دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

در این سریال سعی شده است تا فضای یک خانه و خانواده سنتی به نمایش گذاشته شود و در این راستا کارگردان از هرچه نماد سنتی بوده استفاده کرده تا این موضوع را به مخاطب بفهماند و سنتی بودن را نشان دهد، تا جایی که این مسئله گاهی باعث دور شدن مخاطب از فیلم می‌شود...
تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من
تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

امسال هم طبق نوروز هر سال برای جذب مخاطب بیشتر، چند سریال مناسبتی از شبکه‌های مختلف تلویزیونی پخش شد. سریال‌های مناسبتی‌ای که چند سالی است پخش آن‌ها در نوروز و ماه رمضان باب شده و بیشترشان هم به آن مناسبت، فقط در حاشیه اشاره می‌کنند. یعنی اگر آن مناسبت را از آن سریال بردارند هیچ اتفاقی که نمی‌افتد، بلکه سریال بهتر هم می‌شود چون لااقل بار سریال مناسبتی را به دوش نمی‌کشد.
سریال همه خانواده من هم جزو سریال‌هایی است که نوروز ۹۲ از شبکه سوم سیما پخش شد. سریالی که مخاطب چندانی در میان مردم نداشت؛ مگر عده کمی که هر نوع فیلمی را می‌بینند و محتوا و ساختار سریال چندان فرقی برایشان نمی‌کنند. البته این سریال تلاش کرده بود تا مخاطب، نوروز و سنت‌های خانوادگی و ایرانی را در متن سریال مشاهده کند اما به نظر نمی‌رسد چیزی که در سریال برجسته است نوروز و سنت‌های ایرانی باشد.
این سریال درباره دو خانواده کاشانی است که یکی از این دو خانواده در کار گلاب و دیگری در کار فرش است، اما پیدا شدن تعهدنامه‌ای که ۴۰ سال پیش توسط بزرگ این دو خانواده تنظیم شده، ماجراهایی را برای اعضای این خانواده‌ها به وجود ‌آورده است.
داستان، قضیۀ تکراری چشم طمع داشتن بچه‌ها و فامیل‌ها به مال و اموال و دارایی بزرگ خانواده است. نظیر داستان این سریال را در سریال‌ها و فیلم‌های مختلفی دیده‌ایم و این سریال که برای نوروز هم تهیه شده باید جذاب‌تر از سریال‌های عادی و غیر مناسبتی باشد و مخاطب را پای تلویزیون بکشد اما می‌بینیم که عملاً این اتفاق نمی‌افتد؛ چون این سریال بجز نماهای بصری زیبایی که از یک خانه و فضاهای سنتی ارائه داده کشش داستانی‌اش در حدی نیست که بیننده را پای تلویزیون نگه دارد. نویسنده و کارگردان هم تلاش نکرده خلاقیتی در ارائه این ایده و محتوا به خرج دهد. این محتوای خوب پرداخت نشده با بازی‌های غیر حرفه‌ای و کلیشه شده بعضی بازیگران دل‌زدگی بیشتری به وجود می‌آورد.
قرار بوده درون‌مایه این کار طنز باشد اما ما در این سریال طنزی نمی‌بینیم؛ مگر اینکه چند مورد طرز لباس پوشیدن‌های غیر معمولی و غیر عرف و ادا اطوار ساده‌لوحانه یکی دو شخصیت را استفاده از طنز بدانیم.

در این سریال سعی شده است تا فضای یک خانه و خانواده سنتی به نمایش گذاشته شود و در این راستا کارگردان از هرچه نماد سنتی بوده استفاده کرده تا این موضوع را به مخاطب بفهماند و سنتی بودن را نشان دهد، تا جایی که این مسئله گاهی باعث دور شدن مخاطب از فیلم می‌شود. فضای خانه‌ای که لطف ا... خان در آن زندگی می‌کند و ماجرای داستان در آن اتفاق می‌افتد، یک خانه با ساخت کاملاً سنتی است. لباس‌هایی که اهالی خانه و مخصوصاً نوه لطف ا... خان (شاپرک) می‌پوشد سنتی است. ناگفته نماند‌‌ همان لباس‌ها را هم جوری می‌پوشد که در بیننده احساس بی‌رغبتی به هر چه لباس سنتی است به وجود می‌آورد؛ یا لباس‌هایی که خاله عزت می‌پوشد: یک کت و دامن با یک روسری و کلاهی که روی روسری می‌پوشد و حتی بیرون خانه هم همین‌ها را به تن می‌کند. اهالی خانه عصرانه کاهو سکنجبین می‌خورند به طرز سنتی. توی یک سینی گرد بزرگ کاهوهای برگ برگ شده را می‌گذارند و توی کاسه‌های لعابی سفالی سکنجبین می‌ریزند و برگ کاهو‌ها را درسته توی سکنجبین می‌زنند و توی دهانشان می‌گذارند و نصف کاهو‌ها از دهانشان بیرون می‌زند.
البته نماهایی که از خانه‌ها و فضاهای سنتی کاشان نشان داده می‌شود چون در کمتر فیلمی به این صورت استفاده شده جزو نکات مثبت سریال است. از سویی به نظر می‌رسد از معدود نمادهای سنتی بودن آدم‌های این خانه که در این فیلم خوب جا افتاده و به دل می‌نشیند، جلسه مشاعره‌ای است که آن‌ها دور هم برگزار می‌کنند.

سنتی بودن‌گاه در رابطه آدم‌های این سریال هم مشاهده می‌شود که در این مورد‌گاه تناقض هم به چشم می‌خورد. برای نمونه شاپور به دخترش شاپرک اجازه می‌دهد در یک موسسه خیریه در کنار حامد کار کند اما از سویی وقتی همه برای به اصطلاح فعالیت اجتماعی می‌خواهند خانه را ترک کنند، یکی از نوه‌های لطف ا... خان که تازه نوزادی به دنیا آورده شکایت می‌کنند که او هم دوست دارد مثل بقیه اعضای خانواده در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند و شاپور با تمسخر جواب می‌دهد که بزرگ‌ترین فعالیت اجتماعی توی دست‌های شماست و به دست‌های او که نوزادش را در آغوش دارد اشاره می‌کند و جالب است که این فعالیت اجتماعی که آن‌ها به دنبالش می‌روند پیدا کردن دختر توریستی باشد که با خانواده‌اش به کاشان آمده‌اند و آن‌ها عکسش را پرینت گرفته و همه اعضای خانواده کار و کاسبی و زندگیشان را‌‌ رها کرده و دنبال پیدا کردن آن دختر و خواستگاری از او برای پسر عزت هستند.
چگونگی رابطه حامد و شاپرک هم در طول سریال کاملاً مشخص نمی‌شود. بازی‌ها و دیالوگ‌ها هم‌گاه خیلی مصنوعی و غیر واقعی است.
متأسفانه کارگردان یا نویسنده این سریال مانند خیلی از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی، هوش مخاطب را در سطح پایینی در نظر می‌گیرند و لازم می‌دانند همه چیز را توضیح دهند و واضح بیان کنند و جای هیچ فکر و حدسی برای مخاطب باقی نگذارند. برای مثال وقتی عده‌ای از کارخانه گلاب گیری که سالار خان مسئول اداره آن است دیدن می‌کنند و خانمی می‌خواهد یک شیشه گلاب بردارد، سالار اجازه نمی‌دهد و می‌گوید که در پایان بازدید یک جعبه به شما داده خواهد شد. همین جا مخاطب حدس می‌زند که باید کاسه‌ای زیر نیم کاسه سالار خان باشد که با آن شدت شیشه گلاب را از دست زن می‌گیرد و حتی اجازه نمی‌دهد که آن را بو کند اما عوامل فیلم به این بسنده نمی‌کنند و حتماً کمی بعد سالار خان باید به صورت بدجنسانه‌ای بخندد و بگوید‌ها ‌ها نفهمیدند که من آب قاطی گلاب می‌کنم؛ و این توهینی آشکار به هوش مخاطب است. یا وقتی با افتادن یک کاشی و آجر از حیاط خانه قرار است حرفی زده و چیزی گفته شود، با نشان دادن افتادن آن کاشی به صورت حرکت آهسته به نوعی به زور فهماندن است، به خصوص که با حرکات دیگر هم از این دست همراه می‌شود. قسمتی که لطف ا... خان سر مزار زنش می‌رود و شروع به درد دل می‌کند هم تقریباً از همین نوع است؛ چه لزومی دارد که ما زن لطف ا... را ببینیم که با چادر سفید پشت سر شوهرش بایستد و با او حرف بزند. این صحنه کار را شبیه کارهای فانتزی می‌کند که به بقیه فضاهای سریال نمی‌خورد.
در کل باید گفت این سریال نه ویژگی‌های یک سریال طنز را دارد و نه یک سریال جدی با داستان‌پردازی جذاب است و نسبت به فیلم‌ها و سریال‌هایی با داستان و محتوای مشابه، چیز زیادی جز چند فضای بصری زیبا از نماهای سنتی برای مخاطب به همراه ندارد. می‌توان گفت این سریال انتظار مخاطبی را که می‌خواهد تعطیلات عیدش را پای تلویزیون بگذارند به هیچ وجه برآورده نکرده است.

منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده زینب علیزاده لوشابی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

در پروژۀ گفتمان های الحادی ....
No image

آماده سازی کتاب فرهنگ تاریخ ادوار مسیحیت

فاز اول پروژۀ مسیحیت شناسی، در قالب معرفی تفصیلی تاریخ ادوار مسیحیت مشتمل بر 50 مدخل که به بررسی تاریخی مسیحیت از قبل از میلاد مسیح تا قرن اخیر پرداخته است،
درگذشت علامه فضل الله

درگذشت علامه فضل الله

علامه "سید‌محمد حسین فضل‌الله " مرجع عالی شیعیان در لبنان که بر اثر خونریزی شدید معده، امروز دار فانی را وداع گفت، در سال 1935م (1354ق) در نجف اشرف در خانواده روحانی دیده به جهان گشود.
تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

عنصر محوری این گردهمایی وزین ارزیابی رهاورد وحی و نبوت از یک سو، بررسی یافته‌های بشری از سوی دیگر و مقدور و کیفیت تأثیر داده‌های آسمانی در داشته‌های زمینی از سوی سوم است تا در تلو این تحقیق مُضلّع نوآوری و شکوفایی تمدن انسانی که عصاره تلفیق عقل و نقل است، روشن شود.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS