دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نظریه شناختی – رشدی Developmental – cognitive theory

No image
نظریه شناختی – رشدی Developmental – cognitive theory

كلمات كليدي : طرحواره، انطباق، سازمان دهي، درون سازي، برون سازي، روان شناسي رشد

نویسنده : منيره دانايي

دیدگاه رشدی، توسط ژان ‌پیاژه(Jean Piaget) نظریه‌پرداز سوئیسی مطرح شده است. مهم‌ترین مساله‌ای که پیاژه به آن می‌پردازد یافتن پاسخ این سوال است که شناخت آدمی از دنیایی که در آن متولد می‌شود و زندگی می‌کند چگونه حاصل می‌شود؟ پیاژه معتقد است رشد، مجموعه واحدی است که نمی‌توان جوانب مختلف آن را از هم جدا کرد. کودک در روند رشد، مراحل مختلفی را پشت سر می‌گذارد. پیاژه بر خلاف رویکرد روان‌سنجی که بیشتر به نمره‌های کمی افراد در آزمون توجه داشتند به پاسخ‌های غلط کودکان و دلایل آن‌ها توجه کرده و آن‌ها را وسیله‌ای برای شناخت فرایندهای درونی آنان قرار می‌داد. او به درست یا غلط بودن پاسخ‌ها توجه چندانی نداشته، بلکه به بررسی علل آن‌ها برای ارائه پاسخ‌هایشان پرداخت. او دریافت که هر کدام از گروه‌های سنی مختلف الگوهای معینی از پاسخ‌ها را ارائه می‌دهند و تفکر افراد در سنین مختلف با هم تفاوت‌های کیفی دارند و هرگز نباید کودکان را با هم مقایسه کرد.[1]

پیاژه در مطالعاتش در این زمینه به نتایج کلی زیر در مورد توانایی‌های شناختی دست یافت:

1. رشد عقلی از الگوهای مشخصی پیروی می‌کند و تصادفی نیست.

2. در تفکر کودکان خردسال‌تر، در مقایسه با کودکان بزرگتر تفاوت‌های کیفی وجود دارد.

3. هماهنگ با رشد شخص، ساخت‌ها و توانایی‌های شناختی جدید نیز رشد می‌کنند.

4. رشد عقلی در حدود سال‌های آخر نوجوانی کامل می‌شود.

به نظر پیاژه، آن‌چه در اثر رشد تغییر می‌کند ساختارهای ذهنی کودک است. ساختارها، روش‌های سازمان یافته‌ای هستند که کودک به کمک آن‌ها به تجارب خود معنا و مفهوم می‌بخشد. او به ساختارهای خاصی به نام طرحواره(Schema) اشاره می‌کند. طرحواره‌ها در آغاز، الگوهای فعالیت حرکتی چون پرتاب کردن می‌باشند، اما با رشد کودک، طرحواره‌ها بتدریج پیچیده‌تر و کامل‌تر شده و بصورت الگوهای ذهنی شکل می‌گیرند. کودک بتدریج قادر می‌شود قبل از اقدام به عمل و آزمایش و خطا درباره چگونگی انجام آن فکر کند. در جریان رشد کودک با محیط اطرافش سازگار می‌شود و پیوسته طرحواره‌ها را از نو سازمان می‌دهد تا بتواند با محیط خود سازگار شود. تغییر در طرحواره‌ها تحت تأثیر دو فرایند می‌باشد: 1. انطباق 2. سازمان‌دهی

1. انطباق

انطباق به معنی ساختن طرحواره‌ها از طریق تعامل مستقیم با محیط است که شامل دو فعالیت است:الف- درون‌سازی(Assimilation) . ب- برون‌سازی(Accommodation).

هنگام درون‌سازی، کودک از طرحواره‌های موجود برای تغییر دنیای پیرامون خود استفاده می‌کند. در برون‌سازی، کودک متوجه می‌شود که طرحواره‌های قبلی با محیط متناسب نیست و تلاش می‌کند طرحواره‌های خود را تغییر دهد و طرحواره‌های جدید و بهتری ایجاد کند تا بتواند با محیط خود هماهنگ شود.

2. سازمان‌دهی

وقتی کودک، طرحواره‌های جدید را ایجاد کرد آن‌ها را به طرحواره‌های قبلی خود متصل می‌کند. برای مثال طرحواره "پرتاب کردن" را به "انداختن" و "دوری" را به "نزدیکی" متصل می‌کند تا بتواند آن‌ها را به طور مشترک در تعامل با محیط پیرامونش به کار ببرد.

پیاژه بر اساس یافته‌های حاصل از مشاهدات دقیق خود و مصاحبه‌های بالینی پاسخ باز، از کودکان چهار مرحله برای رشد مطرح کرد که به طور خلاصه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1. مرحله حسی – حرکتی(تولد تا 18 ماهگی)

در این دوره، کودک به وسیله چشم‌ها، گوش‌ها، دست‌ها و فعالیت‌های حرکتی از قبیل مکیدن، انداختن، تکان دادن، نگاه کردن و گوش دادن، به خصوصیات اشیاء پی‌برده و برای حل مسائل خود مثل یافتن اسباب بازی پنهان شده‌اش فکر می‌کند.

2. مرحله پیش‌عملیاتی(2 تا 7 سالگی)

تفکر کودک در این مرحله، خودمحور است و به دیدگاه دیگران توجهی ندارد. در این دوره، زبان کودک رشد کرده و کودک قادر به وانمود کردن می‌شود.

3. مرحله عملیات‌عینی(7 تا 11 سالگی)

در این مرحله استدلال کودک منطقی شده و می‌تواند اشیاء را دسته‌بندی کند و توانایی نگهداری ذهنی در او شکل می‌گیرد و کودک درک می‌کند که اشیاء با وجود تغییرات ظاهری یکسان می‌مانند.

4. مرحله عملیات‌صوری(11 سالگی به بعد)

در این مرحله، نوجوان بیشتر به احتمالات توجه دارد تا به واقعیت‌ها. در این سنین تفکر انتزاعی در فرد شکل گرفته و می‌تواند فرضیه‌سازی کند.[2]

در این دیدگاه، پیاژه هوش را شکل خاصی از سازگاری بین شخص و محیطش می‌داند. سازگاری، مستلزم تعاملی است که در آن شخص باید به گونه‌ای نیازهای شخصی خود را در ارتباط عملی انتظارات محیط هماهنگ کند. بتدریج که اشخاص رشد می‌کنند و تحول می‌یابند به طور متوسط باید ساخت‌های روانی خود را از نو سازمان دهند تا بتوانند به گونه‌ای موثر با محیط خود برخورد نمایند. پژوهش‌های بعدی محققین نشان داد، بر خلاف نظریه رشدی پیاژه، رشد شناختی در نوجوانی متوقف نمی‌شود و در بزرگسالی نیز تغییرات قابل توجهی می‌کند. بکارگیری روش‌های جدیدتر و پیچیده‌تر در آزمایش کنش‌های ذهنی نوباوگان و کودکان پیش‌دبستانی آشکار ساخته که پیاژه استعدادهای آن‌ها را کمتر از آنچه هست برآورد کرده است.[3]

مقاله

نویسنده منيره دانايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

در پروژۀ گفتمان های الحادی ....
No image

آماده سازی کتاب فرهنگ تاریخ ادوار مسیحیت

فاز اول پروژۀ مسیحیت شناسی، در قالب معرفی تفصیلی تاریخ ادوار مسیحیت مشتمل بر 50 مدخل که به بررسی تاریخی مسیحیت از قبل از میلاد مسیح تا قرن اخیر پرداخته است،
درگذشت علامه فضل الله

درگذشت علامه فضل الله

علامه "سید‌محمد حسین فضل‌الله " مرجع عالی شیعیان در لبنان که بر اثر خونریزی شدید معده، امروز دار فانی را وداع گفت، در سال 1935م (1354ق) در نجف اشرف در خانواده روحانی دیده به جهان گشود.
تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

عنصر محوری این گردهمایی وزین ارزیابی رهاورد وحی و نبوت از یک سو، بررسی یافته‌های بشری از سوی دیگر و مقدور و کیفیت تأثیر داده‌های آسمانی در داشته‌های زمینی از سوی سوم است تا در تلو این تحقیق مُضلّع نوآوری و شکوفایی تمدن انسانی که عصاره تلفیق عقل و نقل است، روشن شود.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS