پيوند مراثي با اهداف حسيني و تجلي آثار اجتماعي و سياسي آن در حركت ها و نهضت هاي اسلامي تاريخ معاصر
مرثیهسرایی و گریه برای امام حسین(ع) و عزاداری برای بزرگداشت نهضت تاریخی پیشوای بزرگ آزادگی، چنانچه از آفت خرافه به دور بماند و موریانههای تحریف در تار و پود آن راه نیابد و سلامت و پویای این حرکت پرشور را تهدید نکند و آن را به صورت ظاهری جدا از باطن و پوستهای تهی از مغز در نیاورد، در عینیت جامعه متجلی میشود و در رفتار و سلوک مردم متسری میگردد و آثار بزرگ اجتماعی و سیاسی آن نمایان میشود.
اینک در پی آن هستیم که این آثار ارزشمند را در مقاطعی از تاریخ معاصر به نظاره بنشینیم تا به وضوح و صراحت دریابیم که چگونه گریه و مرثیه قادر است عواطف را متحول کند و در مسیر تحقق اهداف نهضت حسینی به بهرهوری درآورد و صحنههایی بیافریند که ارزشهای حماسه عاشورا همچون جهاد، مقاومت، ایثار، آزادگی، و گذشتن از عزیزترین متاع یعنی "جان" را در عرصه مبارزات سیاسی و در حرکتها و نهضتهای رهاییبخش اسلامی به ظهور و بروز برساند.
این نگرش، سریع و فشرده و درباره برخی از مقاطع تاریخی و رویدادهای آن است و محور اصلی آن اندیشهها و دیدگاههای سیاسی حضرت امام خمینی میباشد و معتقدیم از این رهگذر، زودتر و سهلتر به مقصد میرسیم.
گام اول
اولین گام در این مسیر را باید به منظور یافتن هدفی پیمود که برای تحقق آن، گریه و عزاداری آگاهانه و راستین، عواطف انسانی را با خط مشی سیاسی خاصی که اهداف نهضت حسینی را الگو قرار داده است، پیوند میزند.
امام خمینی دراین باره توضیح میدهد:
"گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همین معنا که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد. دستور است این، دستور عملی امام حسین - سلامالله علیه - دستور است برای همه: "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا." دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را. امام حسین با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد، مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد و "نه" گفت. هر روز باید هر جا این "نه" محفوظ بماند و این مجالسی که هست، مجالسی است که دنبال همین است که این "نه" را محفوظ بدارد."(1)
وقتی گریه راستین برای زنده نگاه داشتن نهضت امم حسین(ع) در حماسه حسینی راه یافت و با آگاهی و بینش نسبت به اهداف این قیام مقدس پیوند خورد، به صور "نه" - که نماد اعتراض علیه ظلم و جائران زمان در همه اعصار میباشد - در برابر امپراطوریهای بزرگ حرکت و جنبش ایجاد میکند و توان ایستادگی به تودههای تحت استعمار و استبداد منتقل میسازد. چنین گریهای است که هراس برانگیز میباشد و دشمنان را به وحشت میافکند و به این ترتیب: "آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریه است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است. دستههایی که بیرون میآیند، مقابل ظالم هستند، قیام کردهاند... اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ شود."(2)
گام دوم
گام دوم را برای یافتن مصداق عینی تاثیرگذاری مرثیه و عزاداری در مردم و هراسی که در دل دشمنان میافکند، باید در دوره سیطره وحشتناک رضاخان و برای نمایاندن خوف او از گریه و نوحه برای امام حسین(ع) بپیمائیم.
رضاخان پس از آنکه توسط استعمار انگلیس بر سرنوشت ملت ایران سیطره یافت،همان گونه که "آتاتورک" از جانب غرب ماموریت داشت آثار اسلام را از میان ببرد و حکومتی لائیک و مخالف دیانت حاکم گرداند و در نهایت در تحقیق این هدف شوم توفیق حاصل کرد، به "اسلام زدایی" ماموریت یافت و از جمله اقداماتی که انجام دادن این بود که به تعطیل کامل مراسم یادبود نهضت امام حسین(ع) و ممنوع کردن مرثیهسرایی و عزاداری پرداخت.
امام خمینی ابتدا به اصل فلسفه و ضرورت گریه و عزاداری اشاره نموده و سپس تحقق این هدف را عامل هراس رضاخان و مقابله با مراثی و دستههای عزاداری میداند:
"ما که مجالس عزا را از آن وقت به امر حضرت امام صاق سلاماللهعلیه و به سفارش ائمه هدی علیهم السلام (3)، ما به پا میکنیم این مجالس عزا را، ما همان مساله را داریم میگوییم، مقابل ظلم است، مقابل ظلم ستمکاران، ما زنده نگه داشتیم، خطبای ما زنده نگه داشتند قضیه کربلا را و زنده نگه داشتند قضیه مقابله یک دسته، یک دسته کوچک اما با ایمان بزرگ، در مقابل یک رژیم طاغوتی بزرگ. گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. اینکه در روایت هست کسی که گریه بکند یا بگریاند یا به صورت گریهدار خودش را بکند، این جزایش بهشت است(4)، این برای این است که حتی آنی که با صورت گریهدار، صورتش را یک حال حزن به خودش میدهد و صورت گریهدار به خودش میدهد، این نهضت را دارد حفظ میکند، این نهضت امام حسین سلامالله علیه را حفظ میکند. ملت ما را این مجالس حفظ کرده. بیخود نبود که "رضاخان"، مامورین ساواک رضاخان، تمام مجالس را قدغن کردند، این همین طور نبود. رضاخان همچو نبود که اصل مخالفت با این مسائل بشود، رضاخان مامور بود... دشمنان ما مطالعه کرده بودند.. میدیدند آنها که تا این مجالس هست و تا این نوحهسراییهای بر مظلوم هست و تا آن افشاگری ظالم هست، نمیتوانند برسند به مقاصد خودشان. زمان رضاخان قدغن کردند، به طوری که تمام مجالس در ایران قدغن شد، کارهای خودشان را انجام دادند. دست اهل منبر را، دست علما را بستند و نگذاشتند که اینها تبلیغات خودشان را بکنند."(5)
بدیهی است مقاومت علمای دین در حرکت رضاخان برای اسلام زدایی در ابعاد و جلوههای گوناگون، از جانب رضاخان با مواجههای سخت و جنایت آمیز همراه شد که عبارت بود از: "فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام"(6)
گام سوم
سومین گام برای راهیابی به تحولزایی و حرکتبخشی گریه و مرثیه برای دستیابی به هدف مقدسی چون زنده نگه داشتن نهضت حسینی و مقابله با طاغوتان زمان با تبعیت و پیروی از راه و آرمانهای قیام کربلا، تصریح بر تجلی و تسری آثار ارزشمند عزای حسینی در نهضت پانزده خرداد است.
در نهضت پانزده خرداد که آغاز حرکتی تاریخی برای بنیان نهادن انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی بود، عواطف زلال با اهداف و ارزشهای نهضت حسینی پیوند خورد و گروههای کثیری از مردم مسلمان ایران را به خیابانها کشاند و به پیروی از اهداف و سیره و روش امام حسین(ع) و اصحاب فداکارش در تقابل و مبارزه با طاغوت زمان "محمدرضا پهلوی" که مهره انگلیس و عامل سرسپرده آمریکا بود قرار داد.
واقعه 15 خرداد پس از سخنرانی امام خمینی علیه سیاستهای استعماری رژیم شاه و در ادامه حرکت پرشور این پیشوای الهی در مسیر مقابله با سیطره انگلیس و اسرائیل و آمریکا بر ایران آغاز شد. امام خمینی در این سخنرانی که در ساعت 4 بعدازظهر عاشورای 1342 انجام داد به طور مستقیم شاه را مورد تهاجم قرار داد.
