دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارث در نکاح منقطع temporary marriage

No image
ارث در نکاح منقطع temporary marriage

كلمات كليدي : اهليت تمتّع، حمل، جنين، غايب مفقودالاثر، نكاح منقطع، خنثي، ارث

نویسنده : محمد حسين رامين

ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است[1]و همچنین به معنای بقیه‌ و باقی‌مانده‌ی چیزی نیز می‌باشد.[2] در اصطلاح حقوقی مقصود از آن، انتقال مالکیت اموال میت، پس از فوت به ورّاث او می‌باشد.[3] قانون‌گذار در کلام خود کسی را که ارث می‌برد وارث، و متوفی را مورّث، و اموال و دارائی متوفی در حین فوت وی را، ترکه می‌نامد.[4]

هر گاه عقد نکاح برای مدت معینی واقع شود، نکاح را منقطع یا موقت می‌گویند (م 1075 ق.م). مسلم است که در نکاح دائم، زوجین بواسطه‌ی قرابت سببی که بین آن‌ها ایجاد می‌شود از یکدیگر ارث می‌برند.[5]

لیکن در نکاح منقطع، زوجین علی‌الاقاعده از یکدیگر ارث نمی‌برند.[6] این مساله به روشنی از ماده‌ی 940 ق.م قابل درک است، لیکن این سوأل در ذهن ایجاد می‌شود که آیا می‌توان در عقد نکاح منقطع، شرط نمود که زوجین از یکدیگر ارث ببرند. چرا که نکاح منقطع نیز مانند نکاح دائم بین زوجین قرابت سببی ایجاد می‌کند.[7]حقوق‌دانان در پاسخ به این سوأل دو پاسخ متفاوت ارائه کرده‌اند:

الف) برخی از حقوق‌دانان معتقدند که، اگرچه در ماده 940 ق.م آمده است: «زوجین که زوجیت آن‌ها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می‌برند»، لیکن حکم این ماده، به استناد ماده 10 ق.م به این معنی نیست که زوجین در نکاح منقطع، نمی‌توانند شرط وراثت قرار دهند. قول مشهور در فقه امامیه نیز جواز چنین شرطی است.[8] پس ارث نبردن در نکاح منقطع، مربوط به زمانی است که در آن صحبتی از ارث نشده باشد و معمولاً هم اینگونه است.

ب) برخی دیگر از حقوق‌دانان معتقدند که نمی‌توان درنکاح منقطع چنین شرطی نمود. چرا که نتیجه‌ی این شرط آن است که، زوج یا زوجه‌ی منقطعه که قانوناً در شمار ورثه نیست، به جمع آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها افزوده شود. حال اینکه مقررات باب ارث از جمله‌ی قوانین آمره هستند که افراد هرگز نمی‌توانند بر خلاف آن توافق کنند و با میل خود کسی را از جمع ورثه خارج نموده یا به آن اضافه نمایند.[9] در نتیجه، اشخاص نمی‌توانند به استناد اصل حاکمیت قرارداد‌ها (م 10 ق.م) درباره‌ی موضوعی که می‌دانیم از احکام امری قانونی است، تصمیم بگیرند. از سوی دیگر قید «که زوجیت آن‌ها دائمی بوده» در عبارت ماده‌ی 940 ق.م نشان دهنده‌ی آن است که نکاح منقطع نمی‌تواند سبب ارث باشد.[10]

مقاله

نویسنده محمد حسين رامين
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - حقوق مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

ضمان و اقسام آن

No image

شرایط شکلی صدور برات

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

یکی از اصول حاکم بر اسناد تجاری، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات در مقابل سند تجاری می‌باشد طبق این اصل، اسناد تجاری به خودی خود معرّف طلب صاحب آن می‌باشند و روابط حقوقی که ممکن است بین امضاکنندگان و ظهرنویسان موجود باشد و ادّعاهایی که هر یک از آنها بر دیگری درباره معامله‌ای که به صدور سند تجاری منجر شده است، در حقوق صاحب سند تجاری، تأثیری ندارد و سند تجاری گردش کرده و از طرف دارنده اصلی به دیگری منتقل شده و یک سند مستقل از رابطه حقوقی اصلی است
Powered by TayaCMS