10 بهمن 1387, 0:0
قال الله تعالی :
أفرأیْتَ مَن اتّخذ إلهَهُ هَواه…
سوره جاثیه/ آیه 23
آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده …
اصولاً گناه یعنی داعیه خدایی داشتن. این که در قرآن کریم آمده است:
"أفرأیْتَ مَن اتّخذ إلهَهُ هَواه"[1]
از همین حقیقت، حکایت میکند؛ هیچ گناهی از هیچ گناهکاری،سرنمیزند مگر این که آن گناهکار میخواهد ادّعای خدایی کند و بدی گناه، همین است. چون او میخواهد با این کار، از مرزی که ذات اقدس اله برای او به عنوان "حدّ" الهی مشخّص کرده، تعدّی کند و راه او باز باشد:
"بَلْ یُریدُ الإنسان لِیَفْجُرَ أمامَه"[2]
و چنین کسی، بنده خدا نیست.به همین جهت انسان، قبل از این که گناه کند با خدا در نبرد است. اگر چه این تعبیر، در قرآن درباره بعضی از گناهانی که قبح آن بسیار زیاد است، آمده؛ امّا روح و باطن هر گناهی چنین است. ذات اقدس اله رباخوار را که نظم اقتصادی جامعه را بر هم میزند چنین تحدید و تهدید میکند:
"فإن لمْ تفعلوا فاذنوا بحرْبٍ من الله و رسُولِهِ"؛[3]
اگر دست از ربا خواری برنمیدارید، پس با خدا اعلام جنگ کنید. رباخوار ادعای خدایی میکند؛ چون او میگوید: به نظر من، اجاره دادن مال و پول، صحیح است؛ ولی خدا میفرماید: پول، مانند مسکن نیست تا آن را اجاره دهید، و این اظهار رأی در برابر خدا، جنگ با اوست.
کسانی هم که امنیّت جامعه را بر هم میزنند، به جنگ با خدا و پیامبر دست میزنند:
"إنّما جزاء الّذینَ یحارِبونَ الله وَرَسولَه ویَسْعون فی الأرض فساداً أن یقتّلوا...".[4]
سرّ این که اگر کسی گناه کند و آن را حلال شمارد برای همیشه در جهنّم مخلّد است و بخشوده نیست، امّا اگر کسی گناه کند و آن را حرام بداند، امید توبه و بخشش او هست، همین است؛ زیرا استحلال کننده مستقیماً رودرروی خدا ایستاده و مستکبرانه رأی خود را بر وحی الهی مقدم میدارد چنین شخصی کافر است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان