كلمات كليدي : : تجسس، سوءظن، لغزشها، تحقيق، گناه
نویسنده : اصغر صفرزاده
در نهاد گروهی از افراد، أخلاق زشتی وجود دارد که پیوسته آنها را به تجسس در لغزشها و تحقیقات پیرامون اسرار مردم برمیانگیزد و به انتقاد و بدگوئی از آنها که با سرزنش و استهزاء آمیخته است تشویق و ترغیب میکند با اینکه خود دارای عیوب فراوانی هستند و نواقص در وجودشان بر فضائل چیرگی دارد.
تعریف تجسس
ابن اثیر مىنویسد: تجسس، جستجو کردن از چیزهاى پنهانى است و بیشتر در کشف امور شرّی که مخفی هستند استعمال مىشود و جاسوس به کسى گفته مىشود که بدیهاى پنهان مردم را پىگیرى مىکند.[1] مرحوم شهید ثانى نیز در تعریف اصطلاحی آن مىفرماید: معنى تجسّس این است که بندگان خدا را زیر پرده ستّاریّت پروردگار رها نکنى و پرده از روى کار آنان بردارى و آنچه را که خداوند پوشیده داشته است آشکار کنى که این کار وسیله کسب اطلاع از امور مخفى آنها و پرده برداشتن از روى اسرارشان مىشود و در نتیجه آنچه بر تو پوشیده بود آشکار مىگردد که اگر مخفى بود دل و دینت سالمتر مىماند[2].
تجسس از منظر قرآن و سنت
خداوند حکیم در قرآن کریم از این عمل زشت در ضمن منع از گناهان دیگر می فرماید:
« یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...»[3]
(ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون گناه است و تجسس نکنید...). به عبارت دیگر از جمله شروط ایمان عدم دخالت و تحقیق بیجا در امور مسلمانان است و با صیغه نهی که آمده دلالت بر حرمت تجسس می کند و حتی بر اساس آیه میتوان به گناه کبیره بودن آن حکم کرد:
« کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است...» [4]
زیرا یکی از راههای تشخیص کبیره بودن گناهی آن است که در قرآن یا روایت، وعده عذاب الیم و سخت در مورد آن داده شود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز میفرماید:
لغزشهای مؤمنین را جستجو نکنید: زیرا کسیکه بدنبال لغزشهای برادر مؤمنش باشد خدای تعالی گناهان او را پیگیری میکند و هر کس که خدای تعالی گناهانش را پیگیری کند او را مفتضح و رسوا میسازد هرچند در داخل خانهاش باشد.[5]
در جایی دیگر رسول خدا(صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) در ضمن حدیثى فرمودند:
«و لا تحسّسوا و لا تجسّسوا و لا تناجشوا و لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و کونوا عباد اللّه إخوانا»[6].
تحسّس و تجسّس نکنید و در صدد کشف عیوب مردم نباشید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یکدیگر روى برنگردانید و اى بندگان خدا با هم برادر باشید.
نکتهاى که ذکر آن مفید به نظر مىرسد این است که تجسس و تحسس هر دو به معناى جستجو کردن است با این تفاوت که معمولاً تجسس در امور شرّ گفته مىشود ولى تحسس در امور خیر به کار برده مىشود.[7] قرآن مجید نیز از قول حضرت یعقوب نقل مىکند که به فرزندانش فرمود: اى فرزندان من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید.[8]
انواع تجسس
گناه و خلاف یا فردی است یا اجتماعی. یعنی یا ضرر و زیانش تنها به خود گناهکار بر میگردد و یا در سطح جامعه فساد بر میانگیزد.
اگر گناه از نوع اول باشد مورد تجسس حرام است؛ از هر نوع که باشد حتی عقیدتی مثلاً انکار خدا، انکار اسلام، گرایش به عقاید و ایدئولوژیهای شخصی، زیرا گناهی فردی است و اسلام با اجبار کسی را به عقیدهای دعوت نکرده است:
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی»[9]
حتی پاسبان و پلیس که وظیفه اوست تا جلوی خلافها را بگیرد مشروط به آن است که عمل منکر وخلاف، بدون تفحّص و تجسّس برای او ظاهر و آشکار باشد وإلّا واجب نبوده، تجسّس از آن روا نیست. مانند باز کردن در بسته و مخفیانه گوش دادن تا معلوم شود که صدائى که مىآید گناه است یا نه، یا بوئیدن دهان کسى تا معلوم گردد که شراب خورده یا نه، یا از کسى بخواهد آنچه در زیر جامه دارد نشان دهد که آیا مثلاً آلت قماری یا موسیقی مطربی دارد یا نه؟[10]
همچنین از تجسس زیاد در امور مربوط به خانواده و همسر و اهل و عیال نیز منع شده است.[11] چرا که خود را مبتلای به سوء ظن و او را به فکر زشتی رهنمون میگردد.[12]
اما گناه اجتماعی ممنوع است مطلقاً از هر نوع که باشد: مانند فسق و فجورهایی که ضررش متوجه دیگران است در مسائل جنسی، اخلاقی، ایذاء همسایه و... تا مسائل بالای فکری که کسی برای نشر عقیده ضد اسلامی شروع به شبکه سازی بکند. گروه گرایی و ایجاد تشکل و مبارزه با اسلام، اینها ممنوع است و باید در مورد آنها تجسس و تحقیق و بررسی های لازم به عمل آمده اقدامات مورد نیاز انجام گیرد. مسأله جاسوسی در این موارد با کلمه عیون در روایات موجود است و باید هم باشد و پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) هم، چنین افرادی در اختیار داشتند؛ چرا که اگر اینگونه نباشد هیچ نظامی یک روز هم باقی نمیماند.
