دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بزرگداشت «سیدجمال الدین اسدآبادی» برگزار می شود

No image
بزرگداشت «سیدجمال الدین اسدآبادی» برگزار می شود
همایش بین‌المللی بزرگداشت یکصد و پنجاهمین سالگرد حیات فعال سیدجمال‌الدین حسینی اسدآبادی که در فهرست مشاهیر جهان یونسکو برای سال 2008 گنجانده شده، برگزار می‌شود.
 
به گزارش خبرنگار فارس، در این همایش بیش از 20 سخنران اندیشه‌‌های این متفکر و اطلاح‌طلب دینی برجسته را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار خواهند داد.                                                  
برخی از سخنرانان این همایش عبارت‌اند از: محمد بقایی ماکان، محسن بهشتی سرشت، حسن تبراییان، هادی خسروشاهی، داریوش رحمانیان، غلامرضا زرگری‌نژاد، کریم مجتهدی، مجتبا مقصودی و احمد موثق.              
همچنین اندیشمندان افغانی در این همایش حضور دارند.               
این همایش در روزهای 21 و 22 آبان از ساعت 8:20 تا 17:30 در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) قزوین برگزار می‌شود.                          

* نگاهی به زندگی سیدجمال‌الدین اسدآبادی                              

سید جمال الدین در ماه شعبان 1254 ق (1217 ش) در روستای اسدآباد همدان در محله با سابقه «امامزاده احمد» به‌دنیا آمد. پدرش سید صفدر، عالمی پرهیزگار و دانشمند و مادرش سکینه بیگم، زنی باسواد بود. وی از پنج سالگی آموزش قرآن مقدمات عربی را را نزد پدر و مادر آغاز کرد. در سال 1264 ق، به همراه پدرش «سید صفدر» وارد قزوین شد و بمدت چهار سال در حوزه علمیه این شهر به درس و بحث پرداخت و در ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول سرآمد همدرسان خود شد. سید در سال 1266 ق همراه پدر به قصد نجف اشرف از تهران حرکت کرد و به شاگردی شیخ مرتضی انصاری در آمد. وی پس از چهار سال تحصیل و تحقیق در علوم تفسیری، حدیث، فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، ریاضی، طب، تشریح، هیئت و نجوم اجازه فتوا دادن در امور شرعی دریافت کرد. وی در 16 سالگی به همراهی یکی از علمای مورد وثوق به هندوستان رفت و در مدت دو سال اقامت در آنجا و ملاقات با عالمان و روشنفکران و مشاهده زندگی مردم بخوبی دریافت که هندوستان یکسره در اختیار دولت انگلیس است و کشور بریتانیا گرچه به اندازه یک ایالت هندوستان نیست و جمعیتش در مقایسه با جمعیت هندوستان ناچیز به شمار می رود اما توانسته است به آسانی این کشور پهناور را زیر سلطه در آورد. از این زمان بود که فعالیتهای سیاسی و اصلاحی سید جمال الدین آغاز شد. او به تجزیه و تحلیل علل و منشأ ضعف و انحطاط مسلمین پرداخت و در پی یافتن راه حل تلاش کرد.                    

او در سال 3ـ1272 ق (1234 ش) به قصد مکه و زیارت خانه خدا از هندوستان خارج شد. پس از زیارت خانه خدا به افغانستان رفت و حدود 5 تا 6 سال در آنجا اقامت کرد و دوباره به هندوستان بازگشت و با سخنرانیهای آتشین به روشنگری مردم هندوستان پرداخت. دولت انگلیس که نمی‌توانست تماشاگر این صحنه ها باشد دستور اخراج وی از هند را صادر کرد. این بود که سید تصمیم گرفت هندوستان را به سوی کشور مصر ترک گوید.                                       

او در سال 1285 ق، از راه دریا وارد مصر شد و در مدرسه جامع الازهر با علمای بزرگ آن کشور ملاقات کرد و در اقامتگاه خود برای جوانان عرب کرسی درس برپا نمود و با سخنرانیهای پرشور آنان را مجذوب خویش ساخت. ولی این سفر چهل روز دوام نیاورد زیرا حکم اخراج وی از سوی «خدیو مصر» صادر شد و سید به ناچار روانه اسلامبول شد. پس از مدتی، او بار دیگر وارد کشور مصر شد. در این سفر، پس از دیداری که میان سید و ریاض پاشا (رئیس دولت مصر) انجام پذیرفت، ریاض پاشا که شیفته کمالات روحی و معنوی سید شده بود و از او خواست تا در مصر اقامت گزیند. سیدجمال الدین از این فرصت طلایی استفاده کرد و نخست در منزل جلسه درس و بحث برای جوانان دانشگاهی و طلبه تشکیل داد و سپس آن را به دانشگاه الازهر انتقال داد و شاگردان بسیاری را بسوی خود جلب کرد. تا اینکه در شب 17 رمضان 1299 توقیف و بار دیگر از این کشور تبعید گردید. وی پس از آن به مکه و سپس به سوی کشور هند روانه گشت. بعد از آن به پاریس رفت و مبارزات خود را در آنجا دنبال نمود و در آنجا بود که به یک چهره جهانی تبدیل گشت.   پس از سال‌ها، سید در روز 23 ربیع الاول 1304 ق وارد تهران شد و در منزل حاج امین الضرب برای خود مسکن گزید. ولی دیری نپایید که مورد ترس و وحشت و کینه شاه و اطرافیان قرار گرفت و در نتیجه شاه محرمانه از حاج امین الضرب خواست تا عذر مهمان خود را بخواهد! از طرف دیگر نیز از آنجا که سیاستمدار و روزنامه نگار روسی (کاتکوف) از سید برای سفر به مسکو دعوت کرده بود، سید در نهم شعبان 1304 ق به آن کشور هجرت کرد. وی در آنجا دو سال اقامت گزید و با رجال سیاسی، نظامی و مذهبی روسیه دیدار و مذاکره نمود.                    

در این هنگام، ناصرالدین شاه که براى شرکت در جشن جمهوریت پاریس عازم اروپا شده بود، در دیدارى که با سید در مونیخ داشت، سعى کرد او را براى آمدن به ایران و اصلاح وضع سیاسى و اقتصادى کشور تشویق کند. سید این تقاضا را پذیرفت. نخست در محرم 1307 ق وارد مذاکره با رجال سیاسى روسیه شد و آنها را راضى کرد تا از امتیازاتى که در آن زمان مى‌خواستند از ایران بگیرند، دست بردارند. سپس در هفتم ربیع‌الثانى همان سال به ایران بازگشت تا کار اصلاحات را به طور جدى آغاز کند؛ ولى در اثر توطئه‌هاى پشت پرده استعمار پیر انگلیس، زمینه بدبینى درباریان و شاه فراهم شد. هنوز شش ماه از حضور سید در ایران نگذشته بود که ناگهان نامه شاه در منزل حاج امین الضرب به دست وى رسید. هنگامى که سید از حکم اخراج خود آگاه شد، به عنوان اعتراض به شهر رى رفت و در حرم حضرت عبدالعظیم حسنى علیه‌السلام تحصن نمود.                 

سید جمال‌الدین در نیمه اول شعبان 1308 ق وارد بصره شد. از آنجا نامه‌اى بسیار مهم و سرنوشت‌ساز به آیت ‌الله میرزاى شیرازى نوشت. آن‌گاه از عراق به سوى لندن حرکت کرد و در آنجا با شدت بیشترى اوضاع ناهنجار دربار ایران را در روزنامه‌هاى اروپایى افشا کرد و خطر استبداد داخلى و استعمار خارجى را بر ملل مشرق ‌زمین توضیح داد. در این هنگام، نامه «سلطان عبدالحمید» پادشاه عثمانى توسط «رستم‌پاشا» سفیر آن کشور در لندن مبنى بر دعوت سید جمال‌الدین به شهر «آستانه» ترکیه جهت اصلاحات در کشور عثمانى، به دست وى رسید. سید ابتدا امتناع ورزید، ولی نامه‌هاى پى در پى و اصرار رستم‌پاشا، سبب شد تا این دعوت را بپذیرد.

سرانجام، سید روز سه شنبه 5 شوال 1314 ق (19 اسفند 1275 ش و 9 مارس 1897 م) پس از گذشت چهار سال از ورود به مرکز خلافت اسلامى و تلاش فراوان در این کشور جهت ایجاد اتحاد اسلامى، با دسیسه سلطان عبدالحمید، خلیفه عثمانى، مسموم شد و جان به جانان سپرد.

آثار سید جمال‌الدین:                                
ضیاء الخافقین                                  
رسائل فی‌الفسفه و العرفان                                  
مجموعه رسائل و مقالات                                    
تاریخ ایران و الافغان                               
نیچریه
القضا و القدر                                   
الوحده الاسلامیه                           
الواردات فی سر التجلیات                               
روزنامه عروه الوثقی
 
منبع: www.farsnews.ir
 

 

Powered by TayaCMS

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

در پروژۀ گفتمان های الحادی ....
No image

آماده سازی کتاب فرهنگ تاریخ ادوار مسیحیت

فاز اول پروژۀ مسیحیت شناسی، در قالب معرفی تفصیلی تاریخ ادوار مسیحیت مشتمل بر 50 مدخل که به بررسی تاریخی مسیحیت از قبل از میلاد مسیح تا قرن اخیر پرداخته است،
درگذشت علامه فضل الله

درگذشت علامه فضل الله

علامه "سید‌محمد حسین فضل‌الله " مرجع عالی شیعیان در لبنان که بر اثر خونریزی شدید معده، امروز دار فانی را وداع گفت، در سال 1935م (1354ق) در نجف اشرف در خانواده روحانی دیده به جهان گشود.
تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

عنصر محوری این گردهمایی وزین ارزیابی رهاورد وحی و نبوت از یک سو، بررسی یافته‌های بشری از سوی دیگر و مقدور و کیفیت تأثیر داده‌های آسمانی در داشته‌های زمینی از سوی سوم است تا در تلو این تحقیق مُضلّع نوآوری و شکوفایی تمدن انسانی که عصاره تلفیق عقل و نقل است، روشن شود.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS