كلمات كليدي : جليل، درياي جليل، درياي تيبرياس، درياي جنيسارت، درياچه مقدس
نویسنده : محمد بخارائي (رفايي)
این نام در عهد جدید 5 بار به کار رفته است (متی 4.18، متی 15:26، مرقس 1:1، مرقس 7:31، یوحنا6:1) و البته نامهای دیگری نیز در کتاب مقدس به آن داده شده است مانند دریای تیبریاس (یوحنا 21:1) و دریای جنیسارت (لوقا 5:1). البته گاهی نیز تنها به آن دریا (یوحنا 6:16) یا دریاچه (لوقا 5:1) اطلاق شده است که در همه این موارد اشاره به یک دریاچه خاصی میباشد.[1]
در عهد قدیم به این دریاچه، "دریای کنرس[2]" گفته شده است. همچنین در اول مکابیان 11:67 این دریاچه "دریای جنسار" نامیده شده است. این دریاچه بعدها نام خود را از شهری که در سواحل غربی آن بنا شد اخذ نمود و لذا در دورانهای بعد و نیز زمان عهد جدید بیشتر به نام دریای جلیل معروف بود. در قرون اخیر به آن دریای طبریه گفته شده است.[3]
این دریاچه، بزرگترین دریاچه آب شیرین در فلسطین میباشد که حدود 21 کیلومتر طول و 13 کیلومتر عرض دارد و مساحت تقریبی آن به 166 کیلومترمربع میرسد. حداکثر عمق آن 43 متر است. این دریاچه 412 متر زیر سطح دریای آزاد قرار گرفته است و کم ارتفاعترین دریاچه آب شیرین بر روی زمین و دومین دریاچه کمارتفاع بعد از دریای مرده که دارای آب شور است میباشد. دریاچه تا حدودی توسط چشمههای زیرزمینی تغذیه میشود و منبع اصلی تغذیه آن رودخانه اردن میباشد که در امتداد آن از شمال به جنوب جریان دارد.[4]
جغرافیا
دریای جلیل در شمال شرق فلسطین، نزدیک ارتفاعات جولان واقع شده است در دره اردن که محل جدایی سرزمینهای عربی از افریقایی میباشد. این منطقه در معرض زلزله است و در گذشته محل وقوع فعالیتهای آتشفشانی بوده است.
این دریاچه تقریبا در شرق خلیج عکا واقع شده است. از نقطهای که دریاچه وارد اردن میشود در شمال تا نقطه خروج در جنوب در حدود 13 مایل است. دریاچه به سمت جنوب به تدریج باریک میشود و شکلی شبیه یک گلابی غولپیکر پیدا میکند. آب این دریاچه روشن و شیرین است.[5]
بومیان از نوشیدن آب این دریاچه امتناع میکنند و ادعا میکنند "هرکس از آن بنوشد تب نوشیده است". دریاچه از فراز کوهها به رنگ آبی زیبایی دیده میشود و در فصل سبز مانند یاقوت کبود در محیط سبز اطراف خود میباشد و به آن "چشم جلیل" میگویند. ارتفاع کوهها در شرق و غرب دریاچه به حدود دو هزار متر میرسد.
صنعت ماهیگیری به وضوح رونق قابلتوجهی حتی در عصر عیسی مسیح داشته است. یعقوب پسر زبدی، اشخاصی را در کشتی به کار گماشت و دنبال عیسی روانه شد (مرقس 1:20). چهار نفر از حواریون عیسی مسیح نیز در دریای جلیل ماهیگیری میکردهاند: پطرس، اندریاس، یعقوب و یوحنا.
شهرهای اطراف دریاچه که در کتاب مقدس مورد اشاره قرار گرفتهاند در تالیفات زیادی از سود دانشمندان مورد بررسی قرار گرفتهاند. برخی از این شهرها امروزه غیر قابل شناسایی هستند، برخی امروزه تنها به صورت خرابههای یک شهر بزرگ و پر زرق و برق باقی ماندهاند و بیش از خرابهای از آن قابل شناسایی نیست. اما از کنار هم آمدن این شواهد میتوان برداشت نمود دریاچه در درهای واقع شده که روزی مرکز یک جمعیت شلوغ و مرفه بوده است. میتوان ادعا نمود شهرهایی که در اناجیل نام برده شدهاند عمدتا یهودی نشین بوده است و اینکه عیسی به طور طبیعی از شهرهایی بیشتر تحت تاثیر یونان بوده است اجتناب مینموده است.[6]
ریشه شناسی
این دریاچه اغلب در نقشهها و عهد جدید با نام دریای جلیل یا دریای تیبریاس ظاهر شده است که نام خود را از شهرهای مهم نزدیک خود گرفته است (یوحنا 6:1). همچنین دریای تیبریاس نامی است که در متون رومی و "تلمود اورشلیم"، که به گویش یهودی "آرامی" نوشته شده بود، به آن اطلاق شده است. شاید نام دریای طبریه در عربی نیز از این کلمه گرفته شده باشد. در متون مذهبی مسیحی همچنین به نام دریاچه یا دریای جنیسارت دیده میشود. این نام در عبری جدید از کتاب مقدس عبری گرفته شده است که "دریای کنرس" نامیده شده است. (اعداد 34:11، یوشع 13:27)
تاریخچه
دریای جلیل در راه ماریس[7] باستان قرار گرفته است که مصر را به امپراطوریهای شمال متصل کرده بود. یونانیان و رومیان شهرها و شهرکهایی را دراطراف آن بنا نمودند از جمله قدارا[8] هیپوس[9] و تیبریاس[10]. مورخ قرن اول "فلاویوس[11]" بسیار تحت تاثیر این ناحیه بوده است که در آثار خود این منطقه را "بلند پروازی طبیعت"[12] نامیده است. وی از رونق صنعت ماهیگیری در آن زمان گزارش داده است و گفته به طور منظم 230 قایق در دریاچه مشغول فعالیت بودند.
