دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زندگی حضرت عیسی(ع)

No image
زندگی حضرت عیسی(ع)

كلمات كليدي : تاريخ، كليسا، عيسي، يحيي، يهود

نویسنده : محمد صادق احمدي

ماجرای یحیی

  پیش از عیسی، حضرت یحیی بود که به دعوت مردم بسوی خدا روی آورده بود. یحیی مردم را تعمید داده و ملکوت خدا را نزدیک می‌دانست. بنابراین عده زیادی به او روی آوردند و در نتیجه یحیی دارای شاگردان و پیروان بسیاری گشت.

  یحیی نیز همانند عیسی با گناه و مخالفت با شریعت خدا مبارزه می‌کرد و شاید همین مساله هم سبب شهادت او شده باشد. بنا به گزارش متی، شهادت او به همین علت بوده است:

«1 در آن هنگام هیرودیس تِیترارخ چون شهرت عیسی را شنید 2 به خادمان خود گفت: “این است یحیی تعمید‌ دهنده که از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او صادر می‌گردد.” 3 زیرا که هیرودیس یحیی را بخاطر هیرودیا زن برادر خود فیلپس گرفته در بند نهاده و در زندان انداخته بود 4 چون که یحیی بدو همی گفت: “نگاه داشتن وی بر تو حلال نیست.” 5 و وقتی که قصد قتل او کرد از مردم ترسید؛ زیرا که او را نبی می‌دانستند. 6 اما چون بزم میلاد هیرودیس را می‌آراستند دختر هیرودیا در مجلس رقص کرده هیرودیس را شاد نمود. 7 از اینرو قسم خورده وعده داد که آنچه می‌خواهد بدو بدهد. 8 و او از ترغیب مادر خود گفت که “سر یحیی تعمید ‌دهنده را الآن در طَبقی به من عنایت فرما.” 9 آنگاه پادشاه برنجید لیکن بجهت پاس‌ِ قسم و خاطر همنشینان خود فرمود که بدهند. 10 و فرستاده سر یحیی را در زندان از تن جدا کرد 11 و سر او را در طشتی گذارده به دختر تسلیم نمودند و او آنرا نزد مادر خود برد. 12 پس شاگردانش آمده جسد او را برداشته به خاک سپردند و رفته عیسی را اطلاع دادند.»[1]

 

یهودیان و بهانه جویی از عیسی

  در همین زمان یهودیان نیز با توجه به انتظاری که از مسیحا داشتند کم کم از گرد عیسی پراکنده شدند. گروههای مختلف یهودی در مورد مسیحا بودن او شک کردند.به عنوان نمونه زلوت‌ها بدون درک جهات مختلف گفتار عیسی، از این سخن او که «هر کس شمشیر بردارد با شمشیر هلاک خواهد شد»[2]درک صحیحی نداشتند و او را فردی ترسو می‌پنداشتند و هرگز باور نمی‌کردند که او همان مسیحایی باشد که قرار است ایشان را به رستگاری برساند.[3]

متی در گزارشی از بی‌ایمانی مردم شهر ناصره می‌گوید:

«و چون عیسی این مثَلها را به اتمام رسانید از آن موضع روانه شد. 54 و چون به وطن خویش آمد ایشان را در کنیسه ایشان تعلیم داد به قسمی که متعجب شده گفتند:“از کجا این شخص چنین حکمت و معجزات را بهم رسانید؟ 55آیا این پسر نجار نمی‌باشد؟ و آیا مادرش مریم نامی نیست؟ و برادرانش یعقوب و یوسف و شمعون و یهودا؟ 56 و همه خواهرانش نزد ما نمی‌باشند؟ پس این همه را از کجا بهم رسانید؟”‌ 57 و درباره او لغزش خوردند. لیکن عیسی بدیشان گفت: “نبی بی‌حرمت نباشد مگر در وطن و خانه خویش.” 58 و به سبب بی‌ایمانی ایشان معجزه بسیار در آنجا ظاهر نساخت.»[4]

 این موارد جدای از بهانه جویی‌های شیوخ کاتب و فریسی یهودی بود که بخاطر حملات تند عیسی از او دلگیر بوده و مترصد فرصتی بودند تا او را از میان بردارند. متی برای نمونه در همین زمینه گزارشی را روایت می‌کند:

« 15 پس فریسیان رفته، شورا نمودند که چطور او را در گفتگو گرفتار سازند. 16 و شاگردان خود را با هیرودیان نزد وی فرستاده گفتند: “استادا می‌دانیم که صادق هستی و طریق خدا را به راستی تعلیم می‌نمایی و از کسی باک نداری؛ زیرا که به ظاهر خلق نمی‌نگری. 17 پس به ما بگو رأی تو چیست. آیا جزیه دادن به قیصر رواست یا نه؟” 18 عیسی شرارت ایشانرا درک کرده گفت: “ای ریاکاران چرا مرا تجربه می‌کنید؟ 19 سکه جزیه را به من بنمایید.” ایشان دیناری نزد وی آوردند. 20 بدیشان گفت: “این صورت و رقم از آن کیست؟” 21 بدو گفتند: “از آنِ قیصر.” بدیشان گفت: “مال قیصر را به قیصر ادا کنید و مال خدا را به خدا!” 22 چون ایشان شنیدند متعجب شدند و او را واگذارده برفتند.»[5]

  دقیقا در ادامه همین روند و در همین راستاست که وقتی ناراحتی و اندوه عیسی به اوج می رسد در شکایتی می‌گوید:« 37 “ای اورشلیم قاتل انبیا و سنگسار کننده مرسلان خود!چند مرتبه خواستم فرزندان تو را جمع کنم مثل مرغی که جوجه‌های خود را زیر بال خود جمع می‌کند و نخواستید! 38 اینک خانه شما برای شما ویران گذارده می‌شود. 39 زیرا به شما می‌گویم از این پس مرا نخواهید دید تا بگویید مبارک است او که به نام یَهُوَه می‌آید.”»[6]

 

مسافرتهای تبلیغی مسیح

عیسی فعالیت خود را از جلیل آغاز کرد و پس از گردآوردن بیشتر حواریون به سمت دیگر شهرهای یهودیه روانه شد. با ورود به کفرناحوم و برای اثبات نبوت خویش دو معجزه از خود نشان داد و پس از خروج از کفرناحوم نیز در قایق معجزه دیگری به یاران خاص خود ارائه کرد.

 او سپس به منطقه جدریان رفت و پس از ارائه معجزه‌ای با قایق به شهر خود رفت. در آنجا عیسی  با شفای یک مفلوج بر حیرت مردم افزود: آنگاه مفلوج را گفت: “برخیز و بستر خود را برخاسته به خانه خود روانه شو!” 7 در حال برخاسته به خانه خود رفت! 8 و آن گروه چون این عمل را دیدند متعجب شده خدایی را که این نوع قدرت به مردم عطا فرموده بود تمجید نمودند.[7]

  پس عیسی با قدرت تمام به انجام وظیفه‌اش می‌پرداخت؛ و عیسی در همة شهرها و دهات گشته در کنایس ایشان تعلیم داده‌ به بشارت ملکوت موعظه می‌نمود و هر مرض و رنج مردم را شفا میداد.[8]

 

ورود عیسای پیامبر! به اورشلیم

  تا زمانی که عیسی در جلیل -که از مرکز قدرت دینی و سیاسی فاصله داشت- زندگی می کرد، برای نیروهای حکومت و عمال دینی تهدید جدی به شمار نمی‌رفت. اما با ورود به اورشلیم  ماجرا به گونه‌ای دیگر رقم خورد.[9]

1 و چون نزدیک به اورشلیم رسیده وارد بیت فاجی نزد کوه زیتون شدند.آن گاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده 2 بدیشان گفت: “در این قریه‌ای که پیش روی شما است بروید و در حال الاغی با کره‌ّ‌اش بسته خواهید یافت. آنها را باز کرده نزد من آورید. 3 و هرگاه کسی به شما سخنی گوید بگویید سرور بدین‌ها احتیاج دارد که فی‌الفور آنها را خواهد فرستاد.”4و این همه واقع شد تا سخنی که نبی گفته است تمام شود 5که “دختر صهیون را گویید اینک پادشاه تو نزد تو می‌آید با فروتنی و سواره بر حمار و بر کر‌ّه الاغ.”6پس شاگردان رفته‌ آنچه عیسی بدیشان امر فرموده بعمل آوردند 7و الاغ را با کر‌ّه آورده رخت خود را بر آنها انداختند و او بر آنها سوار شد.8 و گروهی بسیار رختهای خود را در راه گسترانیدند و جمعی از درختان شاخه‌ها بریده در راه می‌گستردند.9و جمعی از پیش و پس او رفته فریادکنان می‌گفتند:“هوشیعانا پسر داود! مبارک باد کسی که به اسم یَهُوَه می‌آید! هوشیعانا در اعلی‌علیین!”10و چون وارد اورشلیم شد تمام شهر به آشوب آمده می‌گفتند:‌ “این کیست؟” 11 آن گروه گفتند: این است عیسی نبی از ناصره جلیل.[10]

البته نکته‌ای که در این قسمت باید به آن اشاره شود ذکر این مطلب است که با توجه به این آیات وآیات آخر باب 23که تاکید بر مظلومیت "پیامبران" دارد تاکید مسیحیان بر الوهیت عیسی تامل برانگیزتر می‌نماید!

همین آیات و آیات مشابه سبب شد تا اندیشمندان مسیحی در قرون و اعصار مختلف، الوهیت عیسی را منکر شوند و او را به عنوان بنده برگزیده خدا ستایش کنند.از این میان می‌توان به بزرگانی چون اریگن، آریوس، سروتوس، ماخر و اندیشمندان و الهی‌دانان پرشمار در کلیساهای گوناگون اشاره کرد.