پس از سخنرانی مامورین شاه در نیمه شب امام خمینی را دستگیر و به تهران انتقال داده و زندانی کردند. در اولین مرحله تکوین قیام پانزده خرداد، مردم قم به اعتراض و شورش پرداختند که توسط مامورین به خاک و خون کشیده شدند. پس از رسیدن خبر دستگیری امام به تهران، دانشجویان مسلمان دانشگاه با تعطیل کردن کلاسهای درس به خیابانها ریختند. همچنین هزاران تن از مردم تهران به صورت هیئتهای عزاداری و سینهزنی و به تبعیت از نهضت کربلا با حرکت پرشور خود علیه استعمار و استبداد قیام کردند. این قیام که به درگیری عزاداران حسینی با ماموران شاه انجامید، موجب شهید و مجروح شدن بسیاری از آنان گردید. شبیه همین قیام توسط مردم ورامین و در حرکت آنان به سوی تهران به وقوع پیوست که منجر به کشتار آنان توسط دژخیمان شد. همچنین حرکات و خیزشهای مشابهی در شیراز و مشهد د رمخالفت با دستگیری امام خمینی و به پیروی از حماسه کربلا و با شعار "یا مرگ یا خمینی"، انجام گردید.
حضرت امام خمینی درباره تاثیر نهضت امام حسین(ع) در شکلگیری قیام پانزده خرداد - به صورت پیوندگریه و مرثیه با هدف و آرمانهای حسینی و تجلی آثار اجتماعی و سیاسی آن در عینیت جامعه - رهنمودهایی دارند که در آنها تفکر روا میداریم:
1 - مجالس عزا، نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهداء و اجر ببرند، البته این هم هست، و دیگران را اجر اخروی نصیب کند، بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما صدر اسلام نقشهاش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این اجتماع تحت یک بیرق،اجتماع تحت یک ایده - و هیچ چیز نمیتواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سیدالشهداء در او تاثیر دارد، تاثیر بکند. شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینهزنی و نوحهسرایی نبود، پانزده خرداد پیش میآمد، هیچ قدرتی نمیتوانست 15 خرداد را آنطور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا(7)
2 - نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب، به پیروی از نهضت مقدس حسینی، چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری، روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند و ملت بزرگ را چنان هشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانه پرستان ربود و حوزههای علمیه و دانشگاه و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالتخواهی و از اسلام و مذهب مقدس درآورد.(8)
گام چهارم
چهارمین گام برای آشنایی با نقش سازنده و کاربردی نهضت عاشورای حسینی، تاثیر پذیری فکری و عقلانی از اهداف و آرمانهای حرکت امام حسین(ع) و آمیختن آن با عاطفه و احساس و ریزش اشک و انجام نوحه و عزا میباشد که در صحنهها و مراحل مختلف انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید، تجلی یافت.
برای دنیای کفر و شرک و نفاق - شامل مثلث استعماری انگلیس و آمریکا و اسرائیل و سایر اقمارشان - واضح و مبرهن گردید که نهضت حسینی و محافل مرثیه و دستجات عزاداری در پیشبرد نهضت اسلامی ایران و طی مراحل گوناگون تا نیل به پیروزی، دارای نقشی محوری و بنیادی میباشد و حضرت امام خمینی به خوبی توانست حرکت پرخروش ملت قهرمان و مسلمان ایران را با نهضت و حماسه حسینی پیوند دهد و از این "راه روشن و هموار" به سوی مقصد نهایی غلبه بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بهرهوریهای معنوی و اجتماعی و سیاسی به عمل آورد.
کسانی که در فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی حضور داشتند به وضوح مشاهده کردند که چگونه نطفههای اولیه نهضت اسلامی با الهام گیری از قیام کربلا و با پیوند "اشک و آه" با "هدف مقصد حسینی" نضج گرفت و جهاد و ایثار و حماسه آفرید و ناممکنها را ممکن ساخت.
رهنمودهای امام خمینی در این باره بسیار گویا و رسا میباشد. حضرت امام خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران از آنان میخواهد که برای نیل به پیروزی انقلاب به بزرگداشت مقام والای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بپردازند:
"مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان، که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل، و عدل بر ظلم، و امانت به خیانت، و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هر چه با شکوهتر و فشردهتر برپا شود و بیرقهای خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هر چه بیشتر افراشته شود."(9)
حضرت امام خمینی با اعتراف به این واقعیت که: "انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است."(10) با تعابیری زیبا و عباراتی رسا، اصل الگوگیری و تبعیت نهضت مردم مسلمان ایران از قیام عاشورای حسینی را این گونه تبیین میکنند:
"خاطره تلخ روزهای بزرگی که بر امت گذشت، میوه شیرین سرنگونی کاخهای استبداد و استکبار و جایگزینی پرچم جمهوری عدل اسلامی را به بارآورد. مگر نه آن است که دستور آموزنده "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" باید سرمشق امت اسلامی باشد، قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین. عاشورا قیام عدالتخواهان با عده قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و ستمگران غارتگر بود، و دستور آن است که این برنامه سرلوحه زندگی امت در هر روز و در هر سرزمین باشد. روزهایی که بر ما گذشت، عاشورای مکرر بود و میدانها وخیابانها و کوی و برزنهایی که خون فرزندان اسلام در آن ریخت، کربلای مکرر. و این دستور آموزنده تکلیفی است و مژدهای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان اگر چه با عدهای قلیل علیه مستکبران، گر چه با ساز و برگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مامورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است، و مژده که شهادت رمز پیروزی است... شهدای ما مکرر شهدای کربلا و مخالفان ملت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند. کربلا کاخ ستمگری را با خون خود در هم کوبید، کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت."(11)
گام پنجم
پنجمین گام برای پیمودن راهی که به تجلی عینی آثار اجتماعی و سیاسی گریه و نوحه سرایی منتهی میشود و نهضت امام حسین (ع) را به زیباترین وجه و به صورت آمیختهای از "معرفت و شناخت" و "احساس و عاطفه" برای همه نسلها به پیروی در میآورد، دفاع مقدس هشت ساله ملت مسلمان ایران است.
در جبهههای نبرد حق علیه باطل، معرفت حسینی با حماسه حسینی پیوند خورده و رزمندگانی را میساخت و میپروراند که عاشق "جهاد" و "شهادت" بودند و عرصههای نبرد علیه دشمنان بعثی را که از جانب استکبار جهانی تجهیز و تسلیح شده بودند تا نظام نوپای اسلامی را منهدم کنند، سرشار از عشق و معنویت و دلاوری و نبرد میساختند.
به سخنان امام خمینی در این باره گوش جان بسپاریم:
"این مجالس عزا و سوگواری و نوحه سرائی برای سید مظلومان و اظهار مظلومیت یک کسی که برای خدا و برای رضای او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، این طور ساخته جوانانی را که میروند در جبههها و شهادت را میخواهند و افتخار به شهادت میکنند و اگر شهادت نصیبشان نشود، متاثر میشوند، و آن طور مادران را میسازد که جوانهای خودشان را از دست میدهند و میگویند باز هم یکی دو تا داریم."(12)
امام خمینی با توجه به حماسه حضور مردم در جبهه و پشت جبهه و با تاثیر پذیری از نهضت حسینی، در وصیت نامه الهی و سیاسی خویش، ملت مسلمان و فداکار ایران را از ملت حجاز و عراق و کوفه بهتر و برتر میدانند که با پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) و حضرت امام حسین (ع) آن رفتار ضد اسلامی را به نام اسلام و مسلمانی انجام دادند و خون فرزند رسولالله را بر زمین ریختند و آنان هم که در این جنایت دست آلوده نکردند، یا از معرکه گریختند و یا نشستند تا آن واقعه خونبار و جنایت بزرگ به وقوع پیوست. (13)
درود خداوند بر مسلمانان خالص و صادق و فداکار تاریخ معاصر ایران که از دوره سیطره مرگبار رضاخان بر ایران و جنایات او، تا قیام پانزده خرداد، و از آن قیام خونین تا انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و از پیروزی این نهضت تا دوران دفاع مقدس که هشت سال به طول انجامید، با آثار اجتماعی و سیاسی نهضت عاشورا تربیت شدند و این معرفت و شناخت را با سوز و گریه و عزای حسینی در هم آمیختند و حماسهها آفریدند و دین و ملت و میهن اسلامی را از آفات دهر مصون داشتند.