علاوه بر اینکه تحقیق و خبرگیری سلاطین از حال رعایای خود[13] و بحث و بررسی در مورد ادیان دیگر برای شناخت راه حق[14] و اشتغال و جستجوی سالک إلی الله و مؤمن حقیقی در مورد گناهان و لغزشهای خویش[15] از این مقوله بوده عملی پسندیده و مورد تأیید هستند.
انگیزه و عوامل تجسس
تجسّس کردن از حال درونى افراد از ثمرات سوء ظن است. براى اینکه قلب انسان با بدبین شدن تنها قانع نمىشود بلکه او را وا مىدارد که در مورد افراد تحقیق و جستجو کند که نتیجه این تحقیق این است که سرگرم عیب جویى و تجسّس شود.
تجسس در موارد ممنوعه، معمولاً از نتایج عداوت و حسادت نیز میباشد که به جهت تسلی خاطر خود در پی کشف عیوب دشمن خود بوده تا با منتشر کردن آنها باعث رسوایی او گردد.[16] علاوه بر آن گاهی شخص به خاطر «احساس حقارت و خباثتی» که در اوست و در اثر غرور و خودخواهی، تحریک و تقویت میشود در صدد برملا کردن زشتیهای دیگران به پا میخیزد که اگر خود نمیتواند به دیگران برسد اقلاً آنها را پایین کشد.[17]
آثار تجسس
شخصی که همت و تلاش خود را در جهت زیر نظر گرفتن دوستان و آشنایان خود صرف میکند تا نقطه ضعفی از آنها بیابد قهراً فرصت کافی برای بررسی اعمال و رفتار خویش پیدا نمیکند و بدین وسیله از رفتن به راه پاکی و و ارستگی باز میماند و این عدم تزکیه از سویی و غیبت یا مسخره و استهزایی که در پی یافتن عیوب و نواقص دیگران مرتکب میشود از سوی دیگر، ثمرهای جز تفرقه و به هم خوردن روابط دوستی نمیتواند داشته باشد. بنابراین کسی که شیوهاش عیب جویی است نمیتواند برای خود دوستان واقعی بیابد و در پناه محبت و عنایت آنها قرار گرفته از سرچشمه عواطف و احساساتشان سیراب گردد.[18]
از همه بدتر اینکه خود یقیناً در گذر زمان مبتلای به آن عیوب خواهد شد.[19]
کسى کو با کسى بدساز گردد بدو روزى همان بد باز گردد
درمان تجسس
ابتدا باید در آیات و روایات و مفاسدی که در رابطه با این صفت خانمانسوز بیان شده است دقت و تأمل کرده، عزم و تصمیم راسخ خود را در اصلاح آن بگیرد، آنگاه در میدان عمل وارد شده از خداوند توفیق مبارزه با آن را بخواهد و چون معمولاً منشأ و مقدمه تجسس، سوءظن است پس بایستی در صورت بروز سوء ظن آن را به فراموشى سپرده، از پىگیرى و ترتیب اثر دادن آن دورى بجوید و کار برادر دینى خود را حمل بر صحّت کند. از طرف دیگر خود را مشغول شناسایی عیوب و زشتیهای خود و اصلاح آنها کند تا نفس فراغتی نیابد. « اگر نفس را مشغول نکنی او تو را مشغول می کند».
تجسس صفتی است که از سوء ظن و یا خباثت باطنی سرچشمه گرفته و شخص را به عیب جویی در مورد امور پنهان طرف مقابل تشویق و ترغیب میکند و خارى که به پاى کسى رفته زود مىبینند، ولى شاخ درختى را در چشم خود بر نمیتابد.