25 دی 1396, 11:45
قال الجواد(ع): «عزُّ المؤمنِ غناهُ عَن النّاسِ» (بحار الانوار، ج72، ص109، باب49)
صفت استغناء و بینیازی از مردم، از جمله فضائل اخلاقی است که باعث نزدیکی و قرب به پروردگار میشود؛ زیرا کسی که از دیگران قطع طمع کند و تنها امیدش به خداوند باشد، مسلماً خداوند چنین کسی را دوست میدارد و این خود، غنای حقیقی است.[1]هیچ چیزی بالاتر از عزّت و شرافت یک انسان نیست و انسان نباید آبرو و عزّت و شرافت خود را با درخواست کردن از دیگران از بین ببرد. حضرت على(ع) در اینباره میفرمایند: آبروى تو، یخِ منجمد است و سؤال و خواهش، آنرا قطره قطره میچکاند. پس، بنگر که آنرا نزد چه کسى فرو مىچکانى.[2]
درویشی تنگدست به در خانه مرد ثروتمندی رفت و گفت: شنیدهام مالی را در راه خدا نذر کردهای که به درویشان بدهی، من نیز درویشم. مرد ثروتمند گفت: ولی من نذر کوران کردهام و تو کور نیستی. درویش گفت: کور حقیقی من هستم که درگاه خداوند بخشنده را رها کردهام و به در خانه گدایی چون تو آمدهام. درویش این را گفت و رفت. مرد ثروتمند مثأثّر شد و بهدنبال درویش رفت، ولی هرچه تلاش کرد که چیزی به او بدهد درویش قبول نمیکرد. آری کسی که روی از در خانه خدا بگرداند، چگونه کور نباشد که چنین درگاهی را گم کرده است و چگونه کر نباشد که آیه «ألیس الله بکاف عبدَهُ» آیا خداوند به امور بندهاش کافی نیست؟ نشنیده باشد؟![3]
اگر انسان، در همه امور زندگیش به خداوند توکّل کند، در سایه چنین توکّلی عزّت و بینیازی را بهدست خواهد آورد. امام صادق(ع) میفرمایند:
«إنّ الغِنى و العِزَّ یَجُولانِ، فإذا ظَفِرا بمَوضِعِ التَّوکُّلِ أوطَنا»
همانا بینیازی و عزت در حال گردش هستند؛ وقتی که به موضع توکل برسند، سکنی (منزل) میگیرند.[4]
دو قرص نان اگر از گندم است یا از جو دو تای جامه گر از کهنـه است یا از نو
چهار گوشه دیـوار خود به خاطر جمع که کس نگوید از این جای خیز و آنجا رو
هزار بار نکوتر به نزد دانـایـــــان ز فر مملکت کیـقباد و کیـخسرو[5]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان