دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عمر دوباره

No image
عمر دوباره

عمر دوباره

حاجى نورى در «کلمه طیّبه» نقل کرده است کـه:

میرزا خلیل در کربلا به یک زن علویه هندى که به مرض خوره مبتلا شده بود خدمتى کرد و او را به صورت رایگان معالجه نمود. بعد از آن حاجى میرزا خلیل در عالم رؤیا دید که بیش از ده روز زنده نخواهد ماند. حاجى پس از بیدار شدن مریض شد و روز به روز مرضش شدّت یافت. همان زن که حاجى او را معالجه کرده بود از وى پرستارى مى کرد تا آن که آخرین روزیعنى روز دهم فرا رسید. خود حاجى گفت که: ناخودآگاه خودم را دیدم که از عالمى به عالم دیگر منتقل شده ام، از آن هایى که دور من جمع بودند کسى را نمى دیدم. در آن عالم ناگاه دیوار خانه را دیدم که شکافته شده و دو نفر از آن بیرون آمدند که به شدّت وحشتناک بودند. یکى از آن ها بالاى سر من و دیگرى در زیر پاى من نشستند. آن ها بدنم را لمس نکردندامّا طورى بود که احساس مى کردم رگهایم به آن ها متّصل شده است. به نحوى که از وصف کردن آن عاجزم تا جایى که احساس کردم جانم به حلقوم رسیده است. در این حال باز دیوار شکافته شد و مردى بیرون آمد و به آن دو نفر گفت: او را رها کنید! همانا حسین بن على(علیه السلام) او را نزد خداوند شفاعت کرده است تا به دنیا بازگردد. پس آن دو برخاستند و رفتند. من به عالم اوّل برگشتم و افرادى را که در اطرافم بودند دیدم که در فکر تهیه اسباب کفن و دفن من هستند. چشمم را باز کردم. کسانى که اطرافم بودند خوشحال شدند. ناگهان آن زن علویه وارد شد و گفت: من شفاى حاجى میرزا خلیل را به شما مژده مى دهم چون که جدّم حسین(علیه السلام) او را نزد خداوند شفاعت کرده است. پس ماجراى رفتن خود به حرم مطهّر امام حسین(علیه السلام) را برایمان بازگو کرد و گفت که: در آن جا با تضرّع و زارى براى شفاى حاجى به حضرت توسّل نمودم و در آن حال به خواب رفتم. آن حضرت را در عالم رؤیا دیدم. امام به من فرمود: عمر حاجى به پایان رسیده است. من عرض کردم: اى آقاى من! من نمى دانم! من از شما شفاى حاجى را مى خواهم. در این حال حضرت براى شفاى حاجى دعا نمود و بعد به من فرمود: به تو مژده مى دهم که خداوند دعاى مرا اجابت نموده است.

در زمان وقوع حادثه حاجى حدود 27 سال داشت. وى نزدیک به نود سال عمر نمود. نقل شده است که حاجى همیشه مى گفت: وجود من و اولادم همه از برکت دعاى آن زن علویه است.([4])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS