17 مهر 1396, 10:25
ای برادر حقیقیام و ای عزیزم؛ گول ژرف نگریها و مسائل دقیقی که در این کتابهاست نخور و به درک کلیات و ظرایف علوم قانع مشو، چه با این همه، حمّال معانی و مفاهیم و بارکش لطایف و ظرایف گردی. از اخبار و آثار، به ظواهر آنها که خود حجاب و پوشش حقایقاند بسنده مکن. آنچه وظیفه توست آن است که در ربّی تو را بپرورد و از روی لطف و عنایتِ ناخوشایندیها را از تو بازداشت و نعمتهایش را بر تو فرو رخت، تدبر کن.
دانشها، فنّها، مسائل فکری و برتریهایی از این دست، مادامی که قلب تو را متحول و نورانی نکنند و اخلاق شایسته را در تو پدید نیاورند، تاریکی و سیاهی که در مسیر آینده تو (دنیا، برزخ، قیامت...) مایه سنگینیِ و بال تو خواهد بو. تو هر آن برای نجات از شومی پیامدها و آثار این دانشها و دریافتهها و صور، به خدا پناه بری؛ چرا که علم بزرگترین حجاب است و هم نوری است که خداوند آن را بر هر که خواهد ببخشاید. بنابراین نمونه و برنامه کوتاه، در عوامل و اسباب پرورش و رشد خود بیندیش.
1- هر آنچه که سالک انجام میدهد، در جهت نزدیکی به حضرت دوست است. تمامی این اعمال و گفتار وی بر کسب رضای خاطر عاطر محبوب ازلی است.
2- علم چونان شمشیری برنده است که یا فی سبیل الله جهاد میکند یا در جهت هواهای نفسانی و شیطانی هر آنچه که ایمان به خدا، به آن جهت ندهد. آدمی را به تباهی و سیاهی میکشاند. باید تمامی اعمال سالک وح الهی داشته باشد.
3- هر آنچه که آدمی را متوجه خود و مقامات و منزلت خود کند. حجاب است که مانع دیدن حضرت دوست است. عابدی که خرسند است که به جهت کثرت عبادت شهیر است عبادتش جز حجابی برای وصول نیست. چون عبادت چنین باشد در حال علم نیز معلوم است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان