دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شوق

No image
شوق

اراده بر اثر شدت یافتن به مرحله شوق مى‌رسد. گروهى از سالکان، حرکتشان تند نیست تا اراده را به شوق بکشاند. این‌ها در حد اراده، متوقف و سالک محض هستند. وقتى اراده شدید شود شوق ظهور مى‌کند. شوق آن است که انسان هم محبت مطلوب و مراد را بچشد و هم از هجرانش رنج ببرد. از این رو شوق با درد همراه است و مشتاق، همیشه درد فراق دارد، ولى این درد فراق براى درک کمال مراد است. این هجران، درد آور است. اما این درد، لذید و تحمل پذیر است و زمینه وصول را فراهم مى‌کند.

رنجى که بر اثر از دست دادن مطلوب و محبوب، پیدا مى‌شود سودى ندارد؛ زیرا انسان هنگامى که گرفتار مصیبتى مى‌شود اگر صبر و شکیبایى را از کف بدهد، دو عذاب مى‌بیند: یکى عذاب از دست دادن آن محبوب و دیگرى عذاب جزع و بى صبرى، ولى انسان صابر تنها یک درد دارد و آن درد از دست دادن محبوب است و درد جزع او را گرفتار نمى‌کند.

جزع نسبت به گذشته، سودى ندارد و باید آن را با صبر برطرف کرد، ولى نسبت به آینده، این درد، محرک است. یک دردمند، براى نیل به مطلوب و طرد درد، بیشتر مى‌کوشد تا غیر دردمند. کسى که رنج هجران مطلوب را احساس مى‌کند، مى‌کوشد براى رفع این رنج، سرعت و بر دیگران سبقت بگیرد و زودتر به مقصد برسد.

در قرآن کریم واژه «شوق» نیامده است، ولى از بعضى از آیات با انضمام برخى مقدمات پنهان مى‌توان آن را استنباط کرد؛ مثلا مى‌فرماید:

«و لیعلـــم الذین أوتوا العلــــم أنه الحق من ربک فیؤمنوا به فتخبت له قلوبــــهم» (حج/54)

«و نیز هدف این بود که آگاهان بداننداین حقی است از سوی پروردگارت و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دل‌هایشان در برابر آن خاضع گردد.»

آنها که مى‌دانند این وحى، حق و این کلام، از خداست به آن ایمان مى‌آورند و «اخبات» دارند که یکى از منازل سیر و سلوک است.

اخبات آن است که انسان در پیش‌گاه «مولا» هیچ حرکت نکند. در بعضى از پرندگان این حالت هست که براى برطرف شدن درد خود چنان خضوع دارند که اگر پرندگان دیگرى بر بالاى سر آنها بنشینند و با منقار بر آن بکوبند تا آن مواد دردزا را بیرون آورند، آنها حرکت نمى‌کنند. پس حالت خضوع محض در پیشگاه محبوب را «اخبات» می‌نامند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS