دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

احساسات افراطی مانع تفکر انتقادی‌اند

No image
احساسات افراطی مانع تفکر انتقادی‌اند احساسات در ذات خودشان مانعی برای تفکر انتقادی محسوب نمی‌شوند اما تأکید و تکیه بیش از اندازه بر احساسات می‌تواند سد راه تفکر سالم و غنی باشد. این مقال به این موضوع می پردازد.
از جمله موامع جامعه شناختی و روانشناختی تأکید بیش از اندازه بر احساس؛ احساسی که جلوی تفکر سالم و درست را می‌گیرد قلمداد می‌شود. تفکر به احساس نیاز دارد. بدون شور و شوقی جدی برای آموختن و رسیدن به حقیقت، تفکر و اندیشه ای سامان نمی‌پذیرد. با این همه احساسات مختلف می توانند به جای آنکه به تفکر و استدلال کمک کنند در نقش مانعی برای آن وارد شوند.
فردی را متصور کنید که در یک گفتگو شرکت می‌کند. او برای به کرسی نشاندن مدعا و دلیل خود از صدایی استفاده می‌کند که رعب و وحشتی در طرف گفتگو ایجاد می‌کند. چنین فردی به جای آنکه فضایی عقلانی بر گفتگو ایجاد کند فضایی احساسی را حاکم کرده که دشمن تفکر سالم و انتقادی است. فردی دیگر را متصور کنیم که هنگام گفتگو بشدت از ابراز نظر طرف مقابل می‌رنجد. چنین فردی مانعی ایجاد می کند تا طرف گفتگوی وی براحتی نظارت و آرایش را ابراز کند. این فرد هم جلو تفکر ژرف و انتقادی را سد کرده است. انسان دیگری را مجسم کنیم که در فرایند گفتگو طرف گفتگو را تهدید می کند. این فرد هم جلوی تفکر سالم سد ایجاد کرده است. حتی کسی که در یک مکالمه حس دلسوزی و شفقت را بی جهت تحریک می کند می تواند جلو تفکر سالم را بگیرد.
استدلال کردن مانند هرکار دیگر انسان از ارزشها و ارزشگذاریها بهره‌مند است. هر فردی یقیناً دیدگاههای خود را بیشتر از دیدگاههای طرف گفتگوی خود می‌پسندد اما این دوست داشتن و شیفتگی نباید ما را به استفاده از ابزارهایی سوق دهد که با ایجاد بار ارزشی و احساسی بیش از آنچه لازم است تفکری ناقص و بی پایه را برایمان به وجود می آورد.
به همین جهت است که مارتین بوبر فیلسوف معروف اگزیستانس به ما تذکار می‌دهد که گفتگوهایی که به قصدی جز رسیدن به حقیقت صورت می‌گیرند چون رایزنیهای سیاسی یا سخنرانیهایی که فردی برای فروختن کالاهای خود یا به کرسی نشاندن حرف خود و یا پیروزی حزب خود صورت می دهد بسیار این قابلیت را دارند که به وجوه احساسی آلوده شوند که این وجوه جلوی تفکر سالم و غنی را می گیرند.
فردی که در صدد است کالایی را بفروشد به ارتباطی دست می زند که هرچند از بار معرفتی خالی نیست بسیار بر وجوه احساسی و عاطفی و تجاری تأکید می‌ورزد. او در صدد رسیدن به حقیقت نیست و حقیقت نزد وی فروش بیشتر محصول قلمداد می شود. نه اینکه کار تبلیغ فی نفسه کاری مذموم باشد سخن همه بر سر این است که مشی و راه تفکر انتقادی با مشی تجاری و احساسی و سیاسی فرق می کند. در کار تبلیغاتی نظر ما به فکر و تفکر افراد نیست بلکه به نیازها آنهم نیازهای معمولی آنها توجه داریم و این مشی با مشی تفکر انتقادی که خواهان برانگیختن قوای فکر و استدلال انسانها است بسی متفاوت است.
ما استدلال نمی‌کنیم که کالایی را بفروشیم و یا حزبمان در انتخابات پیروز شود ما استدلال می‌کنیم تا مبتنی بر عقلانیت به حقیقت نزدیکتر شویم و توجه داشته باشید که به حقیقت نزدیکتر شویم و نه آنکه بدان دست یازیم. این آرمان البته با مشکلات و خللهای بسیاری روبرو است اما ایمان تفکر انتقادی آن است که این مهم قابل تحقق است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS