19 خرداد 1390, 0:0
گوش دادن
آرزو حسنی
شاید شما هم به این نتیجه رسیده باشید که روش گفتگو و گوش دادن شما و همسرتان ایرادی اساسی دارد. اولین نشانهاش هم اینکه احساس رضایت نمیکنید. دوست دارید که تغییری در این وضعیت بدهید اما دقیقاً نمیدانید
چه کنید تا هم گوینده بهتری هم باشید و هم شنونده بهتری. نکات ساده و آسان این موضوع را ما برای شما گردآوری کردیم، قطعاً با کمی تلاش میتوانید آب و هوای گوش دادن را در خانه تان بهبود ببخشید.
توجه کردن به عکس العملهای خودمان، وقتی همسر ما صحبت میکند و ما تنها در سکوت به او گوش میدهیم، احتمال زیادی وجود دارد تا حواس ما پرت شده و ذهن ما دنبال کار خودش برود. در عوضِ سکوت، میتوانید از دو دسته پاسخها استفاده کنید تا هم کمکی باشد به تمرکز خودتان و هم به همسرتان نشان دهید که دارید به او گوش میدهید. استفاده از پاسخهای کوتاه مانند اوهوم، عجب، آره یک دسته از این روشهای کمکی است. دسته دوم پاسخهای کوتاهی که میتواند به شما کمک کند، استفاده از پاسخهای بدنی است، تکان دادن سر، حتی در زمانی که همسر ما در نزدیکی ما نشسته، نشستن به سمت او و کمی خم شدن به طرف او از جمله پاسخهای بدنی است. یکی از مهمترین عکس العملهای بدنی که اهمیت زیادی در گوش دادن و تمرکز بر صحبتهای فرد مقابل است، تماس چشمی برقرار کردن است. منظور از تماس چشمی این نیست که به صورت دائمی به چشمهای طرف مقابل زل بزنیم. این کار هم میتواند خود ما را خسته کند و هم در طرف مقابل احساس ناخوشایندی ایجاد کند. اگر به صورت متناوب به چشمهای طرف مقابل نگاه کنیم، قطعاً تمرکز ما روی صحبتها او بیشتر میشود.
در بعضی مواقع ما به حرفهای همسرمان گوش میدهیم، از پاسخهای کوتاه هم استفاده میکنیم اما در واقعیت هنوز آن طور که باید و شاید به حرفهای او گوش نداده ایم. گاهی اوقات هم البته ما به حرف همسرمان گوش دادهایم اما برداشت همسر ما چیز دیگری است. در این مواقع میتوانید از چند روش دیگر کمک بگیرید. روش اول استفاده از تکنیک خلاصه سازی است. خلاصه کردن صحبتهای طرف مقابل و بیان آن برای او در قالب عبارتی مثل اینکه: «پس امروز تو محل کار این طوری شد، چه بامزه!» یا «عجب، پس امروز این اتفاق افتاد!» استفاده از این پاسخها شاید از نظر شنونده خیلی مهم به نظر نرسد اما در گوینده میتواند احساس بسیار خوبی ایجاد کند.
روش دیگر برای کمک به گوش دادن کامل و درک منظور طرف مقابل، استفاده از سوالات مناسب در مورد صحبتهای فرد مقابل است. سوال در مورد جزئیات گفته شده میتواند به ما کمک کند تا هم درک بهتر و کامل تری پیدا کنیم و هم طرف مقابل ما متوجه شود که ما با دقت و البته علاقه به صحبتهای او گوش داده ایم.
فراموش نکنید که زیاده روی در این کار و پرسیدن سوالات بدون رعایت ظرافت میتواند باعث کلافگی طرف مقابل شود و حتی نتیجهای معکوس دهد. زمانی که ما به فرد مقابل اجازه نمیدهیم به راحتی حرفهایش را بزند و دائم از او سوال میکنیم، رشته افکار او را پاره کرده و میتواند باعث شود او ترجیح دهد صحبتهایش را ادامه ندهد.
روش دیگر برای درک بهتر گفتههای طرف مقابل واکنش به احساساتی است که همسر ما طی صحبتهای خود به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بیان کرده است. به عنوان مثال زمانی که همسر ما در مورد کاری که در ادارهای داشته و درست پیش نرفته صحبت میکند، میتوانیم با استفاده از جملهای مانند «اوه، کلافه کننده است.» نشان دهیم که متوجه تجربه او و احساسات او شده ایم. شاید سختی این کار در این باشد که گاهی اوقات همسر ما احساسات خودش را به صورت مستقیم نشان نمیدهد و لازم است حواس مان جمع باشد تا ماجرا را از دید او ببینیم تا بتوانیم احساسات او را به درستی حدس زده و بیان کنیم.
یادتان باشد بیان احساسات همسر به صورتی کاریکاتوری میتواند اثری معکوس داشته باشد. نشان دادن احساسات بیش از آنچه بیان شده و یا کمتر از آنچه بوده، میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم شده و شما را از آن احساس نزدیکی که مد نظر شما بوده، دور کند. برای اینکه مرتکب این اشتباه نشویم، لازم است واقعاً به حرفهای همسرمان گوش بدهیم و البته در نتیجه گیری در مورد احساسات او عجله نکنیم. شاید بهتر باشد بگذاریم کمی او صحبت کند، از روشهای دیگر برای نشان دادن دقت مان و البته بالا بردن تمرکزمان استفاده کنیم و این روش را بعد از آنها به کار بگیریم.
تمایل همسران برای صحبت کردن و عجله برای بیان نظرات و احساسات میتواند باعث شود تا طرف مقابل تمایل کمتری برای گوش دادن داشته باشد.
گاهی اوقات دقت برای انتخاب زمان مناسب جهت صحبت میتواند به همسر ما کمک کند تا به دقت بیشتری به صحبتهای ما گوش کند و البته ما نیز تجربه لذت بخشی از این گفتگو داشته باشیم. وقتی همسر ما به خاطر تجربهای ناخوشایند از نظر هیجانی در وضعیت نامناسبی است، قطعاً نمیتواند شنونده خوبی باشد. شاید بهتر باشد در این شرایط تلاش کنیم تا ما شنونده حرفهای او باشیم. خستگی نیز یکی دیگر از موانع گوش دادن است. زمانی که همسر ما تازه از سر کار برگشته و یا تمام روز را بیرون از خانه بوده و یا حتی چند ساعتی با بچهها کلنجار رفته احتمال کمتری دارد که بتواند شنونده خوبی برای حرفهای ما باشد. نکته سوم توجه به محرکهای محیطی است. زمانی که تلویزیون روشن است، ضبط ماشین روشن است، یا یکی از طرفین در حال خواندن روزنامه یا کتاب است، پای رایانه نشسته و دارد کاری انجام میدهد و یا حتی در حال خوردن غذاست، احتمال اینکه گوش دادن به صورتی مناسب صورت بگیرد، کمتر میشود. بین خودمان باشد اما در عوض اینکه امشب بخواهید مچ همسرتان را با توجه به این موارد بگیرید، از خودتان شروع کنید. همه ی ما از این توجهها به همدیگر خوشحال شده و متوجه این تغییرات مثبت میشویم، حتی همسر حواس پرت شما نیز بعد از مدتی متوجه این تغییر مثبت شما خواهد شد!
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان