9 شهریور 1395, 20:31
شناخت «خود» اولین گام رسیدن به سلامت روانی است. به سخن دیگر، غفلت و ناهشیاری مانع حرکت و عامل اولیه آسیب روانی است. «اولین کار برای آغاز حرکت تکاملی انسان این است که او را از غفلت بیرون بیاورند»، «مادامی که انسان پرده غفلت را کنار نزده باشد نهتنها هیچ اصلاحی رخ نخواهد داد، که اساساً انسان جایگاه خود را در جغرافیای هستی نیز نخواهد یافت»،برای بیرون آوردن انسان از غفلت نیز اولین مرحله این است که در ذهنش ایجاد سؤال کنند؛ از این رو، آموزههای قرآن درصدد زدودن غفلت بوده و بارها از این شیوه استفاده کرده است. محور دستهای از آیات که این شیوه را به کار برده است «توجه به خود» است. خداوند با طرح سؤالهایی تصمیم دارد وجدانهای خفته را بیدار کند و آنها را از تاریکی غفلت بیرون برد. انسان بیهوده آفریده نشده است، چگونه به وجود میآید، چگونه از گرفتاریها نجات مییابد، چگونه به آسایش و آرامش میرسد اینها همگی موضوع سؤال از انسان قرار گرفتهاند.آیا پنداشتهاید شما را بیهوده آفریدهایم؟ آیا انسان تصور میکند او را رها کردهایم؟ آیا وقت آن نرسیده که انسان...؟ آیا انسان خیال میکند آزمایشش نمیکنیم؟ و آیا...گام دوم خودشناسی، پس از خروج نسبی از غفلت، تأمل و توجه به خود و آغاز خودشناسی است. امیرمومنان علی (ع) این نکته را در عبارتی کوتاه چنین بیان فرمود که: «رحمت خدا بر انسانی که بداند از کجاست و در کجاست و به سوی کجا در حرکت است».
در واقع توجه به خود، روشن نگاه داشتن چراغ وجدان درونی است. شناخت خود و جایگاه خود در عالم هستی اولین سؤال فطرت هر انسانی است. اگر بخواهیم با صرفنظر از متون اسلامی و با اتکای به عقل تحلیل کنیم که چه چیز باعث میشود فطرت پرسشگر انسان زنده بماند، باید گفت توجه به «خود انسانی» انسان است.«خود انسانی» چیست؟ «هویت انسانی» چیست؟ قرآن کریم در این زمینه سرنخی به دست داده، میفرماید: «کسانی که خدا را از یاد بردند، خدا خودشان را از یادشان برده است»، از این آیه روشن میشود آن «خود انسانی» هرچه هست با خدا ارتباط دارد، بنابراین گاهی از این خود به «خودِ الهی» یا «هویتِ الهی» یا «هویتِ ملکوتی» نیز تعبیر میشود.
گام سوم: خداشناسی است که ثمره خودشناسی است. خودشناسی پلی است به سوی خداشناسی. اولین ثمره این شناخت که با «از کجاییم و در کجاییم و به سوی کجا میرویم» شروع میشود، همانا توحید و خداشناسی است. لذا پس از خودشناسی، مهمترین مسئله انسان، خداشناسی است. البته میتوان گفت اندیشه توحید عجین شده با «خود انسانی» بلکه حیاتبخش آن است. انسان چیزی نیست جز ارتباط با مبدأ افاضهکننده وجودش، «اگر خدا را نشناسد طبیعتاً فعل خدا، تعلق به خدا و ربط وجودی به خدا برایش معلوم و مفهوم نخواهد بود. یعنی خودش برای خودش معلوم و مفهوم نخواهد بود».[11] بنابراین، بهطور منطقی و طبیعی توجه به خود و توجه به خدا به هم گره خوردهاند و این توجه به معنای دقیق کلمه ضد «غفلت» است. یکی انسان را به جاده سلامت و سعادت رهنمون میکند و دیگری وی را در جاده تاریکی و شقاوت قرار میدهد. پس میتوان توجه و غفلت را آغازگر سلامت و آسیب روانی و به تعبیر قرآنی آن «احیای نفس» و «خسران نفس» قلمداد کرد. بر همین اساس قرآن کریم خودشناسی را به عنوان یک «اصل» و «ضرورت» مانع اصلی آسیبپذیری به شمار آورده و با تأکید و درخواست ویژه، به خصوص از انسانهای با ایمان میخواهد به این اصل حیاتبخش توجه نمایند. نتیجه توجه به این اصل، امری بسیار مهم، یعنی «هدایت و حرکت به سوی رشد و تعالی است، بین توجه به خود و هدایت و سلامت، رابطه مستقیم برقرار است». خلاصه اینکه «غفلت از «خودِ انسانی» خویش و غفلت از هویت انسانی و حقیقت انسانیت خود، آغاز همه مفاسد است، آنگاه که انسان به خود توجه میکند، ارتباط وجودی خویش را با آن کس که دم به دم به او هستی میبخشد میشناسد و مییابد. آنجاست که مییابد، بیخدا هیچ است و خود او و هرچه که دارد، نمیتواند مستقل از اراده حضرت حق وجود داشته باشد.برای آنکه به عارضه «غفلت» و «خودفراموشی» و «از خودبیگانگی» گرفتار نیاییم، لازم است دقایقی از شبانهروز را برای توجه به خود اختصاص دهیم و لحظاتی با خود خلوت کنیم و از خود بپرسیم که: من کیستم، چیستم و کجایم، به دنبال چه میگردم و چه سرنوشتی در انتظار من است؟ اگر این توجه، تمرین و تکرار شود، آثاری بسیار مثبت و ارزنده به همراه خواهد داشت».اولین و مهمترین اثر این توجه، بهدست آوردن مرتبهای از شناخت خدا و درک مرتبهای از عظمت خداوند متعال است که این خود سرمایهای بزرگ و مؤثر در آغاز حرکت به منبع آرامش و خانه سلامت است.
