24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : ارميا، يرميا، كتاب مقدس، عهد قديم، انبياي متأخر
نویسنده : هادی جهانگشای
ارمیا کاهن و یکی از پسران حلقیا[1] از دومین انبیاء اعظم عهد عتیق میباشد.[2] شهر سکونت وی عناتوت و احتمالاً از نسل ابیاتار یکی از کاهنین دوران سلیمان پادشاه بوده است. معنی نام او مشخص نیست؛ ولی بعضی در مورد آن چنین نظر دادهاند: «خداوند برمیافرازد» و «خداوند استوار میکند».
خدمات نبوتی(پیشگویی) ارمیا در سال 626ق.م آغاز و اندکی بعد از سال 586ق.م خاتمه یافت. خدمت او اندکی بیش از صفنیا بوده و حبقوق و عوبریا معاصر با وی بودهاند.[3] روایت است که ارمیا توسط یهودیان در تحفنحیس[4]]نام شهری مصری واقع در دلتا که امروزه به نام «تل دفنه»(Tell defenneh) خوانده میشود[، سنگسار شده است. یک روایت یونانی نیز حکایت میکند که استخوانهایش توسط اسکندر به شهر اسکندریه آورده شد.
بعضی معتقدند که وی همراه باروخ(کاتب وی) به بابل رفته و تا زمان مرگ خود در آنجا مانده است.[5] در خود کتاب ارمیا، عباراتی آمده است که از آن برداشت شده است که این کتاب را ارمیا املا کرده و باروخ آن را نوشته است: «در سال چهارم یهویاقیم بن یوشیا، پادشاه یهودا، خداوند بر ارمیا نازل شده، گفت: طوماری برای خود گرفته، تمامی سخنانی را که من درباره اسرائیل و یهودا و همه امتها به تو گفتم ... در آن بنویس ... پس ارمیا باروخ بن نیریا را خواند و باروخ از دهان ارمیا تمامی کلام خداوند را که به او گفته بود در آن طومار نوشت»(36: 1-4).[6] با این حال، عالمان سنتی برآنند که به غیر از قسمتی از این کتاب که ارمیا املا کرده و باروخ نوشته بقیه را خود ارمیا نوشته و مسئول تنظیم کل کتاب نیز خود اوست.[7] اما نقادان جدید برآنند که این کتاب در مراحل گوناگون و به دست افراد متعددی ویراستاری شده است؛ هر چند اصل آن از ارمیا بوده، اما در هر مرحله، چیزی بر آن افزوده شده؛ تا اینکه به این شکل درآمده است. در تأیید این نظریه، هاکس در قاموس کتاب مقدس آورده است: «باب آخر این کتاب چنانکه معلوم است الحاقی است و احتمال میرود که کار عزرا باشد».[8]
کتاب ارمیا در ردیف بیست و چهارم از مجموعه کتب کتاب مقدس قرار دارد؛ که مطابق تقسیم یهودی عهد قدیم جزو بخش کتابهای انبیاء، محسوب میشود. این کتاب به شرح زندگانی ارمیای نبی(ع) و وقایعی که بین سالهای 625- 580ق.م، در تاریخ سرزمین یهودا رخ داده است، میپردازد. در این کتاب بسیاری از تعالیم و پیشگوییهای ارمیا را میتوان یافت.[9] باب اول کتاب با بیان رسالت و پیامبری ارمیا آغاز میگردد و در باب های بعدی سخن از بیوفایی اسرائیل و پیروی آنها از خدایان غیر به زبان میآورد. باب هشتم در آیات 8 تا 10، از جانب خداوند، بنیاسرائیل را چنین توصیف میکند: «چگونه میگویید که ما حکیم هستیم و شریعت خداوند با ما است؛ به تحقیق قلم کاذب کاتبان به دروغ عمل مینماید؛ اینک کلام خدا را ترک نمودهاید؛ بنابراین زنان ایشان را به دیگران خواهم داد و مزرعههای ایشان را به مالکان دیگر».[10]
در باب دهم ارمیا(ع) دعایی میکند و از خدا میخواهد که او را به انصاف خودش تأدیب نماید و او را با غضبش تأدیب ننماید؛ بلکه غضب خود را بر امتهایی که خداوند را نمیشناسند بریزد. در بابهای 14 و 15 خداوند پیامهایی در ارتباط با خشکسالی و قحطی به ارمیا میدهد. در باب 17 روز شنبه با کار نکردن و بیرون نیامدن از خانه مقدس شمرده شده است. در باب بیستم ارمیا به خداوند شکایت میکند. کتاب مقدس این شکایت را چنین آورده است: «ای خداوند مرا فریفتی، پس فریفته شدم از من زورآورتر بودی و غالب شدی. تمامی روز مضحکه شدم و هر کس مرا استهزا میکند ... زیرا کلام خداوند تمامی روز برای من موجب عار و استهزا گردیده است.[11]
در باب 23 از انبیا سخن به میان آمده است: «و در انبیای سامره حماقتی دیدهام که برای بعل نبوت کرد. قوم من اسرائیل را گمراه گردانیدهاند در انبیای اورشلیم نیز چنین هولناک دیدم مرتکب زنا شده، به دروغ سلوک مینمایند و دستهای شریران را تقویت میدهند».[12]
در بابهای 25 تا 29 جریان اسارت به بابل را پیشگویی کرده است. در بابهای 36 تا 38 رنج و جفای رسیده به ارمیای نبی از جهت سوزانیدن طومار وی توسط یهویاقیم و نیز زندانی کردن ایشان را آورده است. باب 39 سقوط اورشلیم و کشته شدن جدلیا(یکی از رؤسای اورشلیم) و در باب 44 پیشگویی بر عیله فتروس در مصر را نوشته است.
در باب آخر دادرسی بر امتهای مختلف را آورده است. این باب یک ضمیمه تاریخی است؛ که در مورد سقوط اورشلیم صحبت به میان آورده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان