دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اخلاق فردی به مثابه کنش اجتماعی

No image
اخلاق فردی به مثابه کنش اجتماعی

اخلاق فردي، كنش اجتماعي

رضا عارف

پرسش اصلی یادداشت پیش رو این است که: «چه کنیم تا اخلاقی شویم؟» طرح چنین پرسشی به معنای آن است که سوال کننده ضرورت و اهمیت اخلاقی شدن یا اخلاقی کردن فرد و جامعه را به عنوان پیش فرض و مفروض پذیرفته است. از این رو ما نیز پذیرش این پیش فرض را مبدا و سر آغاز حرکت در جهت پاسخ به پرسش مهم و سرنوشت ساز بالا قرار می‌دهیم از این رو بدون سخن در باب اهمیت اخلاقی شدن یا اخلاقی کردن فرد و جامعه مستقیما به اصل بحث می‌پردازیم و از درون پرسش فوق این پرسش را استخراج می‌کنیم که «در باب اخلاقی شدن یا اخلاقی کردن فرد و جامعه ذیل چند محور می‌توان بحث کرد؟» البته پیش از هر چیز لازم است این نکته را خاطر نشان کنیم که تربیت افراد اخلاقی به جامعه اخلاقی منجر می‌شود و اخلاقی کردن جامعه به پرورش افراد اخلاقی منجر می‌شود بنابراین در تمام نوشتاری که در پی می‌آید هر جا از اخلاقی شدن سخن می‌گوییم مراد هم فرد و هم جامعه است.

پیش‌تر خواندیم که : گروه دومی از فیلسوفان قدیم اعتقاد داشتند که به جز افعال جوارحی، افعالی که انسان‌ها در درون خودشان انجام می‌دهند نیز مشمول احکام اخلاقی‌اند. به این مفهوم که اگر فردی در درون خود کاری که حتی ظهور و جلوه بیرونی ندارد، انجام دهد، خوب یا بد آن را می‌توان از لحاظ اخلاقی تشخیص داد. بر اساس این دیدگاه در اخلاقی کردن فرد و جامعه باید در پی تغییر افعال جوارحی و جوانحی بود. به تعبیر دیگر باید در پی تغییر و اصلاح درون و بیرون باشیم.

تعیین منشاء احکام اخلاقی

اقدام تئوریک دیگری که باید در جهت اخلاقی کردن فرد و اجتماع انجام داد این است که مشخص کنیم که از منظر ما «منشاء احکام اخلاق چیست؟» یعنی برای خود مشخص کنیم که چه چیزی را منشاء احکام اخلاقی می‌دانیم؟ به عبارت دیگر چه چیزی موجب می‌شود که امری را اخلاقی و امر دیگری را غیراخلاقی بدانیم؟ در این‌باره دیدگاه‌ها مختلف است برخی از مهم ترین این دیدگاه‌ها عبارت‌اند از:

1- خـدا؛ برخی منشاء قواعد اخلاقی را خدا می‌دانند نه افکار عمومی. پس در این دیدگاه اخلاقی کردن فرد یعنی خدایی کردن او.

2- افکار عمومی و جامعه؛ برخی اینکه چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم و به تعبیر بهتر منشاء قواعد اخلاقی را افکار عمومی و شهروندان جامعه می‌دانند. بر اساس این دیدگاه انسان به میزان تبعیت از افکار عمومی اخلاقی به شمار می‌رود. در این دیدگاه اخلاقی کردن یعنی تابع اجتماع کردن افراد.

3- وجدان اخلاقی؛ برخی عاملی درونی ای به نام وجدان اخلاقی خود را منشا می‌دانند و معتقدند که با رجوع به آن قواعد اخلاقی را در می‌یابیم. اینان کاری به افکار عمومی و خدا ندارند.

4- استدلال عقلی؛ برخی هم استدلال عقلی را منشاء قواعد اخلاقی می‌دانند. از این منظر اخلاقی کردن فرد یعنی عقلانی کردن او.

5- روانشناسی عمقی (روانشناسی ژرفا)؛ برخی معتقدند روانشناسی عمقی یا ژرفا می‌تواند منشاء قواعد اخلاقی باشد. بر اساس این دیدگاه روانشناسی ژرفا، عمیق ترین نیازهای آدمی را تشخیص می‌دهد. آنگاه معلوم می‌شود قواعدی باید بر رفتار آدمی حاکم باشد که نیازهای عمیق او را برآورده کند و قواعدی که با این نیازهای عمیق سازگاری ندارند نباید بر رفتار آدمی حاکم شوند. در این دیدگاه اخلاقی کردن فرد یعنی انطباق رفتار او با نیازهای درونی و روانی‌اش. شاید بتوان این نیازهای درونی و روانی انسان را همان چیز دانست که در تعابیر دینی از آن به فطرت و سرشت آدمی یاد می‌شود. ما در فرآیند اخلاقی شدن باید مشخص کنیم که وقتی از اخلاقی بودن امری و غیراخلاقی بودن امر دیگری سخن می‌گوییم منشاء و ملاک تعیین اخلاقی بودن را چه می‌دانیم؟ لازمه تقسیمات بالا این است که متناسب با اینکه ملاک و منشاء اخلاقی بودن را چه بدانیم، تصویر مصداق انسان اخلاقی متفاوت خواهد بود. به این معنا که آن انسان اخلاقی که قواعد خود را از افکار عمومی اخذ می‌کند ممکن است نژادپرست هم بشود ولی انسانی که منشاء قواعد اخلاقی را خدا می‌داند از اساس با نژادپرستی مخالف باشد و حتی با آن مبارزه کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

هویت زنانه در تندباد تاریخ

هویت زنانه در تندباد تاریخ

✍️ سعید احمدی
سگ کی؟

سگ کی؟

✍️ سعید احمدی 
کارهای کثیف

کارهای کثیف

✍️ سعید احمدی 
الهیات جنگ...

الهیات جنگ...

یادداشت

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
شخصیت روحی و اخلاقی پیامبر اسلام

شخصیت روحی و اخلاقی پیامبر اسلام

اسلام جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتصال به غیب و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آنها هم حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق‌‌العاده، طراز اول و بی‌نظیر است.
Powered by TayaCMS