دریای جلیل در عهد موسی
پس از آنکه اسباط بنیاسرائیل سالهای متمادی، حدود 40 سال، در بیابان تیه سرگردان بودند اندک اندک آمادگی لازم را در خود برای حمله به کنعان ایجاد نمودند که شرح حکایت فتوحات آنها در صحیفه یوشعبننون و کتاب داوران مسطور است.[13]
حمله آنها توسط اولاد یوسف، افرایم و منسی صورت گرفت که پس از فوت موسی، یوشع بن نون آنها را رهبری میکرد. پس از فتوحات چندی ناحیه وسطای کنعان به قبضه آنها درآمد. اسباط بنیاسرائیل هر کدام در قسمتی سکنی گزیدند از جمله اسباط یهودا و شمعون که از طرف جنوب بر ارتفاعات و کوههای آن ناحیه در نزدیکی قلعه یبوسیان ماندند. سبط بنیدان در شمال کنعان و سبط زبولون به طرف سواحل فینقیه رفتند. اسباط دیگر مانند بنییساکار و بنیاشیر و بنینفتالی داخل فلسطین و نزدیک دریای جلیل سکنی گزیدند.[14]
حکومت دریای جلیل در بدو تولد عیسی
پس از آنکه پادشاه اسرائیل، هیرودیس کبیر از دنیا رفت حکومت فلسطین بر اساس وصیتنامه وی میان سه پسر او تقسیم شده بود. لذا آنان به طرف روم رقتند تا تقسیم ملک موروث خود را به تصدیق رومیان برسانند. آگوستوس قسمت یهودیه، سامره و ایدومیا را به فرزند ارشد یعنی ارشلوس واگزار نمود، ناحیه شمال دریای جلیل و پریا را به دومی "هیرودیس آنتیپاس" و قسمتی را که در شمال دریای جلیل واقع شده بود به سومی به نام فیلیپ داد.[15]
دریای جلیل و آغاز مسیحیت
بیشتر فعالیتهای عیسی مسیح در سواحل دریای جلیل اتفاق افتاده است. آن دوران شاهد توسعه زیادی در روستاها و سکونتگاههای اطراف دریاچه و رونق بیشتر تجارت در دریا بوده است. اناجیل مرقس (1:14 تا 1:20)، متی (4:18 تا 4:22) و لوقا (5:1 تا 5:11) توضیح میدهند چگونه عیسی چهار نفر از حواریون خود را در سواحل دریای جلیل به خدمت گماشت. شمعون، اندریاس، یوحنا و یعقوب. یکی از قسمتهای معروف در آموزههای عیسی "خطابه بر روی کوه" میباشد. این خطابه گمان میرود که بر روی تپهای رخ داده که مشرف به دریاچه بوده است. بسیاری از معجزات عیسی نیز گفته میشود در این ناحیه واقع شده است مانند راه رفتن بر روی آب، آرامکردن طوفان و معجزه غذادادن به پنج هزار نفر.
عیسی و دریای جلیل
پس از آنکه عیسی از ناصره جلیل آمد در رود اردن از یحیی تعمید گرفت. وقتی عیسی از آب بیرون آمد دید که آسمان شکافته شد و روح القدس به صورت کبوتری به سوی او فرود آمد و آنگاه عیسی از آسمان آوازی شنید که میگفت: تو پسر عزیز من هستی، از تو خشنوم".
پس از بازداشت یحیی، عیسی به استان جلیل آمد و مژده خدا را اعلام فرمود. وقتی عیسی در کنار دریای جلیل قدم میزد، شمعون و برادرش اندریاس را دید که تور به دریا میانداختند چون آنها ماهیگیر بودند. عیسی به آنها فرمود: "به دنبال من بیائید تا شما را صیاد گردانم". آندو فورا تورهایشان را گذاشته به دنبال او رفتند.
کمی آنطرفتر آن حضرت، "یعقوب پسر زبدی" و برادرش یوحنا را مشاهده کرد در حالی که در قایقی مشغول آمادهکردن تورهای خود بودند. عیسی آن دو نفر را نیز پیش خود خواند. آنها نیز پدر خود زبدی را با کارگرانش در قایق رها کردند و به دنبال او رفتند. (انجیل مرقس 1:14 تا 1:20 و متی، باب چهارم)
دوران کهن
در سال 135 قبل میلاد، دومین شورش یهودیان علیه رومیان اتفاق افتاد. رومیها در پاسخ به این مسئله یهودیان را از اورشلیم اخراج نمودند. مرکز فرهنگ یهودی به منطقه کنرس منتقل شد، به ویژه شهر تیبریاس. تلمود اورشلیم که یکی از دو نسخهی تلمود است در این منطقه گردآوری شده است.
اهمیت این دریاچه در زندگی حضرت عیسی سبب شد تا در عصر امپراطوری بیزانس، این ناحیه به یک مقصد عمده برای زائران مسیحی مبدل شود. این مسأله همواره منجر به رشد صنعت توریسم در این ناحیه بوده است.
اهمیت این دریاچه برای مسیحیت زمانی کاهش یافت که این ناحیه از کنترل بیزانسیها در آمد و منطقه تحت کنترل خلافت اموی و حکومتهای اسلامی پس از آن درآمد. به تدریج بسیاری از شهرهای این ناحیه خالی از سکنه شد به غیر از تیبریاس. در سال 1187، "صلاحالدین" ارتش صلیبیون را در نبرد هوتین[16] شکست داد و توانست ارتش دشمن را از آبهای شیرین و با ارزش دریای جلیل عقب براند.