كلمات كليدي : ادبيات، ژورناليسم، روزنامه نگاري، مطبوعات، نشريات، روزنامه، ادبيات ژورناليستي.
ژورنالیسم در لغت به معنای روزنامه نگاری است و در اصطلاح آثار منظوم و منثوری است که از وقایع و موضوعهای عصر خود الهام میگیرد و معمولاً با تغییر اوضاع جامعه موضوع آن نیز کهنه میشود.
ادبیات ژورنالیستی ادبیاتی است که از سبک روزنامه برای نوشتن استفاده میکند؛ اما، محصول آن ضرورتاً روزنامه نیست. میتوان رمان، شعر و حتی مقالات انتقادی و اجتماعی را به سبک ژورنالیستی نوشت.
ادبیات ژورنالیستی گاه به صورت تحقیر آمیز در برابر ادبیات که متعالیتر و ماندگارتر به نظر میرسد، به کار میرود؛ با این وجود نویسندگان برجستهای به این رشته روی آوردهاند. در غرب به ویژه فرانسه ارتباط نزدیکی بین نویسندگان و شاعران بزرگ با روزنامه وجود داشته است و کسانی چون ژان پل سارتر و آلبرکامو از رهگذار همکاری با مطبوعات به شهرت رسیدند.
روزنامه نویسی در ایران اندکی بیش از 130 سال قدمت دارد. نخستین نشریه ادواری فارسی در ایران به همت میرزا صالح شیرازی در سال 1253ش. انتشار یافت. این نشریه بینام، بعدها به «کاغذ اخبار» (ترجمه تحت اللفظی news Paper) مشهور شده است. دومین روزنامه ایرانی «وقایع اتفاقیه» نام دارد که از سال 1267 با تلاش امیرکبیر پا به عرصه گذاشت و پس از چاپ470 شماره از آن به نام روزنامه «دولت علیه ایران» تغییر نام داد.
همزمان با انقلاب مشروطیت روزنامه نگاری در ایران به شدت رواج یافت؛ و در دوره مشروطه اغلب نویسندگان برگزیده به ساحت آن قدم نهادند. برخی از روزنامههای این دوره و سالهای بعد از آن عبارتند از: صوراسرافیل، تربیت، دانشکده، ملانصرالدین، ارمغان، آینده و ...؛ که با گرایشهای مختلف سیاسی و اجتماعی و ادبی به چاپ میرسیدند و ادیبان و نویسندگانی چون دهخدا، علی دشتی، ملک الشعرای بهار، مسعود بهنود، محمد حجازی و ... در این رشته سرآمد سایرین گردیدند.
در دوره مشروطه علاوه بر روزنامه و نشریات، کتابهایی نیز نوشته شد که به دلیل همخوانی موضوع و شیوه نگارش، میتوان آنها را در زمره ادبیات ژورنالیستی قرار داد؛ مانند سیاحتنامه ابراهیم بیک اثر حاج زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین عبدالرحیم طالبوف و اشعاری مانند اشعار سید اشرف الدین گیلانی معروف به نسیم شمال.
ژورنالیسم در طول حیات خود تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته و خود منشأ تحولات و تغییرات بسیار بوده است. مطبوعات راه را برای ورود افکار و عقاید تازه باز کرد و با ترجمه آثار زبانهای دیگر، مردم را با عقاید و فرهنگهای مختلف آشنا کرد و مجرایی برای نقد مسائل سیاسی و اجتماعی گردید.
از آنجا که مخاطبان مطبوعات عامه مردم هستند، سبک روزنامهای به دنبال آن است که کار خواندن و فهمیدن را برای خواننده عادی آسان سازد به طوری که برای همه خوانندگان قابل درک باشد؛ نیز به دلیل شتابزدگی و سرعتی که لازمه کار مطبوعات است علاوه بر اشکالات دستوری، گرته برداریها (ترجمه لفظ به لفظ)، ناهماهنگی با معیارهای زبان فارسی، لغات فرنگی به ضرورت و گاه بدون ضرورت، پا به عرصه روزنامه گذاشت و انتقادهای شدیدی را علیه آن آآاااآنننیننینینآتاتلابرانگیخت؛ طوری که اصطلاح ژورنالیسم رفته رفته با مفهومی همراه شد که در نظر ادبا قدری نداشت؛ وقتی به ضعف و سستی نثر نویسندهای اشاره میکردند، چه بسا آن را ژورنالیستی میخواندند.
با این همه روزنامه نویسی قدرتها و شگردهای جالب و ارجمندی دارد؛ زبان روزنامه کاملاً تخصصی و مستلزم داشتن استعداد خاص است؛ به ویژه که قلمروهای گستردهای از جمله مقاله نویسی، گزارش نویسی، تفسیر و تحلیل، طنز و کاریکاتور را در بر میگیرد.
ژورنالیسم امکانات بالقوهای دارد که بر قدرت تأثیر گذاری آن میافزاید. تکنیکهایی مثل استفاده از تصویر، صفحه آرایی، گرافیک و .... از ابزارهای مهم روزنامه نگاری هستند. با این همه از محدودیتهای حاکم بر ادبیات ژورنالیستی مانند کنترل و نظارت دولت نمیتوان غافل شد. محدودیت صفحه و گرایشهای مختلف و سلیقههایی که از طرف مسئولین نشریات به نویسندگان تحمیل میشود، نیز از آن جمله است.
امروزه رقابت دستگاههای سمعی و بصری هم از نظر امکانات تبلیغاتی و هم از نظر سرعت پخش رویدادها با تصاویر زنده، تعداد چشمگیری از روزنامهها را از پا درآورده است؛ اما، هنوز روزنامههای بسیاری به حیات خود ادامه میدهند. در این دوره نقش روزنامهها دگرگون شده و به جای آنکه مثل گذشته به انتقال ایدهها و عقاید بپردازد، واقعیت و رویدادها را بیان میکند آن هم به طوری که پایه دانش خوانندگان را بالا ببرد. سه اصل سادگی، واقعیت و زنده بودن از قواعدی است که نثر روزنامهها را هنوز هم برای مردم جذاب کرده است.