی کاندیدای ریاست جمهوری شدند و چند نفری هم در جایی سروصدایی کردند؛ اینها نه به هم ربطی داشت و نه اصلا به نظام و اسلام ارتباطی داشت. اگر سوال شود؛ چرا عزاداران سیدالشهداء علیه السلام را کشتند؟ میگویند: «اتفاقی بوده است!» و اگر سوال شود؛ چرا وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه را انکار کردند؟ میگویند: «حالا کسی یک حرفی زده است؛ شما خیلی سخت نگیر!» اما انسانهای با بصیرت میگویند: «این گونه نیست؛ بلکه همه این حرکتها اجزای یک پازلاند و از مدتها قبل طراحی و هر کدام در جای خود مهره چینی شده اند و بعد تدریجا باهم ارتباط پیدا کرده و پدیده مورد نظر را به وجود آوردهاند.»
اگر کسی خیلی بر انکار چنین ارتباطی اصرار دارد، راه ساده تری برای تبیین آن وجود دارد و آن این است که برای چنین اعمالی فوق همه انسانها طراح دیگری هم هست و آن جناب ابلیس است که از هزاران سال پیش قسم خورده که همه را گمراه خواهد کرد؛ (لاغوینهم اجمعین3) و ابلیس زمان حال با تجربیاتی که در طول هزاران سال از زندگی انسانها پیدا کرده است، با ابلیس زمان حضرت آدم خیلی فرق دارد؛ خیلی ملاتر شده است. برای او صد سال وقت گذاشتن برای طراحی و اجرای یک برنامه، امر ساده ای است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان