دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مشورت کردن

حضرت علي (ع) فرمودند: بر خردمند لازم است كه نظر خردمندان را بر نظر خويش بيفزايد و دانش‏هاي‏ حكيمان را نيز به دانش خود ضميمه كند
مشورت کردن
مشورت کردن

قال علي (ع): «حق علي العاقل ان يضيف الي رأيه رأي العقلاء و يضم الي علمه علوم الحكماء»
حضرت علي (ع) فرمودند: بر خردمند لازم است كه نظر خردمندان را بر نظر خويش بيفزايد و دانش‏هاي‏ حكيمان را نيز به دانش خود ضميمه كند.(شرح غررالحكم و درر الكلم)

مشورت

مشورت به معانى مختلفى آمده است؛ مانند: ظاهر كردن چيزى، خارج كردن عسل از كندو، زينت دادن و نصيحت كردن و نيز به­طور دو يا چندجانبه به رايزنى پرداختن و از رأى و نظر يكديگر سودجستن،[1] برخى نيز آن را به «استخراج رأى»[2] معنا كرده‏اند؛ و امروزه بيشتر در دو معناى اخير به كار مى‏رود.
مشورت از اموری است که اهمیت آن را هر عقل سلیمی درک کرده و بر آن مهر تأیید می­زند و هیچ کس نمی­تواند مدعی شود که نیازمند رأی دیگران نیست، حتی رسول اکرم نیز در اداره امور جامعه و یا بعضی جنگ­ها به رأی اطرافیان ترتیب اثر می­دادند.[3] در حدیث مورد بحث که مخاطب آن خردمندان هستند برآنها لازم می­داند که بر خرد خویش مغرور نشوند که این اول تباهی عقل و سفاهت محض است؛ لذا دستور به بهره­گیری از دریای معرفت عالمان و حکما می­دهد که سبب اتصال عقل عاقل به دریای خردِ خردمندان خواهد شد و موج اندیشه را در ساحل سلامتی فرو خواهد نشاند. از اثرات مهم مشورت با صاحبان فکر و ایده می­توان به مواردی از جمله عدم پشیمانی در انتهای امور شناسایی ضعف­ها و روشن شدن تمام ابعاد و آشنایی با نقاط قوت اشاره نمود. به­ طور قطع اگر چند خرد در کنار هم مسئله­ای را حل نمایند، نتیجه­ای بس بهتر و شیرین­تر از خرد فردی حاصل خواهد شد؛ به همین جهت است که حضرت امیر(ع) می­فرماید:
«افْضَل النَّاسِ رَأياً مَنْ لا يَسْتَغْنى‏ عَنْ رَأْىِ مُشيرٍ:[4]
برترين مردم از نظر رأى و انديشه كسى است كه خود را از ديدگاه مشاور بى­نياز نداند.»
مشورت كن با گروه صالحان بر پيمبر امر «شاورهم» بران‏
«امرهم شورى» بر اين بود كز تشاور سهو و كژ كمتر رود
اين خردها چون مصابيح انور است بيت مصباح از يكى روشن­تر است[5]
در باب اهیمت این روش پسندیده همین بس که سوره­ای از قرآن کریم به این اسم نام­گذاری شده است، و در خود این سوره در موارد متعددی از مشورت صحبت به میان آورده است؛ به­طور مثال در آیات 35 الی 40 این سوره در باب نشانه­های افراد مؤمن، اهل مشورت بودن را در کنار اوصافی از قبیل اجتناب از کبائر و اقامه نماز می­آورد.[6]
یک نکته در باب مشورت این است که اگر عملی که با تکیه بر مشورت منجر به نتیجه دلخواه نشده، نباید انسان را از ماهیت مشورت دور نماید؛ به­طور مثال هر چند جنگ احد که مبتنی بر مشورت با دیگران در بیرون شهر انجام گرفت، ولی با شکست روبه­رو شد، اما این مورد باعث انزجار پیامبر از مشورت نگردید که در قرآن کریم به این مورد به صراحت اشاره می­نماید:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ:[7]
به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [=مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.»
در این آیه علاوه ­بر مشاوره، تکیه بر حاکمیت واحد و قاطع نیز وجود دارد؛ یعنی در عین مشورت و جمع­آوری آراء قاطعانه نظر درست را انتخاب کن (اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن). [8]
ویژگی­های مشاور
در روایات اسلامی ویژگی­های متعددی برای مشاور شمرده شده است از جمله اینکه:
1. صاحب دانش و شایستگی باشد.
2. صاحب تجربه باشد زیرا تجربه به مثابه راهی خواهد بود که مشاور قبلا آن را پیموده است و به پستی و بلندی راه آشنایی کافی دارد.
3. صاحب تقوا و ترس از خداوند باشد زیرا این مورد مانع از مشورت باطل و کذب می­شود.

[1] . معلوف، لویس؛ المنجد، تهران، اسماعیلیان، ص407.
[2] . راغب اصفهانی، حسین­بن محمد؛ مفردات فی الفاظ القرآن، ذیل واژه (شور).
[3] . قرائتی، محسن؛ تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ج1، ص594.
[4] . محدّث، جلال الدين؛ شرح غررالحكم و درر الكلم، تهران، دانشگاه تهران‏، ج 2، ص429.
[5] . مولوی، مثنوی معنوی، ص391 .
[6] . جمعی از نویسندگان زیر نظر آیة الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص461.
[7] . سوره مبارکه آل عمران، آیه 159
[8] . قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ج10، ص36-37

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS