23 دی 1396, 11:25
قال الباقرُ(ع): «الدّینُ هو الحُبُّ و الحُبُّ هو الدّینُ» (وسائل الشیعه، ج16، ص171)
یکی از ویژگیها و خصوصیّاتی که انسان دیندار را از دیگران متمایز میکند، حبّ و بغض است. در روایات وارد شده که اساس و پایه دین را دوستی ومحبّت تشکیل میدهد؛ بهطوریکه تفکیک و جدا کردن ایندو از یکدیگر ممکن نیست. اسلام، دین محبّت است؛ البته محبّت و دوست داشتنی که در راه خدا و برای جلب رضایت خداوند باشد. بهطوریکه قرآن، پیامبر عظیمالشان اسلام(ص) را بهعنوان رحمت برای همه عالم معرفی میکند:
«و ما أرسَلناکَ إلاّ رَحمَهً للعَالَمِین»[1]
و ما تو را نفرستادیم مگر اینکه مهر و رحمت باشی برای همه عالم.
شهید مطهّری در کتاب جاذبه و دافعه علی(ع) میگوید: در سیره پیامبر وارد شده است که او نسبت به همه چیز حتی حیوانات و جمادات مهر میورزید و لذا تمام آلات و وسایل زندگی او اسمی خاص داشت و این نیست مگر اینکه همه چیز مورد محبّت و عشق او بودند؛ گویی پیامبر(ص) برای همه چیز شخصیّتی قائل بود. تاریخ این روش را در مورد انسانی غیر او سراغ ندارد. او مظهر عشق و محبّت بود. وقتی از کنار کوه احد میگذشت با نگاهی لبریز از محبّت کوه احد را مورد خطاب قرار میداد و میفرمود:
«جبلٌ یُحِبُّنا و نُحبُّهُ»
کوهی که ما را دوست دارد و ما نیز او را دوست داریم.
در واقع پیامبر(ص) انسانی بود که کوه و سنگ از مهر و محبّت او بهرهمند بودند.[2] البته دوست داشتن و محبت پیامبر(ص) به هر چیزی بیهدف و بیاساس نبود. تمام کارهای پیامبر(ص) براساس حکمت و هدف خاصی بود. نگاه او، کلام او و حبّ و بغض او همه برای خدا بود؛ شاید محبت او به اشیاء و طبیعت، به این دلیل بود که اینها نیز از این نظر که مخلوق خداوند هستند، شایستهی دوست داشتناند؛ یا از این لحاظ که این اشیا و جمادات، او را بهیاد خدا میاندازند. مرحوم ملااحمد نراقی در کتاب معراجالسعاده با اشاره به این مطلب، میفرمایند: گاهی انسان چیزی را دوست میدارد از این جهت که مخلوق خدا و منسوب به او است.[3]
این یک درس بزرگ برای ما است؛ که با تأسّی از پیامبر اکرم(ص) مهر و محبّت را که اساس دین است در زندگی خود بهکار بگیریم. در جامعه و در خانه و خانواده و در بین دوستان خود، کدورتها را کنار بگذاریم و با محبّت و عطوفت با یکدیگر برخورد کنیم. چه گرهها و مشکلاتی که با یک لبخند و نگاه محبّتآمیز؛ نگاهی که خود، عبادت شمرده شده، حلّ خواهد شد. امام سجاد(ع) میفرماید:
«نَظَرُ المؤمنِ فی وجهِ أخیهِ المؤمنِ للمَوَدَّهِ و المَحَبَّهِ لَهُ عبادَهٌ»
نگاه محبّت آمیزِ مؤمن به صورت برادر ایمانی خود، عبادت است.[4]
آری دینی که اساس آن بر پایه محبّت است و سیره و رفتار عملی پیشوای آن، اینگونه است؛ چگونه راضی میشود که براساس مسائل واهی و هیچ و پوچ، روابط بین دو نفر از بین برود. چرا در جایی که با محبّت و یک لبخند گرهها باز میشود، ما این کار را از خود دریغ داریم و قهر و تلخی را بهجای محبّت و دوستی در زندگی خود وارد کنیم؟!
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان