24 مهر 1396, 15:51
نویسنده : حضرت امام خمینی (ره)
عزیزم ! جز خودت کسی را ندیدی ، و آنچه دیدی به نظر اعتبار و موازنه در نیاوردی . خودت را با هرچه داری از شئون حیات و از زخارف دنیا قیاس کن به شهرت ، و شهرت را به مملکتت ، و آن را به سایر ممالک دنیا که از صد، یکی از آن ها را نشنیدی ، و تمام ممالک را به خود زمین ، و زمین را به منظومه شمسی و کرات وسیعه یی که ریزه خوار اشعه منیره شمس اند، و تمام منظومه شمسی را که از محیط فکر من و تو خارج است به منظومه های دیگر که شمس ما با همه سیاراتش ، یکی از سیارات یکی از آنهاست که هر یک آن ها طرف قیاس با شمس ما و سیارات آن نیست ... اینها شئون حیات تو و حفوظ تو و من است از این عالم وجود، و پس از آن که اراده حق تعلق گرفت ، که تو را از این دنیا ببرد، امر کند به جمیع قوایت که رو به ضعف گذارند و فرمان دهد به تمام ادراکاتت که از کار بایستند. کارخانه وجودت را مختل فرماید. سمع و بصر و قوت قدرتت را بگیرد و تو یک جمادی شوی که پس از چند روز از گند و تعفنت ، مشام مردم متاءذی شود، و از صورت و هیئت آدم ها گریزان گردند، و تمام اجزاء و اعضایت پس از مدتی از هم بگسلد و پاشیده گردد. اینها به حال جسم تو، مال و منال و حشمت هم که حالش معلوم است . اما برزخ تو اگر اصلاح نشده ، خدای نخواسته بروی ، خدا می داند در چه صورتی و در چه حالتی هستی . ادراکات اهل این عالم از دیدن و شنیدن و شم آن عاجز است .ظلمت و وحشت و فشار قبر را تو هر چه بشنوی به تاریکی ها و وحشت ها و فشارهای این عالم قیاس می کنی با آن که قیاس باطلی است .خداوند به فریاد ما برسد از آنچه برای خود، به اختیار خود تهیه کردیم . عذاب قبر که نمونه یی از عذاب آخرت است و از بعض روایات استفاده شود که دست ما از دامن شفعاء هم کوتاه است ، خدا می داند چه عذابی است ؟حال نشاءه است آخرت ما از همه حالات سابقه بدتر و وحشتناک تر است .روز به روز حقایق است .روز کشف سرایر است . روز تجسم اعمال و اخلاق است .روز رسیدن به حساب است .روز ذلت در مواقف است .این هم حال قیامت .
و اما حال جهنم که بعد از قیامت است ، آن معلوم است .از جهنم ، خبری می شنوی ، عذاب جهنم ، فقط آتش نیست ، یک در هولناکی از آن به چشمت باز می شود که اگر در این عالم باز شود، تمام اهل آن از وحشت هلاک شوند...
پس کسی که اول امرش عدمی است غیر متناهی ، و از وقتی که پا به عرصه وجود می گذارد، جمیع تطوراتش زشت و نازیبا است و تمام حالاتی که بر او رخ می دهد، خجالت آور است ، و دنیا و برزخ و آخرتش ، هر یک از دیگری فجیع تر و مفتضح تر است آیا به چه چیز تکبر می کند؟ با چه کمالی و جمالی ، افتخار می نماید؟ پس معلوم شد که تکبر نیست مگر از غایت جهل و نادانی . هرکس عملش بیشتر و روحش بزرگتر و صدرش منشح تر است ، متواضع تر است .
این ننگ جهل و عار پستی نظر را از خود دور کن ، و متصف به صفات انبیا شو و صفت شیطان را به یک سو انداز، و منازعه با خدای خود را ردای کبریای او مکن ، که منازع با حق ، مهقور غضب او خواهد شد، و به رو در آتش خواهد افتاد[1].
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان