كلمات كليدي : بيهوده گويي، سخن، عمر، قساوت،كنجكاوي
نویسنده : ايمان يزداني نيا
مقصود از بیهودهگویی، به زبان آوردن سخنی است که فایده مجاز و مشروع دنیوی یا اخروی، مادی یا معنوی، عقلایی یا شرعی نداشته باشد و به طور کلی سخن گفتن از آنچه برای گوینده بهرهای ندارد، بیهودهگویی است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است.[1]
اقسام بیهودهگویی
1-سخنگفتن درباره موضوع بیفایده:گاه انسان از موضوعی سخن میگوید که هیچ فایدهای برای او ندارد، اگر چه ممکن است، همان موضوع برای برخی مفید باشد، مانند: سخنگفتن از رنگ چشم و موی دیگران که برای بیشتر افراد بیفایده است.[2]
رسول خدا(ص) در حدیث طولانی معراج میفرماید:
«(دیدم)که دوزخ هفت در داشت، بر هر دری سه جمله نوشته بود. بر در پنجم نوشته بودند: در آنچه بیهوده است، بسیار سخن نگو که از رحمت خدا ساقط میشوی.»[3]
2-سخن زیادی:سخن بیش از اندازه، اگر چه درباره موضوعی سودمند هم باشد، از اقسام کلام بیهوده به شمار میرود، البته روشن است که مقصود از آن، توضیح یا تکراری که جهت درک بهتر ارایه میشود، نیست.[4]
رسول خدا(ص) میفرمایند:
«خوشا به حال کسی که زیادی کلامش را نگاه دارد و زیادی مالش را انفاق کند.»[5]
3-سخن نابجا:سخن کافی و به اندازه درباره موضوع سودمند اگر بیرون از جایگاه مناسبش گفته شود، از اقسام کلام بیهوده شمرده میشود مانند: اقامه برهانهای دشوار برای شنوندهای که سواد کافی ندارد، یا سخنگفتن با افرادی که از فرط خستگی توان گوش سپردن به سخنان گوینده را ندارند.[6]
امام صادق(ع) میفرمایند:
«بسیاری از سخنان مفید را ترک کن تا برای آنها جایگاهی مناسب بیابی، چه بسا گویندهی بحقی که در جایگاه نامناسب سخن میگوید و در سختی قرار گرفته، نابود میشود.»[7]
ریشههای بیهودهگویی[8]
1-کنجکاوی بیجا:اشتیاق و حرص داشتن به چیزهایی که فقط سرگرم کننده است ولی فایده ندارند، باعث بیهودهگویی است مانند: بیماری که در مطب دکتر به جای پرسش از راه بهبودی، از وسایل پزشکی او سوال کند.
2-علاقهی فراوان و صمیمیت:شدت علاقه به دیگری موجب پیدایش میل فراوان به سخن گفتن با او میشود که این میتواند انسان را به بیهودهگویی و پرگویی وادارد.
3-وقت گذرانی:گاه انسان گمان میکند که وقت زیادی دارد وبا سخن گفتن میتواند آن را پر کند بنابراین به سخنگفتن درباره هر چیزی میپردازد تا وقتش بگذرد.
4-حب جاه(جلب توجه):سخنگفتن گاهی برای جایگرفتن در دل دیگران است که در این حال، فرد با حرفزدن میکوشد توجه دیگران را به خود جلب کند، تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند.
پیامدهای زشت بیهودهگویی[9]
1-تباه شدن عمر: کمترین زیان کلام بیهوده برای شخص گوینده، تباه شدن عمر اوست که بزرگترین سرمایه زندگی او شمرده میشود؛ چرا که انسان میتواند از این بخش زندگانی، برای جهان آخرت خود توشه بردارد ولی با گفتن سخنان بیهوده هیچ فایده دنیوی و اخروی به او نرسیده، فرصت از بین میرود.
2-حقارت در اجتماع: سخن انسان نشانه شخصیت درونی اوست، پس اگر گفتار او بیفایده و بیهوده باشد، شخصیت او نیز نزد دیگران حقیر خواهد شد.
امام علی(ع) میفرمایند:
«سخن بگویید تا شناخته شوید، همانا(شخصیت) انسان در پشت زبانش پنهان است.»[10]
3-زمینهسازی برای گناهان زبانی: سخن بیهوده، زمینه ورود انسان به وادی گناهان زبان را فراهم میسازد؛ زیرا بیهودهگویی از شهوت کلام سرچشمه میگیرد و این اشتها به سخنگفتن خطرهایی چون غیبت، دروغ، تهمت و... را درپیدارد.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند:
«کسی که بسیار سخن گوید، خطایش فراوان میشود و کسی که خطایش فزونی یابد، گناهانش بسیار میگردد و کسی که گناهانش فراوان شود، دوزخ برای او بهتر است.»[11]
4-از دست دادن امور مفید: هنگامیکه انسان به امور بیفایده سرگرم میشود از آنچه مفید و سودمند است، باز میماند.
امام علی(ع) فرموداند:
«هر کس خود را به چیزی که به کارش نیاید سرگرم سازد آنچه را که به کارش آید از دست میدهد.»[12]
5-نابودی خرد:عقل، انسان را به پیشرفت و کمال فرا میخواند، سرگرم شدن به امور زاید و بیفایده حرکتی در جهت خلاف دستور عقل بوده، موجب نابودی آن میشود.
امام علی(ع) میفرماید:
«ضایع شدن عقلها در جستجوی کارهای زاید است»[13]
6-قساوت قلب:دوری از یاد خدا دل را سخت میکند و حاصل بیهودهگویی و زیادهگویی در آنچه که فایده ندارد و به کار نیاید، کاهش ذکر خدا و سرانجام آن، قساوت قلب است.
رسول خدا(ص) میفرماید:
«سخن در غیر یاد خدا را زیاد نکنید، همانا سخن بسیار در غیر یاد خدا، دل را سخت میکند.»[14]
درمان بیهودهگویی[15]
درمان بیهودهگویی از دو راه علمی و عملی ممکن است:
راه علمی:دقت در پیامدهای سخن بیفایده و یادآوری مستمر آنها، سبب ترک این عادت ناشایست میشود، آن گاه که انسان به اهمیت نقش سخن در زندگی آگاه شود، دیگر به گفتار بیفایده روی نخواهد آورد.
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) میفرماید:
«هر کس جایگاه سخنش را در میان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفید کم میشود»[16]
راه عملی: سرگرم شدن به کارهای مفید و سودمند کوششی مناسب برای ترک عادت بیهودهگویی است؛ زیرا پرداختن به بیهودهگویی انسان را از کارهای سودمند بازداشته است، پس برای ترک آن باید به ضدش عمل کرد.
پرداختن به ذکر، دعا، مسایل علمی و ارشاد و تربیت و تلاش برای کسب روزی حلال از جمله اموری است که انسان را از بیهودهگویی دور میسازد.
امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید:
«کسی آنچه را که به کارش آید کنار گذارد، در آنچه به کارش نیاید، قرار میگیرد.»[17]