دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بردباری

امام صادق(ع): حلم براي ياري انسان كافي است و فرمود: اگر بردبار نيستي خود را به بردباري وادار كن.
بردباری
بردباری

قال الصادق(ع):«كَفَي بالحِلم ناصراً و قال اذا لم تكن حليماً فتَحلَّم»
امام صادق (ع) فرمودند: حلم براي ياري انسان كافي است و فرمود: اگر بردبار نيستي خود را به بردباري وادار كن.

بردباری زیور اخلاق انسانی و نشانه کمال عقل است. مهم‎ترین ابزار معلّمان بشر در نیل به اهداف بزرگ الهی بردباری است. بردباری بهترین راه برای جذب کفّار و معاندان بود. وقتی این گروه از انسان‎ها در مقابل اعمال زشت خود تنها خوبی را مشاهده می‎کردند با آغوش باز دین الهی را می‎پذیرفتند.
علّامه مجلسى در توضیح لغت حلم‏ و بردبارى مى‏فرماید: "حلم، خوددارى از این است كه در برابر ناملایمات از جا به در رود و كار ناهنجار كند، یا گفتار ناستوده از او سر‎زند."[1]
«حلم» آب روی آتش
غضب مانند شعله سرکش است که سوزندگى آن، هم خود فرد غضبناک و هم دیگران را در آتش می‎سوزاند. حلم و بردبارى مثل آبى است كه آتش را خاموش مى‏سازد. امام عـلى(ع) در این‎باره می‎فرماید:
«أَلْحِـلْمُ یطْـفِئُ نارَ الغـَضَبِ وَالحِدَّةُ تُؤَجِّـجُ إِحْـراقَهُ»[2]
«بردبارى و حلم، آتش خشم را فرو مى‏نشاند و تندى کردن، سوزندگى آن را بر افروخته‏تر مى‏سازد.»
فضیلت و شرافت کظم غیظ اگرچه به اندازه حلم نیست، لیکن هرگاه کسی برآن مداومت نماید به آن عادت نموده و صفت حلم به او هم می‎رسد.[3]
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل زصد لشگر ظفر‎انگیزتر

علم همراه حلم
صفت حلم بعد از صفت علم از بزرگترین کمالات نفسانیه است، و از این جهت وقتی مدح علم می‎شود، حلم نیز با آن ذکر می‎گردد. در همین رابطه پیامبر اکرم(ص) می‎فرماید:
«ما جُمِعَ شیٌ الی شیٍ افضل مِن حلمٍ الی علمٍ»[4]
«چیزی به چیزی اضافه نشده است که بهتر از حلمی که به علمی اضافه شده باشد.»
مردى بادیه‎نشین از قبیله «بنى‎سلیم» خدمت پیامبر(ص) رسید و با كمال جسارت گفت: تو همان جادوگر دروغگویى هستى كه آسمان بر كسى دروغگوتر از تو سایه نیفكنده و زمین دربر نداشته است! عمر در این لحظه خواست او را بكشد، پیامبر(ص) فرمود: عمر بنشین! حلم و بردبارى به اندازه‎اى نیكوست كه شایسته است افراد حلیم و بردبار پیامبر باشند.[5]
حلم در قالب تغافل( خود را بی‎خبر جلوه دادن)
گاه در روایات اسلامى از تغافل به حلم تعبیر شده كه نشان دهنده ارزش تغافل هست.
امیر مؤمنان علی(ع) مى‏فرماید:
«لا حِلْمَ كَالتَّغافُلِ»[6]
«هیچ بردباریى چون تغافل نیست.»
بر این اساس، کسی كه در برابر لغزش‏هاى دیگران اصل تغافل را در پیش گیرد، در واقع، خرد و بردبارى را توأمان ساخته که این امر موجب می‎گردد فرد خاطی از کردار خویش پشیمان شده و از اشتباهات گذشته خود دست کشد؛ چنان‎كه همان حضرت فرمود:
«اشْرَفُ اخْلاقِ الْكَریمِ تَغافُلُه عَمَّا یعْلَمُ»[7]
«شریف‏ترین خوى انسان كریم، چشم‏پوشى از خطاهایى است كه مى‏داند.»
البته نباید این اصل فرد را به جایی برساند که وی را فردی بی‎کفایت و نالایق جلوه دهد و موجب این شود که اطرافیان به خلاف بزرگتر دست بزنند، پس محدوده تغافل تا حد اثر بخشی آن است نه بیشتر.

[1] . علامه‏ى مجلسى، محمدباقر؛ بحار الانوار، بيروت، الوفاء، 1404 ه. ق، ج68، ص403، باب 93، ذیل حدیث 12.
[2] . غرر الحکم، ج2، ص123.
[3] . نراقی، ملا احمد؛ معراج‎السعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد، چاپ هفتم، ص192.
[4] . حر عاملی، محمد‎بن حسن؛ جهاد با نفس از وسائل‎الشیعه، مترجم حمید صالح ابوالقاسمی، قم، عصر رهایی، 1386، ص139.
[5] . سبحانی‎، جعفر؛ سیمای انسان کامل، ص259 به نقل از حیاة الحیوان، ج2، ص68.
[6] . آمدی، عبدالواحد؛ شرح غرر‎الحکم، ج6، ص356.
[7] . همان، ص 22.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS