كلمات كليدي : انجيل يوحنا، عهد جديد، كتاب مقدس، الوهيت عيسي، يوحنا،
نویسنده : هادی جهانگشای
یوحنا لفظ یونانی "یوحانان"[1] و به معنی "خداوند فیض بخش است" میباشد.[2] پدرش زبدی و مادرش سالومه نام داشت و احتمالاً خواهر مریم، مادر عیسی بود؛ که عیسی(ع) را تا زمان مصلوب شدنش پیروی کرد. او در کار ماهیگیری با برادرش یعقوب و همچنین با اندریاس و پطرس همکار بود. وی احتمالاً در ابتدا از شاگردان یحیی تعمیددهنده بود؛ یوحنا با همکارانش کار ماهیگیری را ترک کرد، تا عیسی را پیروی کند. یوحنا و یعقوب، بسیار تند مزاج و عصبی بودند. عیسی(ع) آنها را "پسران رعد" و به معنای دیگر، "پرغوغا"، میخواند. مرقس، دلیل این نامگذاری را ذکر نمیکند؛ ولی از اصطلاح عبری، میتوان فهمید، که این لقب، خصوصیات اخلاقی صاحب آن را روشن میسازد. در شام آخر، یوحنا با عیسی صمیمیت مخصوصی داشت و در کنار او نشسته بود.[3] هنگامی که مسیح به دست یهود گرفتار شد، او بود که با پطرس، مسیح را تعقیب نمود؛ اما شاگردان دیگر فرار کردند. او در زمان صلیب کردن مسیح نیز حضور داشت.[4]
کتاب انجیل یوحنا چهارمین انجیل از کتب عهد جدید و دارای 21 باب است.
تفاوت انجیل یوحنا با دیگر اناجیل
انجیل چهارم با سه انجیل دیگر بسیار متفاوت است. علاوهبر اینکه، تنها انجیلی است که الهیات "عیسیخدایی" را ترویج میکند، از نظر سبک نگارش، ترکیب و مطالب، با سه انجیل دیگر متفاوت است. در این انجیل، هیچ مثلی وجود ندارد و در آن فقط هفت معجزه یافت میشود؛ که پنج مورد آن در جای دیگری مذکور نمیباشد. سخنان عیسی در این انجیل عموماً درباره شخص خودش است؛ نه امور اخلاقی مربوط به ملکوت.[5] کری ویف در اینباره نوشته است: «انجیل منسوب به یوحنا، تقریباً اختلاف کلی با سایر انجیلها دارد و فقط 8% از محتویات آن، یادآور مطالبی است که در سایر انجیلها آمده است.»[6]
نویسنده، زمان و مکان نگارش
چه کسی انجیل یوحنا را نوشته است؟ نویسنده مسیحی به این سئوال این چنین پاسخ داده: «این سئوال مشکل است و جواب به آن بررسی و تحقیق گستردهایی را میطلبد و غالباً به این عبارت ختم میشود که غیر از خدای یگانه هیچ کس نمیداند چه کسی این انجیل را نوشته است.»[7]
از پایان قرن دوم میلادی به بعد، اعتقاد اغلب در کلیساهای مسیحی این بود که این انجیل به دست یوحنا پسر زبدی، که یکی از حواریان بوده نوشته شده است؛[8] تا اینکه این اعتقاد در قرن نوزدهم زیر سئوال رفت.[9] اعتقاد کلیسا بر این بوده است که یوحنای حواری، عمر طولانی کرد و در اواخر عمر، در اَفَسُس، در آسیای صغیر میزیست و نزدیک به پایان عمرش، انجیل چهارم را در این شهر نوشت.[10] برای اثبات این قول، عمدتاً دو شاهد اقامه شده است: یکی از درون خود کتاب و دیگری از خارج آن و شهادت دیگران.
در باب آخر، از شاگردی سخن به میان آمده است که عیسی به او محبت مینمود. در آخر این باب آمده است: «و این شاگردی است که به این چیزها شهادت داد و اینها را نوشت.»[11] با بررسی خود انجیل یوحنا و اناجیل دیگر، به دست آوردهاند که این شاگرد محبوب همان یوحنا پسر زبدی بوده است. اما مشکل این جا است؛ بسیاری معتقدند «باب آخر، بعداً و به دست شخص دیگری نوشته شده است.»[12]
دلیل دیگری که میگوید یوحنا نویسنده است. شهادتی است که «ایرنئوس» در حدود سال 180 میلادی از پلیکارپ(که در اواخر قرن اول و اوائل قرن دوم میزیسته و شاگرد یوحنا بود) نقل میکند و آن شهادت این است که یوحنای حواری نویسنده انجیل چهارم است.[13] دانشمندان این دلیل را نیز رد میکنند و میگویند: به شهادت ایرنئوس نمیتوان اعتماد کرد؛ چون قبل از او و در اواسط قرن دوم "ژوستین شهید"، از یوحنای رسول سخن گفته و دربارۀ او مطالبی نوشته؛ اما هیچ ذکری از انجیل او نکرده است. در حالیکه کتاب مکاشفه را به او نسبت میدهند. پس نویسنده انجیل چهارم فردی غیر از یوحنای رسول است.[14]
برخی از محققین نیز اعتقاد دارند، در افسس یک یوحنای دیگر که به یوحنای پیر معروف بود، زندگی میکرد. آنها میگویند در واقع یک یوحنا در آن شهر زندگی میکرد و او است که انجیل چهارم را نوشته و بعداً با یوحنای رسول مشتبه گردیده است.[15]
دلیل دیگری که برای رد این انتساب آوردهاند، این است که چرا این انجیل به این اندازه با سه انجیل دیگر متفاوت است؟ آیا میتوان گفت که دو نفر که شاهد یک ماجرا بودهاند و معتبر هم هستند، این اندازه متفاوت نقل کنند؟[16]
دلیل بعدی این است که انجیل چهارم پر از مضامین فلسفی و یونانی است و به گفته عهد جدید(اعمال 4: 13)، یوحنا فردی عامی و بیسواد بوده است؛ بنابراین او نمیتواند نویسنده این انجیل باشد.[17]
این ادله باعث شدهاند که بیشتر مفسران کتاب مقدس نسبت این انجیل را به یوحنا نپذیرند.[18]
سنّت یهودی و محققان امروزی، اعتقاد دارند که انجیل یوحنا در میان چهار انجیل موجود در مجموعه عهد جدید، از نظر تاریخی، آخرین است.
اما اینکه این انجیل در چه زمانی نوشته شده، بیش از سه انجیل دیگر مورد اختلاف واقع شده است؛ به گونهای که از پیش از سال 70 میلادی تا نیمه دوم قرن دوم، احتمال داده شده است؛ اما بیشتر دانشمندان، نه قدمت سال 70 میلادی را قبول دارند و نه تأخر آن را تا نیمه دوم قرن دوم.[19]
محتوای کتاب
این انجیل با مطرح کردن الوهیت مسیح(ع) آغاز میگردد؛ تا اینکه این شخص جسم شده و در میان مردم ساکن میشود. در آیه 19 به پیش یحیی تعمیددهنده میرود و یحیی از او میپرسد: آیا تو الیاس هستی؟ گفت(عیسی): نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که "نی"؛ تا اینکه یحیی تعمیددهنده، عیسی(ع) را به عنوان مسیح معرفی میکند.
در باب دوم به یکی از معجزات عیسی(ع) اشاره میکند: «در قانای جلیل عروسی بود و مادر عیسی آنجا بود و چون شراب تمام شد مادر عیسی(ع) به او گفت: «شراب ندارند» عیسی(ع) به مادرش گفت: ای زن مرا با تو چه کار است؟» تا اینکه در ادامه، عیسی دستور میدهد، ظرفها را پر از آب کرده و آنها را به نزد صاحب مجلس میبرند. در این کتاب آورده است که صاحب مجلس، از شرابها میخورد و متوجه نمیشود، که اینها آب بودند؛ بلکه شراب ناب بودند. وی به داماد میگوید: «هر کسی شراب خوب را اول میآورد و چون مست شدند، بدتر از آن را میآورد، لیکن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتی؟»[20] بعد از عروسی، عیسی(ع) به اورشلیم میرود و آنجا را از بتها تطهیر میکند.
باب سوم خدمات عیسی و یحیی تعمیددهنده را بازگو میکند. این انجیل در باب پنجم عیسی را از زبان عیسی(ع) معرفی میکند: «من از خود هیچ نمیتوانم کرد؛ بلکه چنانکه شنیدهام، دادرسی میکنم و داوری من عادل است؛ زیرا اراده خود را طالب نیستم؛ بلکه اراده پدری که مرا فرستاده است.[21] سپس اطعام عیسی(ع) به پنج هزار نفر و راه رفتن او بر روی آب را به عنوان معجزات دیگر وی میگوید. در ادامه، تعلیمات عیسی(ع) را به صورت آشکارا در هیکل بیان میکند. در این راستا، رهبران مذهبی یهود تلاش میکنند که او را دستگیر نمایند.
بابهای بعدی بیان شفای کور مادرزاد توسط عیسی(ع) و نیز خدمات وی، در بیریه و زندهکردن ایلعازر است.
باب 12 باب بیان تدهین عیسی با عطر، توسط مریم و نیز بیان ورود عیسی(ع) به اورشلیم میباشد. در باب بعدی عیسی(ع)، پاهای شاگردان خود را میشوید. در شام آخر خیانت یهودا و انکار پطرس را پیشگویی میکند و سخنانی را جهت آماده ساختن شاگردانش برای پایداری و ایمان آوردن به خداوند بیان میکند.
باب 17، بابی است که عیسی برای خود و شاگردان و نیز ایمانداران، دعا میکند. باب بعدی بابی است که عیسی(ع) دستگیر و محاکمه شده و پطرس، شاگردی خود را انکار میکند. در باب 19، حکم مصلوب شدن عیسی(ع) صادر شده و مصلوب میشود. بعد از جان سپردن عیسی، وی تدفین میشود. در ترجمۀ تفسیری اینگونه آمده: «عیسی میدانست که دیگر، همه چیز تمام شده ... فرمود تشنهام. در آنجا یک کوزۀ شراب ترشیده بود. پس اسفنجی در آن فرو کردند و بر سر نی گذاشتند ... وقتی عیسی چشید، فرمود تمام شد و جان سپرد.[22]
تا اینکه عیسی(ع) دوباره قیام میکند و به مریم مجدلی ظاهر شده و به او میگوید: «... نزد برادران من رفته و به ایشان بگو که نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم.»[23] بعد از آن به شاگردان خود ظاهر شده و آخرسر با پطرس هم صحبت کرده و سه مرتبه به وی تکرار میکند و میگوید که گوسفندان مرا خوراک بده.