كلمات كليدي : انجيل توماي قبطي، توماس، اپوكريفا، منبع Q
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
در میان کتابهای اپوکریفای عهد جدید، دو انجیل به توماس منسوب است. اولین انجیل، انجیل کودکی است. انجیل دیگر که بسیار حائز اهمیت است، انجیل تومای قبطی است.
این انجیل یکی از کتابهایی بود که در سالهای 1945 – 1946.م در نجع حمادی کشف گردید.
تاریخ نگارش
اگرچه نسخه کشف شده این انجیل به زبان قبطی است اما محققان بر آنند که متن اصلی این انجیل به زبان یونانی بوده است.این ادعا از آن روست که قطعاتی از پاپیروسهای کشف شده به زبان یونانی، پیوند نزدیکی با بخشهایی از این انجیل دارد و به اعتقاد دانشمندان احتمالا بخشهایی از متن اصلی همین انجیل است.[1]
در مورد تاریخ نگارش این انجیل، اتفاق نظر وجود ندارد اما استناد شخصیت-هایی همانند اوریگن، کیرلس اورشلیمی[2] و هیپولیتوس به این کتاب، نشان از قدمت آن دارد.[3]
تاریخ پیشنهادی برای نگارش این اثر، اواسط قرن دوم میلادی است و احتمالا در ادیسا[4] نگاشته شده است.
البته این تاریخ نیز چندان نمیتواند قابل قبول باشد.اوریگن پس از ذکر این انجیل، آن را یکی از منابع مورد استفاده لوقا در تدوین انجیل خویش میداند.بنابر این میتوان حدس زد که تاریخ نگارش این انجیل بسیار پیشتر از تاریخ پیشنهادی بوده است و حتی قبل از انجیل لوقا نگاشته شده و رواج داشته است.برخی از دانشمندان، این کتاب را از جهت اهمیت و جایگاه، همانند منبع Q[5]دانستهاند و معتقدند که این انجیل یکی از منابع اصلی نویسندگان دیگر انجیلها بوده است.[6]
محتوای این انجیل
این انجیل که از 114آیه تشکیل شده است شباهتهای قابل توجهی با اناجیل قانونی دارد و با مطالعهی آن میتوان دریافت که بسیاری از تعالیم انجیلهای چهارگانه در این انجیل وجود دارد.با این حال، برخی از تعالیم آن نیز کاملا متفاوت با انجیلهای قانونی است و به اعتقاد دانشمندان میتوان برخی تعالیم عیسی را که در انجیلهای قانونی مورد غفلت قرار گرفتهاند در این انجیل یافت.[7]
سبک نگارش این انجیل نیز هیچگونه شباهتی به انجیلها ندارد و بیشتر شبیه کتاب امثال سلیمان در عهد عتیق است.در حقیقت این انجیل را میتوان مجموعهای از تعالیم حضرت عیسی دانست که هدف از نگارش آن، اعطاء حکمت به طالب آن است.در این انجیل هیچ معجزهای گزارش نشده، مصائب مسیح نیامده و اصلا به طور کلی در آن هیچ داستانی وجود ندارد.
مسیحی که در این انجیل معرفی میشود، در تقابلی آشکار با سیمای عیسی مسیح در انجیلهای قانونی است.مسیح این انجیل، فرزند خدا نیست. خدای مصلوبشده و برخاسته از قبر نیز نمیباشد.او عیسای جاودانی است که کلمات و سخنان حکمت آمیز وی، رستگاری را به ارمغان میآورد.
جملات ابتدایی این انجیل، حاکی از آن است که نگارنده، این اثر را مجموعهای رازگونه میشمارد:اینها کلماتی سرّی است که عیسای زنده آنها را بیان کرد و"دیدیماس یهودا توما" آن را نگاشت.
نگارنده در ادامه از قول مسیح چنین نقل میکند که هر کس بتواند تفسیر این کلمات را دریابد، مرگ را نخواهد چشید.
در این انجیل، به روشنی سنت ختنه مردود شناخته شده[8]و از این جهت میتواند مؤیدی برای اعتقاد به نسخ شریعت موسوی تلقی شود.
آیه پایانی این انجیل نیز قابل توجه است.پطرس از حضرت مسیح میخواهد تا مریم (احتمالا مریم مجدلیه)را از جمع شاگردان خویش بیرون نماید. پطرس علت پیشنهاد خود را آن میشمارد که زنان شایستگی حیات روحانی را ندارند. مسیح حرف او را نمیپذیرد و میفرماید:"نگاه کن من او را رهبری خواهم کرد تا آنکه او را مرد گردانم زیرا ممکن است که او روحی زنده گردد، همچون شما مردان. زیرا هر زنی که خود را مرد گرداند داخل ملکوت آسمانها خواهد گردید".[9]
این آیه از یک سو میتواند مثبت تلقی شود زیرا برای زنان نیز امکان رشد و پیشرفت معنوی را ممکن میشمارد اما از دیگر سو، نگاهی بسیار منفی نسبت به جنس زن دارد و کمال زن را در این میشمارد که بتواند خود را همانند مردان بگرداند.
انجیل توما از نگاه اندیشمندان
از نگاه محققان، این کتاب مهمترین و با ارزشترین کتاب در میان کشفیات نجع حمادی به شمار میآید.
یکی از علل اهمیت این انجیل آن است که به "دیدیماس یهودا توماس"منسوب است که بنابر اساطیر مسیحیان نخستین، یکی از برادران عیسی بوده است.[10]
اعتبار این انجیل تا بدان حد است که برخی از محققان آن را هم عرض اناجیل چهارگانه دانسته و از آن به عنوان پنجمین انجیل، یاد کردهاند. دانشمندان این انجیل را کتابی اصیل و ارزشمند میدانند که تعالیم راستین عیسای تاریخی را که در عهد جدید از آنها اثری نیست، در خود جای داده است.[11]