دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سنت امتحان استثناء ندارد

لزوم شکر برای پذیرش در امتحان های دشوار نباید از خدا گله مند باشیم
سنت امتحان استثناء ندارد
سنت امتحان استثناء ندارد
نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

لزوم شکر برای پذیرش در امتحان های دشوار نباید از خدا گله مند باشیم که چرا ما را در زمانی قرار دادی که این امتحان های سخت وجود دارد؛ چرا که اولاجا دارد خداوند بفرماید: من درکارم احتیاج به مشاور ندارم و آنچه را که صلاح می‌دانم عمل می‌کنم و ثانیا این خود یک رحمت از ناحیه من است که به شما اجازه می‌دهم در میدان امتحانات بزرگ واقع شوید. ورود در بعضی از امتحانات یک امتیاز محسوب می‌شود. به هرکسی اجازه نمی دهند وارد میدان هر امتحانی شود، بلکه برخی امتحانات شرایط خاصی دارد. باید مدارکی ببرد که نشان دهد به اندازه لازم درس خوانده است. همین که خدا به کسی اجازه می‌دهد وارد این امتحان شود، برای او یک امتیاز محسوب می‌شود؛ یعنی او را پذیرفته است و لیاقت شرکت در این امتحان را دارد. پس به جای این که گله مند باشیم که چرا تکلیف سخت به ما داده است، باید شکر خدا را به جا آوریم.

سنت امتحان استثناء ندارد

همانطور که قبلااشاره کردیم این امتحانات را در دو بخش می‌توان دسته بندی کرد: یکی امتحانات و فتنه هایی است که آثار سوء آن در واقع آثاری مادی و دنیوی است؛ و دیگری فتنه در دین است؛ یعنی آشفتگی هایی که موجب می‌شود انسان وظیفه شرعی خود را گم کند و ناخواسته به راه باطل کشیده شود و هرکدام از اینها هم گاهی فردی و گاهی اجتماعی است.

برای این که ما بدانیم هیچ کس از این فتنه ها مستثنا نیست درقرآن در دو آیه، در رابطه با شخص پیغمبراکرم - صلی الله علیه و آله- می‌فرماید: ایشان هم مورد فتنه قرار گرفته است و خدا به پیغمبر اکرم هشدار می‌دهد که مبادا در این فتنه مردود شوی.

1- شخصی که متعلق به قبیله‌ای بود که خیلی به پیغمبر اسلام - صلی الله علیه و آله- ارادت داشتند و به اسلام خدمت کرده بودند، دزدی کرد ولی سرانجام رسوا شد و ثابت شد که دزدی کرده و باید دست او را می‌بریدند. این امر برای بزرگان قبیله خیلی سنگین بود. ایشان به تکاپو افتادند که به یک نحوی پیغمبر را راضی کنند که از اجرای حد صرف نظر کند، آیه ای به این مضمون نازل شد که کسانی درصدد برآمدند که تو را مورد فتنه قرار دهند و در دام بیندازند که بعضی از تکالیف را درست انجام ندهی. به حکم خدا حکم کن و مبادا هواهای نفسانی باعث شود که از اجرای حکم خدا منصرف شوی.

2. درتاریخ و در روایات نقل شده است که قبیله ای نزد پیغمبراکرم آمدند و گفتند: ما حاضریم مسلمان شویم و حاضریم با شما پیمان ببندیم که در جنگ ها شرکت کنیم و قوای مان را در اختیار شما بگذاریم؛ فقط به خاک افتادن در نماز و سجده کردن برای ما سخت است و در شان ما نیست؛ خواهش می‌کنیم این کار را از ما نخواهید. ما زکات می‌دهیم، به جهاد می‌آییم و.... فقط این تکلیف را از ما بردارید. اینان جزء اشراف و بسیار متکبر بودند. قرآن می‌فرماید: «وان کادو لیفتنونک عن الذی اوحینا الیک لتفتری علینا غیره و اذا لاتخذوک خلیلا»1 نزدیک بود که تو هم تحت تاثیر قرار بگیری. درآن شرایط سخت که مسلمان ها نه امکانات مادی و نه نیروی انسانی داشتند و دشمنان فراوان هم از اطراف آنها را احاطه کرده بودند، یک عده ای آمده اند و می‌گویند: ما حاضریم با یک شرط. همه جور امکاناتی در اختیار شما قرار دهیم. به طور طبیعی هر سیاستمداری می‌گوید: فعلااز کمک اینها استفاده کنیم. بعد راه حلی پیدا می‌کنیم. گویا به ذهن پیغمبر خطور کرد که آیا امکان دارد فعلانماز را از آنها نخواهیم؟ در حال حاضر در جنگ ما را یاری کنند تا بر دشمنان پیروز شویم، بعد ببینیم خدا چه دستوری می‌دهد؟ دنباله آیه می‌فرماید: اگر چنین کاری کرده بودی، دوبرابر آنچه دیگران در یک چنین موردی مجازات می‌شوند، مجازات می‌شدی و دیگر هیچ کس در برابر خدا تو را یاری نمی‌کرد. تو جز اطاعت امر ما و رساندن پیام ما وظیفه‌ای نداری. ما می‌گوییم نماز باید با سجده باشد، تو هم باید همین را بگویی و حق نداری این وظیفه را از کسی برداری. 

آن اندازه که از روایات فهمیده می‌شود، این است که فقط به ذهن پیغمبر خطور کرد و چیزی اظهار نفرمود. پس شیطان فتنه گر حتی از پیغمبر هم دست بر نمی‌دارد. این اسباب را فراهم می‌کند تا بلکه لغزشی از ایشان صادر شود اما خدای متعال بندگان مخلص خودش را حمایت می‌کند و نمی‌گذارد بلغزند. معنای عصمت همین است البته مقصود از «نمی گذارد» ارشاد و هشدار است. نه سلب اختیار، و این همان کمک الهی است. بنابراین گاهی فتنه از طرف شیطان حتی برای اولیاء و انبیاء الهی هم پیش می‌آید.

آنچه برای ما مهم است و باید بیشتر متوجه آن باشیم، فتنه‌های اجتماعی مربوط به دین است. گاهی فتنه، فتنه اجتماعی است؛ دراین مورد نه فقط یک نفر، بلکه گمراهی همه جامعه هدف است یعنی شیطان آن قدر نیروهایش را متمرکز می‌کند و آن قدر نقشه می‌کشد تا امتی را همراه کند. این جاست که خطر خیلی بزرگ است و باید به راهنمایی های قرآن درمقابله با این فتنه‌ها توجه کنیم و ببینیم چه وظیفه‌ای داریم.

مقاله

نویسنده آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS