دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارادت و اخلاص به اهل بیت(علیهم السلام)

No image
ارادت و اخلاص به اهل بیت(علیهم السلام)

ارادت و اخلاص به اهل بیت(علیهم السلام)

آیت الله اشتهاردى از ارادتمندان اهل بیت مى باشد. او این ارادت و اخلاص را در ضمن درسها و مجالس با نقل احادیث آنان ابراز مى کند. در محافل و مجالسى که به عنوان تولد و یا سوگوارى امامان(علیهم السلام) تشکیل مى شود، حاضر مى شود و عقیده دارد که اینگونه مجالس برکات فراوان معنوى در پى دارد. چنگ زدن به دامان اهل بیت(علیهم السلام) و پیروى از آنها را باعث نجات از گردابهاى هلاکت و گمراهى مى داند و توسل به آنان را براى برآورده شدن نیازهاى مادى و معنوى سفارش مى کند. به دو نمونه از عنایات حضرت حجت(عج) نسبت به ایشان که در دوران قبل از آمدن به حوزه قم و پس از آن روى داد، از زبان خودش نقل مى کنیم.

«...در اشتهارد تا مطّول خوانده بودم و خیلى مایل بودم که به حوزه علمیه قم بیایم لکن ممکن نمى شد و مخصوصاً از نظر مادى در مضیقه بودیم. کثرت علاقه به حدى بود که مسجدى در نزدیکى منزلمان بود به نام مسجد چال محله که فقط همان نزدیک محرابش یک قطعه حصیر داشت و بقیه اش خاک بود. امام جماعت هم نداشت. من قبل از طلوع صبح به مسجد مى رفتم و مخصوصاً توسل به حضرت ولى عصر(عج) پیدا مى کردم و گریه و ناله داشتم و مى خواستم تا اسباب رفتنم به قم فراهم شود. نام حضرت را مى بردم و اشک مى ریختم تا آنکه شبى در عالم رؤیا خواب دیدم مرا با این بیت شعر امر به رفتن به قم فرمودند. وقتى بیدار شدم، شعر در یادم مانده و آن این بود:

تا خود نروى به پاى خود در ره دوست *** تا جان نکنى فداى خاک ره دوست

از این خواب فهمیدم که ماندن و گریه فایده ندارد و باید خود تصمیم بگیرم، براى رفتن به قم. چون در قریه سلمیان نزدیک بى بى سکینه منزل اخوان بیاتى بودم و فرزندان ایشان را درس مى دادم و ایشان مخارج ما را تأمین مى کردند. همان روز آمدم با آن ها خداحافظى کردم و آماده شدم که رهسپار قم گردم. هرچند التماس کردند که اگر حاجتى دارى حاجت و خواسته ات را برآورده مى کنیم و بمانید، گفتم: نه، من براى ادامه تحصیل باید به قم بروم و بحمدالله موفق شدم و آمدم قم... اما آنچه را بعد از ورود به قم از ناحیه حضرت مى دانم، این بود که همان سالهاى اول که به قم آمدم، رساله «العروة الوثقى» که داراى چهار حاشیه از علماى آن زمان بود تازه از چاپ خارج شده بود. این حواشى از آیات عظام بروجردى، قمى، اصفهانى و آقا ضیاء عراقى بود. من خیلى مایل بودم آن را بخرم و براى مباحثه فقهى داشته باشم. پیش کتابفروشى رفتم. گفت قیمت آن سه تومان است. من فقط سه شاهى بیشتر نداشتم. از او خواستم تخفیف بدهد. گفت: چانه ندارد، ولى بعد ده شاهى آن را کم کرد. دیدم قدرت مالى براى خرید آن را ندارم. مأیوسانه برگشتم و توسل به حضرت ولى عصر(ارواحنافداه) پیدا کردم و از او خواستم که من محتاج این کتابم، باید وسیله تهیه اش جور شود. سابق لوله کشى شهرى نبود. در مدرسه فیضیه براى توالت ها آفتابه مى بردند. من درب حجره ایستاده بودم. دیدم شخصى آمد و گفت: اجازه هست از آفتابه شما استفاده کنم. گفتم مانعى ندارد. آفتابه پر از آب را برد و پس از بازگشت دیدم چیزى گذاشت و رفت. وقتى آمدم دیدم سه تومان گذاشته و رفته است. من خیلى تعجب کردم، زیرا به فرض آنکه مى خواست پول آفتابه دارى بدهد، باید یک قران بدهد لکن این سه تومان است. فهمیدم که چون توسل به حضرت پیدا کردم، حضرت این پول را حواله کرده است براى خرید کتاب. بلافاصله رفتم و کتاب را خریدم و بعد هم براى جمع آورى مدارک العروة موفق شدم...»[

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

هویت زنانه در تندباد تاریخ

هویت زنانه در تندباد تاریخ

✍️ سعید احمدی
سگ کی؟

سگ کی؟

✍️ سعید احمدی 
کارهای کثیف

کارهای کثیف

✍️ سعید احمدی 
الهیات جنگ...

الهیات جنگ...

یادداشت

پر بازدیدترین ها

No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS