موضوع: وجدان بیدار جامعه
نگارنده: رضیالدین سیدبن طاووس(رحمةاللهعلیه)
مخاطب: پسر سید بن طاووس
و اى فرزندم محمد... بدانید که معاشرت با مردم دردی است معضل، و بلائى است سخت، ...و باز دارنده از یاد خداوند (جل جلاله)، تا جایى که مردم را به حالت زمان جاهلیت برگردانده است، که به سبب اشتغال به اصنام و بتها از یاد خدا و اشتغال به جلال حضرتش بازمانده بودند، پس اى فرزندم، تا جایى که ممکن است از معاشرت با آنان خوددارى نما، و خلطه و آمیزش با ایشان را کم کن، همانا من به تجربه یافتهام که معاشرت با مردم مورث امراض هولناکى است در دین مردم، که موجب هلاکت آنان خواهد بود.
از آن جمله است ابتلاء به تکلیف امر به معروف و نهى از منکر، که اگر از روى حقیقت و راستى و اداء امانت به آن قیام نمائى، به طور حتم و یقین همه دشمن تو خواهند شد، و همین سبب خواهد شد که ترا از یاد پروردگار عالمیان باز دارند، و اگر نفاق ورزیده و با آنان مدارا نمائى هر آینه معبود و الهه تو آنان خواهند بود، نه سید و مولاى حقیقى تو، در این حال در پیشگاه حضرتش مفتضح و رسوا میشوی، زیرا مىبیند که خلاف آنچه در باطن دارى اظهار نموده، و او را در حضور حضرتش استهزاء مینمائى؛ زیرا که حرمت وى را سبک شمرده اطلاع مردمان بر حالات تو در نظرت مهمتر از اطلاع او(جل جلاله) بر حالات تو است.
و اگر شیطان و طبع حیوانى و هواى نفس، و محبت دنیا تو را مغرور نمایند و در نظر تو جلوه دهند، که تو را قدرت بر انکار و مبارزه با مردم نیست، گول آنها را مخور و به گفته آنها مغرور مشو، و به آنها بگو: من از این مکر و خدعههاى شما باخبرم و خلاف آنچه شما میگوئید میدانم؛ و این بدان جهت است که آنان به سبب قبایح اعمال و منکراتى که مرتکب میشوند استخفاف به حرمت مالک اولین و آخرین، و حرمت انبیاء و مرسلین (علیهم السلام) نموده، و کسر حرمت جدت رسول خدا (صلّى اللَّه علیه وآله وسلّم)، و حرمت ائمه بزرگوار (علیهم السلام)، و حرمت هر یک از اولیاء عارفین را نموده، و هتک ناموس دین مبین را کردهاند.
و اگر در مقام هتک احترام تو یا هتک احترام کسى که در نزد تو عزیز است برآیند هرگز ساکت ننشینى، و در مقام انکار برآمده و با آنان مبارزه نمائى.
شاهد این مطلب اینکه اگر در حضور جمعى ترا اهانت نمایند ...از آنان غافل ننشینى و صبر ننمائى و عذر نیاورى که مبارزه با آنان از تحت قدرت من خارج بود، بلکه با کمال جدیت مقاومت نمائى، و در مقام انتقام برآئى، و از دیگران نیز طلب نصرت نموده و بر علیه ایشان قیام نمائى.
پس چرا هتک حرمت مولایت و هتک ناموس دین در نظرت برابر با هتک احترام تو نیست و حال اینکه هتک احترام تو نسبت به هتک حرمت او (جل جلاله) بسیار ناچیز است و چگونه هتک احترام تو از هتک حرمت او (جل جلاله) مهمتر و بالاتر بوده باشد؟ در حالتى که تو همیشه غرق در نعمتهاى وى هستى، و مملوک ضعیفى در قبضه قدرت او میباشى، آیا چه چیز این جرات هولناک را در ساحت قدسش بر تو آسان نموده و آن را سهل و سبک شمرده است؟[1]
پیامها و نکتهها:
1- از جمله مراحل جهاد با نفس، مرحله علمی است. بدین صورت که ضررهای دنیوی و اخروی عمل بد و فوائد عمل نیک را به نفس خود القاء کنی و او را نسبت به آن عمل تشویق یا تحذیر نمائی. عطار گوید:
در وقت خشم از دلش آتش چنان جهد
کاندر سخن معاینه میافکند شرر
در وقت حرص تا که به دست آورد جوی
گوئی که گشت هر سر موییش دیدهور
در وقت حقد اگر بودش بر حسود دست
قهرش چنان کند که هبا گردد و هدر
2- برای این که بدانیم عمل ما چه تأثیری ناخوشایندی در دیگران دارد باید خود را به جای آنان بگذاریم و ببینیم اگر کسی این چنین رفتاری با ما داشت چه حالتی به ما دست میداد.
3- امر به معروف و نهی از منکر با تمام سختیهائی که دارد عامل پویایی جامعه و بیداری وجدان آن است و تأثیر بسزائی هم در شخص آمر و هم در طرف مقابل ایجاد میکند.
-
[1] - منبع نامه: برنامه سعادت(ترجمه کشف المحجه لثمرة المهجه)؛ سید محمد باقر شهیدى گلپایگانى، تهران، مرتضوی، چاپ اول، صص 131-132