آموزشهایی كه والدین نیاز دارند با توجه به پیشرفت جامعه، بسیار زیاد و متنوع است، اما برای آموزش والدین لازم است در هر منطقه، نیازهای آموزشی آنان به طور دقیق شناسایی شده و براساس آنها برنامه آموزشی طراحی شود.خانواده یك نهاد و واحد اجتماعی و مطابق با نیازهای فطری هر فرد در هر جامعه و فرهنگ است و حفظ استحكام و قوام آن نیز محتاج تلاش و همفكری همه اندیشمندان مسئول و دانشمندان علوم انسانی و تربیتی است. یكی از ویژگیهای دنیای امروز، انفجار علم و دانش در همه حوزهها و تاثیر ژرف آن در زندگی فردی و اجتماعی است. به تناسب این گسترش علوم، حیات روانی انسانها پیچیدگی مییابد و برای شناخت بهتر انسانها نسبت به یكدیگر در مناسبات اجتماعی كه خانواده بارزترین و عمیق ترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانشی بیش از گذشته هستیم.این امر، آموزشهای مستمر را برای هر زن و مردی ضروری میسازد، آموزش هایی كه در نتیجه آن ضمن شناخت بیشتر، خانوادهها قادر باشند، نقشها و وظایف خود را در مقابل همسر و فرزندان انجام دهند. وقتی زنی را تعلیم دهیم، در واقع خانواده ای را تعلیم داده ایم.
نقش بسیار مهم خانواده در تربیت فرزندان بر كسی پوشیده نیست. این كانون مقدس خانواده است كه اعضای جامعه را میپروراند وتحویل میدهد. فرزندان قبل از سنین مدرسه، در خانواده به سر میبرند، حتی در سنین مدرسه نیز به جز حدود شش ساعت در هر شبانه روز بقیه وقت خود را در خانه میگذرانند و از همه جوانب خانواده، رفتار والدین، گفتارها، كردارها، امر ونهیها تاثیر میپذیرند. در جامعه پیشرفته كنونی، خانواده مسائل و مشكلات گوناگونی دارد. اول از هر چیز، هماهنگی فرهنگ و روشهای رفتاری زن و شوهر است كه پس از تشكیل خانواده ضروری است. پس از آن، مراقبتهای بهداشتی دوران بارداری، مراقبتهای كودك شیرخوار، تنظیم روابط كودك با افراد خانواده، آموزشهای پیشدبستانی و آمادگی كودك برای رفتن به كودكستان و دبستان، امور تحصیلی كودك، رویارویی فرزند با دوران نوجوانی و چگونگی ارتباط با اودر این دوران، انتخاب رشته تحصیلی فرزندان و انتخاب دوستان و معاشران، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، علایق و گرایشهای عاطفی در فرزندان از جمله مسائلی هستند كه خانواده با آنها روبهروست. میتوان اهداف آموزش خانواده را این گونه ذكر كرد: كمك به اولیا در تربیت صحیح فرزندان با توجه به ضرورتها. رفع یا كاهش مشكلات خانوادگی كه پس از ازدواج و تشكیل خانواده بروز میكند. ایجاد هماهنگی بین آموزشهای مدرسه و خانه وتعمیم آموزشهای مدرسه درخانه.اصلاح دیدگاهها وسلیقههای فوری در تربیت فرزندان. آموزش ویژه برای پر كردن اوقات فراغت، آموزش سیاسی، اجتماعی ومذهبی.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان