دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اذان نزد شیعه

No image
اذان نزد شیعه

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : اذان، معراج، اذان جبرئيل، شهادت ثالثه، بلال

اذان به عنوان شعار مسلمین در برابر شعار ادیان دیگر از مفهوم و قداست مخصوصی برخورداراست. تأثیر اذان در جامعه اسلامی از امور انکار نشدنی است و باید برای این موضوع به بحث و بررسی بیشتری پرداخت. اکنون در صدد کیفیت و تعیین اذان در زمان رسول­الله(ص) هستیم؛ چراکه شیعه و سنی خود را تابع آن حضرت دانسته و برای رفتار و گفته­های آن حضرت اعتباری قائل است که حکایت از قانون الهی می­کند. به همین دلیل با کشف کیفیت اذان در زمان آن حضرت به قانون الهی در این زمینه رهنمون می­شویم. برای بررسی این مسأله باید مسائل مربوط به اذان را مورد بررسی قرار دهیم تا در نتیجه اذان در زمان پیامبر(ص) را کشف کنیم.

اذان

اذان در لغت به معنی اعلان یا اعلان نمودن است.[1] در قرآن و روایات نیز معنی لغوی اذان و مشتقات آن بطور گسترده بکار رفته­است چنانچه خداوند می­فرماید: وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بالْحَجِّ[2] و نیز در آیه دیگر فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ[3] و وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه[4] در شریعت اسلام اصطلاحی مخصوص است که از آن برای اعلان به ادای نماز و اعلام

برای داخل شدن به وقت نماز، استفاده می­شود.[5] مئذنه و مناره به مکانی گفته می­شود که از آنجا اذان گفته می­شود و به نماز خوانده می­شوند.[6]

فقرات اذان نزد شیعه

اذان نزد شیعه در تمام اذانهای یومیه به یک صورت است که عبارتند از نه فقره که هرکدام را دو بار باید تکرار کرد که مجموعا هجده فقره می­شود:[7]

الله اکبر

الله اکبر

أشهد أن لا اله الاالله

أشهد أن محمدا رسول­الله

)أشهد أن علیا ولی­الله)

حی علی الصلاه

حی علی الفلاح

حی علی خیر العمل

الله اکبر

لااله الاالله

(البته همانطور که خواهد آمد در مورد فقره سوم (شهادت ثالثه) اختلافی بین عالمان تشیع وجود دارد که در مقاله شهادت ثالثه پی­گیری می­شود)

تشریع اذان

همانطور که گفتیم اذان از تشریعیات توقیفی است که در سال اول هجرت اعلام شده­است. این وظیفه مانند دیگر احکام توسط خداوند جعل می­شود و پیامبر­اکرم(ص) و اهل­بیت(ع) باید فروعات آن را تبیین و واضح کنند. به همین دلیل اکنون به دلیل مشروعیت اذان اشاره می­کنیم که از آیات و روایات و اجماع و سیره متصله استفاده شده­است.[8]

آیات

همانطور که می­دانیم موضوعاتی و اموری که در آیات بیان شده گاهی مستقیما اعتبار شده و مکلفین از آن استفاده می­کنند مانند خمر و ربا و...و گاهی موضوعاتی که در آیات بیان شده توسط پیامبراکرم(ص) و اهل­بیت(ع) تفسیر شده که در واقع بیانی از جعل الهی است و باید دانست که آیات الهی در مورد اذان از قسم دوم است یعنی بیان این جعل توسط تفسیری است که معصوم(ع) برای این آیه بیان نموده­است:

1.یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.[9]

2.وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ.[10]

در تفسیر این دو آیه بحث از اذان مطرح شده­است.[11] به این بیان که مراد از ندا در سوره مائده به اتفاق نظر مفسرین اذان است و مراد از نماز در این آیه، نماز جمعه است پس نداء در این آیه اذان نماز جمعه است.[12] از این آیات زمان تشریع اذان تشخیص داده نمی­شود ولی مشروعیت آن برای نماز قابل استفاده است. اما کیفیت اذان همانند نماز با وحی بر پیامبر(ص) نازل شده که در روایات آن را بررسی می­کنیم.

روایات

روایات بسیاری در در مورد اذان و احکام و موارد و کاربردهای آن وارد شده­است. در این بحث مقصود روایاتی است که ما را از تشریع اذان به عنوان یک قانون الهی در برنامه زندکی با خبر کند که به چند روایت در این زمینه اشاره می­کنیم:

1. اذان در بیت المقدس

رسول­الله(ص) فرمودند: در حجراسماعیل (کنارکعبه) خواب بودم که جبرئیل آمد و من را بیدار کرد و (معراج شروع شد)....سپس فرمود می­دانی کجا هستی؟ اکنون در بت­المقدس هستی؟ اینجا بیت­­المقدس است؛ بیت­الله اقصى. در اینجا حشر و نشر است. جبرئیل در بیت­المقدس ‍بپا ایستاد و انگشت سبابه دست راست خود را در گوش راست نهاد و شروع به گفتن اذان نمود، ... و در آخر آن دو مرتبه گفت: قد قامت الصلوة. انبیاء دعوت جبرئیل را لبیک گفتند و چهار هزار و چهارصد نفر جمع شدند و هر کدام در محل خویش در صفى ایستادند. وقتى صف­ها مرتب شد، جبرئیل بازویم را گرفت و گفت: یا محمد! پیش برو و بر برادران خویش نماز بگزار. تو خاتمى و خاتم بر مختوم (کسانى که پیش از تو آمده اند) مقدم است....[13]

2. اذان در سدره المنتهی

پیامبر­اکرم(ص) فرمود: وقتى به معراج رفتم و به سدرة المنتهى رسیدم ... ناگاه مشاهده کردم فرشته­اى اذان مى­گوید که در آسمان قبل از آن شب دیده نشده بود.

فرشته گفت: الله اکبر، الله اکبر. خداوند فرمود: بنده­ام راست مى­گوید؛ من بزرگترم (از آنکه به وصف در آیم). او گفت: أشهد أن لا اله الا الله، أشهد أن لا اله الا الله. خداوند فرمود: راست مى­گوید، خدایى جز من نیست. ادامه داد: أشهد أن محمدا رسول­الله، أشهد أن محمدا رسول­الله. فرمود: راست مى­گوید، محمد(ص) بنده من و پیامبرى است که او را برگزیده ام. گفت: حى على الصلوة، حى على الصلوة. فرمود: راست مى­گوید بنده­ام دعوت مى­کند به دستور واجبم، هر که با رغبت و میل به امید ثواب به سوى این دستور بشتابد، کفاره گناهان گذشته او است. باز فرشته گفت: حى على الفلاح، حى على الفلاح. خداوند فرمود: آرى، نماز صلاح و نجاح و فلاح است. پس از آن من امامت ملائکه را عهده دار شدم و نماز جماعتى با فرشته­ها خواندم. چنانکه قبلا امامت انبیاء را در بیت المقدس کرده بودم.[14]

3. امام­صادق(ع) فرمودند: وقتی رسول­الله(ص) به معراج رفتند، وقت نماز شد و جبرئیل اذان گفت، وقتی الله­اکبر الله­اکبر گفت، ملائکه گفتند: الله­اکبر الله­اکبر و چون اشهد أن لا اله الا الله گفت، ملائکه گفتند: انداد خلع شدند. وقتی جبرئیل گفت: أشهد أن محمد رسول­الله، ملائکه گفتند: پیامبری است که مبعوث شده­است. وقتی گفت: حی علی الصلاة، گفتند: دستور به عبادت پروردگار داد و چون گفت حی علی الفلاح، گفتند: رستگار است کسی که از او تبعیت کند.[15]

4. اذان در بیت المعمور

امام­باقر(ع) فرمودند وقتی پیامبر(ص) در معراج به بیت المعمور رسیدند، وقت نماز رسید و جبرئیل اذان گفت و رسول­الله(ص) جلو رفت و نماز خواند و ملائکه و پیامبران به آن حضرت اقتداء کردند.[16] سپس حضرت بعد از بیان اذان فرمودند: رسول خدا(ص) بلال را به همین صورت امر نمودند و او تا پایان عمر شریف آن حضرت به همان صورت اذان می­گفت.[17]

5. در روایتی دیگر فرمودند:

هنگامى که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر(ص) بر دامان على(ع) بود. جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر(ص) تعلیم داد. هنگامى که پیامبر(ص) سر خود را برداشت، از على(ع) سؤال کرد: آیا صداى اذان جبرئیل را شنیدى؟ حضرت عرض کرد: آرى پیامبر(ص) بار دیگر پرسید: به خاطر سپردى؟ گفت: آرى. پیامبر اکرم(ص) فرمود: بلال را حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. على(ع) بلال را حاضر کرد و اذان را به او تعلیم داد.[18] این روایات در خبر از فضیلت پیامبر(ص) و تشریع اذان به وحی الهی مشترک هستند اما روایت اخیر علاوه بر آن، یکی از فضائل امیرالمومنین علی(ع) نیز محسوب می­شود.

6. از امام حسین(ع) در مورد اذان سوال نمودند که آیا سبب آن رویای عبدالله بن زید بود؟! فرمود: اذان به پیامبر(ص) وحی شده­است اما شما گمان می­کنید که پیامبر(ص) اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است(طبق خوابی که عبدالله می­بیند) در حالی که اذان صورت دین شماست و حضرت ناراحت شدند. در حالی که از پدرم علی بن ابی طالب شنیدم که فرمودند: هنگامی که پیامبر(ص) به معراج رفت، خداوند فرشته­ای (که قبل و بعد از آن دیده نشد) را فرستاد و اذان و اقامه گفت. سپس جبرئیل به پیامبر(ص) عرضه داشت که اذان نماز اینگونه است.[19]

7. امام صادق(ع) فرمودند: خداوند لعنت کند قومی را که گمان می­کنند که پیامبر(ص) اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است، سپس فرمودند: وحی بر پیامبر(ص) نازل می­شود در حالی که شما گمان می­کنید که آن حضرت اذان را از عبدلله بن زید گرفته!![20]

8. امیرالمومنین علی(ع) از پیامبر(ص) در جواب یک یهودی نقل می­کند که فرمودند: اذان و اقامه و....از اموری است که به من و امت من اختصاص یافته است.[21]

9. از عبدالصمد بن بشیر نقل شده که نزد امام صادق(ع) ذکر اذان به میان آمد. کسی (اعتقاد اهل­سنت را بازگو کرد) گفت: مردی از انصار در خواب اذان را یاد گرفت و به پیامبر(ص) این خواب را گزارش داد و پیامبر(ص) دستور داد تا او این اذان را که در خواب دیده به بلال یاد دهد. امام­صادق(ع) فرمود: دروغ می­گویند: پیامبر(ص) در سایه کعبه خواب بود که جبرئیل با ظرفی از آب آمد و ایشان بیدار نمود و ...به معراج سیر کردند (و در هر مرتبه از ابواب آسمان یک فقره از اذان توسط جبرئیل بیان شد) و نماز به پاشد و پیامبر(ص) بر همه مقدم شد تا با او نماز بخوانند. سپس امام فرمودند: حقیقت تشریع اذان اینگونه است.[22]

10. امام­باقر(ع) در جواب به نافع بن ارزق از دوستداران عمر بن خطاب، فرمودند: از نشانه­هایی که خداوند آن را به پیامبر(ص) هنگام معراج در بیت المقدس نشان داد این بود که انبیاء و رسولان را در آنجا جمع نمود و به جبرئیل دستور داد تا اذان و اقامه بگوید که حی علی خیرالعمل هم گفت.[23]

11. عمر بن اذینه از امام­صادق(ع) نقل مى­کند که حضرت فرمود: آیا از اینان (اهل­سنت) روایت مى­کنى؟ گفتم: فدایت شوم در چه موردى؟ فرمود: در مورد اذان و رکوع و سجود ایشان. گفتم: اینان مى­گویند اذان را اُبىّ بن کعب در خواب دیده­است. فرمود: دروغ مى­گویند. دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود....[24]

12. امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: وقتی پیامبر(ع) از عرفات به مزدلفه رفت، در آنجا بین نماز مغرب و عشاء جمع کرد به یک اذان و دو اقامه.[25]

13. امام­باقر(ع) از امیرالمومنین علی(ع) نقل می­کند: وقتی رسول­الله(ص) به معراج رفت در آسمان هفتم مکانی را در عرش دیدم، من را در آنجا نشاندند و خداوند فرمود: هرکس از امت تو خواسته باشد از بلای من در امان باشد و دعایش مستجاب شود، هنگامی که اذان مغرب را شنید، این دعا را بخواند:

یَا مُسَلِّطَ نِقْمَتِهِ عَلَى أَعْدَائِهِ بِالْخِذْلَانِ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْعَذَابِ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ یَا مُوَسِّعاً فَضْلَهُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ بِعِصْمَتِهِ إِیَّاهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ حُسْنِ عَائِدَتِهِ عَلَیْهِمْ فِی الْآخِرَةِ وَ یَا شَدِیدَ النَّکَالِ بِالِانْتِقَامِ وَ یَا حَسَنَ الْمُجَازَاةِ بِالثَّوَابِ مَنْ أَطَاعَهُ وَ یَا بَارِئَ خَلْقِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ مُلْزِمَ أَهْلِهِمَا عَمَلَهُمَا وَ الْعَالِمَ بِمَنْ یَصِیرُ إِلَى جَنَّتِهِ وَ نَارِهِ یَا هَادِی یَا مُضِلُّ یَا کَافِی یَا مُعَافِی یَا مُعَاقِبُ اهْدِنِی بِهُدَاکَ وَ عَافِنِی‌ بِمُعَافَاتِکَ مِنْ سُکْنَى جَهَنَّمَ مَعَ الشَّیَاطِینِ وَ ارْحَمْنِی فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی کُنْتُ مِنَ الْخَاسِرِینَ وَ أَعِذْنِی مِنَ الْخُسْرَانِ بِدُخُولِ النَّارِ وَ حِرْمَانِ الْجَنَّةِ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا ذَا الْفَضْلِ الْعَظِیم[26]

این روایت شاهد این مطلب است که حتی دعاهائی که در مواقع مختلف مانند اوقات اذان وارد شده به وحی الهی بوده تا چه رسد به خود اذان.

14. امام­کاظم(ع) فرمودند: الصلاة خیر من النوم (گفتن این جمله: نماز بهتر از خوابیدن است در اذان) بدعتی است که بنی­امیه انجام داده و آن را داخل اذان نمودند؛ در حالی که در اصل اذان این فقره وجود ندارد؛ اما اگر کسی آن را برای آگاه شدن مردم از نماز بگوید و در اذان داخل نکند، اشکال ندارد؛ زیرا ما آن را جزء اذان نمی­دانیم.[27]

15. از امام­صادق(ص) در مورد معنی حی علی خیر العمل پرسیدند، که در جواب فرمودند: بهترین عمل ولایت اهل­بیت(ع) ­است. و در روایت دیگر آمده که: بهترین عمل نیکی نمودن به فاطمه(س) و فرزاندان اوست.[28]

16. امام (ع) فرمود: بلال بنده­ای صالح بود. بعد از رسول خدا(ص) برای احدی (از دشمنان) اذان نگفت به همین دلیل حی علی خیر العمل حذف ( توسط دشمنان) شد.[29]

سه روایت اخیر در رد اذانی است که اهل­سنت می­گویند. زیرا ایشان دست به جعل و تحریف در اذان نموده و از سوئی اعتقادی باطل در تشریع اذان دارند. از طرفی وقتی ما روایات اهل­بیت(ع) را ملاحظه می­کنیم، تشریع اذان با قضیه معراج و فضائل امیرالمومنین علی(ع) آمیخته است که این مطالب در روایات اهل­سنت دیده نمی­شود و بعد از این نتیجه گیری را به خواننده واگذار می­کنیم که آیا اذان در زمان پیامبر(ص) اذان شیعه است یا اذان اهل­سنت!

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق
جایگاه در درختواره اثنا عشریه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

نفس زکیه

No image

صیحه آسمانی

Powered by TayaCMS