26 فروردین 1395, 12:3
در فرهنگ قرآنی و آموزههای وحیانی برخلاف ظاهر، برخی از امور كه زیان و ضرر است به عنوان عین سود معرفی شده است. به عنوان نمونه انفاقهای مالی چون خمس و زكات كه به نظر میرسد از دست دادن بخشی از مال و ثروت و سرمایه است، از نظر اسلام عین سود دانسته شده است. از این رو از برخی انفاقهای مالی به عنوان زكات یاد شده است كه به معنای نمو و رشد و بالندگی است. به این معنا كه اگر مالی از دست میرود، این ظاهر مسأله زكات است ولی در حقیقت این سودی چند برابر است كه به شخص بازمی گردد. خداوند درباره احسان میفرماید: من جاء بالحسنه فله عشر امثالها؛ هركسی عمل نیكی آورد پس برای او ده برابرش است. (انعام، آیه 160) یا درجایی دیگر میفرماید: كسانی كه اموال خود را در راه خدا انفاق میكنند، همانند بذری هستند كه هفت خوشه برویاند، كه در هر خوشه، یكصد دانه باشد و خداوند آن را برای هركس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسعت دهنده و (به همه چیز) داناست. (بقره، آیه 265) بنابراین، برخلاف ظاهر و تصور برخی كه میهمانی دادن و احسان و نیكی به دیگران را عین ضرر و زیان میدانند، این گونه اعمال، همان سود خالص و چند برابر است. به عنوان نمونه اگر شما خویشان و بستگان خود را پذیرا شوید، و از آنان بخواهید تا به خانه شما بیایند، افزون بر این كه صله رحم كرده و دیگران را شاد كرده و موجب همدلی و افزایش محبت خانوادگی شده اید، همچنین به خودتان لطف كردهاید؛ زیرا با این كار به سعه صدر و شرح آن دست مییابید، هم عمرتان را با این كار دراز كردید، هم بلاو بدبختی را از خانه و خانواده خودتان دور نمودید و هم شخصیت خود را اصلاح کردید و به كمال رساندید و گامی بلند برای تعالی و متاله (ربانی) شدن خود برداشتید. بنابراین، احسان و نیكی به دیگران، همان احسان به خود است و پیش از این كه دیگران از آن بهره مند شوند این شما هستید كه از آن بهره میبرید.
براى گروهى از مردم پیمان هاى رسمى اهمیت ویژه اى دارند، ولى به وعده هاى اخلاقى خود چندان احترامى نمى گذارند. وعده کردن و عمل نکردن نزد آنان جرم و گناهى شمرده نمى شود، در صورتى که بى اعتنایى به چنین وعده هاى دوستانهاى، هر چند جرم به شمار نیاید، از نظر اصول اخلاقى اسلام بسیار نکوهیده است. این رفتار از گونه اى کم شخصیتى و بى اعتنایى به دیگران حکایت مى کند. پیامبر گرامى اسلام فرمود: آن کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد باید به وعده هاى خود وفادار باشد.» در برخى روایت ها، عمل به وعدههاى اخلاقى به صورت یک امر واجب مطرح شده است. این نشان دهنده اهمیت عمل به چنین وعده هایى است. تا آنجا که برخى پیشوایان معصوم مى فرمایند: «بر فرد با ایمان لازم است به پیمان خود عمل کند».متأسفانه پیمان شکنى و خلف وعده، امروزه در بسیارى از مردم به ویژه صنعت گران دیده مى شود. البته گروهى هم به خاطر خودشیرینى چیزى را متعهد مى شوند که توانایى اجراى آن را ندارند. این گروه غافلند که وعده هاى خارج از توانایى، از شخصیت انسان مى کاهد و او را یک فرد غیر اصولى معرفى مى کند.
این که چطور با شکست برخورد کنید اهمیت ویژهای دارد. اعتماد به نفس حاصل تلاش، استفاده از الگوها و روشهای مناسب و صرف وقت است. آدمهای ضعیف مدام فکر این هستند که چطور شکست نخورند! هیچ ربطی هم به سختی یا آسانی کار ندارد. آدمهای موفق بیشتر به خوب انجام دادن کار و کسب تجربه فکر میکنند ولی آدمهای ضعیف مدام فکر نتیجه هستند. دسته اول از کارهای سخت استقبال میکنند چون دنبال یاد گرفتن هستند. اینها پس از هر شکست میگویند: این دفعه را باختم ولی در عوض تجربه کسب کردم! دفعه بعد از روش دیگری استفاده خواهم کرد. تلاش و آموزش ، کارایی را افزایش میدهد. پس بهتر است از این روش استفاده کنیم و به جای خودخوری برای اداره زندگی ، باید مسئولیت قبول کنیم نه اینکه خود را سرزنش کنیم. همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه میدهد.بعد از هر شکست از خود بپرسید: حالا خودمانیم، خدا وکیلی تقصیر کی بود؟ حالا باید چه کار کنم؟هیچ آدم عاقلی دنبال دلایلی که قابل اصلاح نیستند نمیگردد. هیچ رفتاری هم تک عاملی (وراثت، غریزه، فیزیولوژی و...) نیست. اکثر رفتارها قابل اصلاح هستند، پس اهمیت آموزش را فراموش نکنید. برای این که کسی قهرمان شود از سن قبل از مدرسه روزی حدود هشت ساعت تمرین میکند. طبعاً اگر این قهرمان برادر دوقلویی داشته باشد که تمرین نکرده باشد، هرگز به موقعیت او نخواهد رسید. آدمها خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنند توان یاد گرفتن دارند و بدانیم که دلیل اکثر شکستها کم کاری و عدم آموزش است. غالباً آدمها آخرین حد توانایی خود را نمیدانند چون هرگز سعی نکرده اند به آن حد نزدیک شوند. واضح است که بعضی از دلائل شکست، بهانه هستند. خود کم بینی هم چیزی شبیه به همین است، اما قبل از عمل بروز میکند. بهانههایی که زیاد استفاده میشوند از این قرار است: خسته ام، مریضم، عصبانیم، آماده نیستم و ... این بهانهها در کوتاه مدت اضطراب و ناکامیحاصل از شکست را تخفیف میدهند، اما در دراز مدت موجب کاهش اعتماد به نفس و افزایش ترس میشوند. و کلام آخر این که گاهی خیلی به خودمان سخت میگیریم، خیلی از خودمان توقع داریم، گاهی هم خیلی راحت میگیریم و تلاش نمیکنیم. آدم باید پرتلاش و کم توقع و همیشه دنبال راههای بهتر باشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان