كلمات كليدي : كينه، دشمني، نفرت، حب، بغض
نویسنده : علي اكبريان تبريزي
بغض در برابر حبّ و دوستى است و در اصطلاح، نفرت از امرى است که نفس بدان میل ندارد؛ در مقابل حب که به معناى میل به چیزى است که نفس بدان رغبت دارد. بغض امرى نفسانى است و ممکن است در بیشتر موارد موجب دشمنى گردد؛ هر دشمنى ناشى از بغض است؛ اما هر بغضى، موجب دشمنى نیست.[1]
مفهوم بغض در قرآن کریم:
مفهوم بغض در قرآن کریم به دو صورت مثبت و منفى وصف شده است:
در مواردى که نفرت کافران از مؤمنان بیان شده و یا احساس تنفر و کینه مؤمنى نسبت به برادر دینى وى بیان مىگردد به صورت عملى ناپسند و منفى جلوه کرده و در آیاتى که به بیان بیزارى مؤمنان از کافران و کفرشان پرداخته، این امر جنبه مثبت به خود گرفته و برائت نامیده مىشود.
مفهوم بغض در قرآن کریم در قالب واژه «بَغْضاء» به معناى شدت بغض و نفرت به کار رفته است. چهار مورد از موارد پنجگانه استعمال این واژه در کنار واژه عداوت است که این امر نشان از ارتباط تنگاتنگ این دو مفهوم دارد.[2]
افزون بر واژه بغض، الفاظ دیگرى نیز نزدیک به این مفهوم در قرآن استعمال شده است؛ مانند: «شنئان» به معناى تنفر، «مقت» به معناى نفرت شدید و همراه استحقار، «اضغان» به مفهوم کینه و نفرت ریشهدار و عمیق و «غِلّ» به معناى بغض خفیف جمع شده در سینه است. مجموع این الفاظ که مفهومى نزدیک به مفهوم بغض دارد، 11 بار در قرآن بکار رفته است.[3]
آثار بغض
وجود صفت بغض در میان آحاد انسان درای اثرات گوناگونی است که در اینجا دو نمونه ذکر میشود:
1- بىعدالتى
بغض، زمینهساز انحراف از عدالت است:
«...دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند!...»[4]
2- تجاوز و تعدی
بغض، زمینهساز تجاوز و تعدى به دیگران میشود:
«...و خصومت با جمعیتی که شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حدیبیه) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدی و تجاوز کند!...»[5]
اسباب و موجبات بغض خدا
1- جدال در آیات الهی
جدال بدون دلیل در آیات الهى، باعث مغبوضیّت شدید انسان در پیشگاه خدا و مؤمنان است:
«همانها که در آیات خدا بیآنکه دلیلی برایشان آمده باشد به مجادله برمیخیزند؛ (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند به بار میآورد؛...»[6]
2- ردّ دعوت انبیا
ردّ دعوت انبیا و کفر کافران، سبب مبغوضیّت آنان در نزد خداوند میشود:
«کسانی را که کافر شدند روز قیامت صدا میزنند که عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بیشتر است؛ چرا که بسوی ایمان دعوت میشدید ولی انکار میکردید!»[7]
3- سخن بدون عمل
گفتار بدون عمل، عامل بغض خداوند خواهد شد:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟!* نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمیکنید!»[8]
4- کفر
کفر کافران، عامل مبغوضیّت آنها در نزد خداوند است:
«...هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزی نمیافزاید...»[9]- [10]
5- ازدواج با همسر پدر
بعضی کارها مثل ازدواج با همسر پدر، موجب بغض خداوند است:
«با زنانی که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند هرگز ازدواج نکنید! مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است؛ زیرا این کار، عملی زشت و تنفرآور و راه نادرستی است.»[11]
به صورت کلی میتوان گفت که افراد زیر جزو مبغوضین نزد خدا هستند:
1- اسراف کنندگان:
«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ» اعراف31/
2- خیانتپیشگان:
«إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ» انفال58/
3- تجاوزکاران:
«إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین» بقره190/
4- کافران:
«إنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ» آل عمران32/
5- ستمگران:
«وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ» آل عمران57/
6- مستکبران:
«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرین» نحل23/
7- متکبران فخرفروش:
«إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالا فَخُوراً» نساء36/
اسباب بغض بین انسانها
قرآن کریم امورى متعدد را موجب بروز بغض و کینه دانسته است. که در این قسمت به برخی از آنها اجمالا اشاره میکنیم:
1- بیماردلى
بیماردلى، زمینهساز بغض با دین و دینداران است:
«آیا کسانی که در دلهایشان بیماری است گمان کردند خدا کینههایشان را آشکار نمیکند؟!»[12]
2- شرک
شرک مشرکان، عامل بغض ابراهیم(ع) نسبت به آنان شد:
«برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم؛ و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است؛ تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید!...»[13]- [14]
3- شیطان
شیطان، همواره در صدد ایجاد بغض در میان اهل ایمان است:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند...»[15]
4- لعن خدا
جوامع گرفتار به لعنت الهى، همواره در خطر کینهتوزى با یکدیگر هستند:
یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند!... و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم...»[16]
زمینههاى رفع بغض
قرآن کریم مؤمنان را به پرهیز از عوامل نفرتزا دعوت کرده و از ایشان مىخواهد تا از خداوند بخواهند که دشمنى ایشان با برادران ایمانى را از بین برده و اندک کینه و خصومتى نسبت به یکدیگر در دلشان باقى نگذارد. در این قسمت به دو عامل مهمی که به زدوده شدن بغض و کینه از دلها کمک میکند اشاره میکنیم:
1- ایمان و عمل صالح
ایمان و عمل صالح، زمینه زدوده شدن بغض از دلها خواهد شد:
«و کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند...* و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمیکنیم (تا در صفا و صمیمیت با هم زندگی کنند)...»[17]
2- تقوا
تقوا، عامل زدوده شدن بغض و کینه از دلها میشود:
«به یقین، پرهیزگاران در باغها(ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمهها هستند و هرگونه غل [حسد و کینه و دشمنی] را از سینه آنها برمیکنیم (و روحشان را پاک میسازیم..»[18]-[19]
بغض در روایات ائمه اطهار علیهم السلام:
در متون روایى نیز بر موضوع حب و بغض ایمانى توصیه و تأکید فراوان شده است که نشان از نقش و جایگاه ویژه این موضوع در نگرش اسلام دارد. در این قسمت به برخى از آنها پرداخته مىشود:
1. بغض و دین:
امام صادق(ع) مىفرمایند: «هر که حب و بغضش بر اساس دین نباشد، دین ندارد.»[20]
2. محکم ترین دستاویز ایمان:
پیامبر اکرم(ص) مىفرمایند: «محکم ترین دستاویز ایمان، دوستى و دشمنى براى خدا و پیوستن به اولیاى خدا و دورى گزیدن و برائت جستن از دشمنان اوست.»[21]
3. بالاترین عمل:
در مجامع روایى، آمده است: «خداوند به حضرت موسى (ع) وحى فرستاد:.. آیا هرگز به خاطر من کسى را دوست داشتهاى و به خاطر من کسى را دشمن داشتهاى؟ اینجا بود که حضرت موسى(ع) دانست برترین و بالاترین اعمال حب فى اللّه و بغض فى اللّه است.»[22]
4. برترین اعمال:
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «برترین اعمال، حب و بغض در راه خداست.»[23]