  در این بین شلایر ماخر بعنوان سازنده یک مکتب جدید در جهان مسیحیت می‌گوید: نجات در بازیافت احساس توکل به خدا معرفی می‌شود(نه قربانی شدن خدا). شلایر ماخر، عیسی را نه خدا بلکه انسانی معصوم می‌دانست. نظر او این است: مسیح آن طور نیست که در اعتقادنامه‌های کلیسای اولیه تحت تاثیر نظریه‌های مابعدالطبیعی یونانی تصویر شده است. او اضافه می‌کند: پس نجات دهنده از نظر ماهیت انسانی، شبیه تمام انسانهاست اما تفاوتی که با آنها دارد این است که  همیشه احساس حضور خدا را دارد. به عبارت دیگر نباید مانند کلیساهای راست دین! عیسی را هم انسان واقعی و هم خدای واقعی، یعنی کلمه الهی که طبیعت انسانی به خود گرفت، بدانیم.[11] عیسی انسانی است چنان نزدیک به خدا که می‌توان گفت خدا در اوست... مسیح مجازات گناهان ما را متحمل نشد بلکه آمد تا معلم ما بشود..[12][13] 

 

توطئه برای قتل عیسی

  با ورود عیسی به اورشلیم، در شهر آشوبی بپا شد که حتی سران حکومت روم را نیز اندکی نگران کرد. او از همان ابتدا به هیکل رفت و کسانی که از آنجا به عنوان مکانی برای داد و ستد بهره می‌بردند را با ضرب و شتم بیرون راند و پس از آن نیز به موعظه‌های کوبنده خود ادامه داد.[14]

 بنابراین همه چیز برای بدام انداختن او توسط علمای یهود فراهم شده بود.در نتیجه روسای کاهنان با یکی از حواریون بنام یهودای اسخریوطی توطئه چینی کردند و قرار شد یهودا، عیسی را به ایشان تسلیم کند.[15]

در این زمان عیسی برای وداع با یاران خود آماده شد و آخرین شام خود را با ایشان در باغی بنام جتسیمانی صرف کرد؛ شامی که تاریخ مسیحیت از آن الگو گرفت و در آیین‌های کلیسایی یاد آور گوشت و خون مسیح شد.

«... و چون ایشان غذا می‌خوردند عیسی نان را گرفته برکت داد و پاره کرده به شاگردان داد و گفت: “بگیرید و بخورید این است بدن من.” 27 و پیاله را گرفته شکر نمود و بدیشان داده، گفت: “همه شما از این بنوشید 28 زیرا که این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری بجهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود...»[16]

 

دستگیری عیسی

  پس از این جریان به روایت متی، یهودا اسخریوطی به همراه سربازان وارد باغ شدند و پس از بوسه زدن یهودا به صورت عیسی سربازان او را گرفتند. اما نقل چهار انجیل در این قسمت اندکی اضطراب دارد و یکپارچه نیست.

البته اضطراب در متن سه انجیل نخست خیلی زیاد نیست اما یوحنا در انجیلش ماجرا را به صورت دیگری تعریف می‌کند.سه انجیل نخست متفقند که یهودا با نشان دادن عیسی او را تسلیم کرد؛ اما یوحنا در انجیلش می‌گوید که عیسی خود به معرفی خود پرداخت و سربازان نیز از وحشت به زمین افتادند.

به گفته نویسنده‌ای که نخست مسیحی بوده و سپس به اسلام گرویده، یک تناقض دیگر در این روایت‌ها به چشم می‌خورد: «نکته دیگر اختلاف، در روایت جزئیات حادثه است. در نقل متی و مرقس، یهودا مسیح را می‌بوسد ولی لوقا می‌گوید مسیح قبل از بوسیده شدن خود را معرفی کرد. یوحنا اصلاً بوسیدن را مطرح نمی‌کند بلکه روایت می‌کند که مسیح خود را طوری معرفی کرد که عجز دشمنان آشکار شد.» [17]

  در سه انجیل نخست عیسی به سربازان می‌گوید که شما مرا می‌شناسید و مرا هر روز در هیکل می‌دیدید، ‌با این حال چگونه ممکن است که سربازان او را نشناسند؟[18]«در آن ساعت به آن گروه گفت: “گویا بر دزد بجهت گرفتن من با تیغها و چوبها بیرون آمدید! هر روز با شما در هیکل نشسته تعلیم می‌دادم و مرا نگرفتید.56لیکن این همه شد تا کتب انبیا تمام شود.”در آن وقت جمیع شاگردان او را واگذارده بگریختند.»[19]

  بنابراین می توان از این اختلافات همان نتیجه‌ای را گرفت که ویور مسیحی به آن اشاره کرده است :«داستان واحدی درباره عیسی وجود ندارد و هر یک از اناجیل نظر متفاوتی درباره او ارائه می‌کند.اما با مطالعه اناجیل چهارگانه می‌توانیم داستان واحدی درباره او ابداع! کنیم...[20]»

 

 

 

مطلب مرتبط :

زندگی حضرت عیسی (ع) در منابع اسلامی

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
Powered by TayaCMS