كلمات كليدي : خبر، ارزش خبري، خبرنگار، صافي، رسانه هاي جمعي
نویسنده : قاسم كرباسيان
ارزشهای خبری معیارهایی هستند که بر اساس آنها، خبرنگاران تشخیص میدهند، چه چیزی ارزش خبری دارد و باید آنرا گزارش کنند.[1]
خبر، گزارش چیزی جدید است، که مخاطب خاص به آن توجه میکند؛ اعم از اینکه در سطح جهان باشد یا در سطح کشور، یا اینکه محدود به حوزههای توجه جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و ... باشد.[2]
«روژه کلوس» استاد مرکز مطالعات فنون انتشارات جمعی دانشگاه بروکسل در کتاب اخبار، خبر را نقل ساده و خالص وقایع جاری معرفی کرده است.
در میان خبرنگاران و روزنامهنگاران، سنتهایی وجود دارد، که بر مبنای آنها، خبر را از ناخبر جدا میکنند. در هر دفتر خبری نیز صافیها، براساس ملاکهایی، مانع عبور برخی اخبار میشوند. این معیارها که خبرنگاران و صافیها، برمبنای آن عمل میکنند، همان ارزشهای خبری میباشند.[3] این ارزشها، کدهای حرفهای میباشند، که در گزینش، ساخت و ارائه گزارشهای خبری، کاربرد دارند و نتیجهی نیازهای تولیدی بنگاههای خبری صنعتیشده هستند.
افرادی که برای بنگاههایی از این نوع کار میکنند، جاهطلبیها، وفاداریها، تواناییها و خط مشیهای سیاسی مختلفی بروز خواهند داد. آنان در درون بنگاه، در معرض تقسیم کار گسترده قرار دارند. در ورای بنگاه هم رقبا و ایدئولوژی شغلی ژورنالیستی-حرفهای پخش، در صحنه حضور دارند. در چارچوب این زمینههاست که ارزشهای خبری فعالند؛ تا از میان اینهمه، سهمی که تمامی افراد، رویهها و باورهایی از این دست، ادا میکنند، محصولی استاندارد بسازند.[4]
"یوهان گالتونگ" و "مری روگ" از چهرههای برجسته در پژوهشهای ارتباطی را میتوان بعنوان طلایهداران بحث ارزشهای خبری برشمرد. این دو تن در سال 1965 مقالهای با عنوان «ساختار اخبار داخلی» چاپ کرده و طی آن به بررسی نحوۀ ارائه بحرانهای کنگو، کوبا و قبرس در چهار روزنامه نروژی پرداختند. در این مقاله که در نشریه پژوهشهای صلح به چاپ رسیده، دوازده ارزش خبری مطرح شدند.[5]
انواع ارزشهای خبری
در طول سالها، بارها تلاش شده است، تا ارزشهای خبری را مشخصتر تشریح و تعریف کنند؛ اما بسیار دشوار است که فهرست قطعی و ثابتی برای ارزشهای خبری تهیه نمائیم؛ چون در مطالعات مختلف، به کلیت موضوع با دیدگاههای مختلفی نزدیک شدهاند و از فرضها و مجموعه اصطلاحات و واژگان مختلفی استفاده کردهاند.[6]
برخی، این ارزشها را هفت مورد برشمردهاند؛ که عبارتند از:
1. دربرگیری(Impact)؛ رویداد، وقتی بعد دربرگیری دارد؛ که برروی تعداد زیادی از افراد جامعه، تأثیری در زمان حال یا آینده داشته باشد. دلیل اهمیت داشتن آن، عمومیت یافتن و یا تأثیر رویداد برروی تعداد کثیری از افراد جامعه است.
2. شهرت(Fame)؛ اشخاص حقیقی یا حقوقی، که بخاطر فعالیتهایشان در جامعه، شناختهشده باشند، ارزش خبری دارند. شهرت ممکن است بار منفی و یا بار مثبت داشته باشند. افراد و نهادهای جامعه از شهرت یکسان برخوردار نیستند و ارزش خبری یکسانی ندارند.
3. برخوردها(Conflict)؛ اینگونه رویدادها حاوی برخورد(اختلاف و یا تضاد) میان افراد، گروهها، اقوام و ... با یکدیگر یا با طبیعتند. برخورد، ممکن است بصورت جسمانی یا فکری باشد. دلیل اهمیت این موضوع، آن است که این مسئله، احتمال دارد، توازن جامعه را برهم بزند و تأثیر بر امنیت مادی و معنوی جامعه بگذارد.
4. استثناها و شگفتیها(Oddity)؛ این نوع خبر شامل هر رویداد غیر عادی عجیب، استثنائی یا نادر است.
5. بزرگی و فراوانی(Magnitude)؛ این ارزش خبری به آمار و ارقام مربوط میشود. ارقام ممکن است دربرگیرندهی تعداد نظرات یا میزان خسارتهای جانی و مالی باشد. هرچه تعداد و مقدار، افزونتر باشد، اهمیت و ارزش این خبر بیشتر خواهد شد.
6. مجاورت(Proximity)؛ همانطور که رویدادی برای فردی خبر محسوب میشود، ممکن است برای فردی دیگر جنبهی خبری نداشته باشد و یا ممکن است رویدادی برای یک شهر ارزش خبری داشته؛ ولی در شهر فاقد ارزش باشد. آنچه باعث میشود این اتفاق بیفتد، ممکن است عامل مجاورت و عدم آن باشد. ممکن است مجاورت جغرافیایی یا معنوی، موجب ارزشی شدن یک خبر گردد؛ بطور مثال، یک خبر بخاطر نزدیک بودن به فرهنگ جامعهای، در آن جامعه ارزش پیدا کند.
7. زمان و تازگی رویداد(Timeliness)؛ زمان وقوع یا تازگی رویداد، به مطلب خبری، ارزش ویژه میدهد. رویدادی که امروز اتفاق میافتد، اگر امروز گزارش نشود، از جنبه روزنامهنگاری فاقد ارزش خواهد بود.[7]
این هفت ارزش خبری، حالتی منحصر به فرد دارند و میتوانند جنبههای ارزشی خبرها را پوشش دهند و اطلاع از آنها کمابیش میتواند، برای درک ارزشهای خبری کفایت کند.
اما "گالتونگ" و "روگ"(1965) در مقالهای با اعلام یک مرحلهای بودن فرایند تبدیل رویداد به خبر، دوازده عامل مؤثر بر گزینش خبر را مشخص کردند. به عقیده آنها، هشت ارزش نخست، در همهجای جهان به طرز مشترک، مورد استفاده روزنامهنگاران قرار میگیرند و ربطی به مشخصههای فرهنگی ملل گوناگون ندارند؛ اما چهار عامل بعدی در گوشۀ شمال غربی دنیا از جنبۀ فرهنگی به طرزی یکسان و مشابه در امر گزینش اخبار بکار گرفته میشوند. این ارزشهای دوازدهگانه عبارتند از:
1. بسامد یا تواتر(Frequency)؛ به اعتقاد گالتونگ و روگ، این ارزش خبری در حقیقت یک ظرف زمانی است که رویداد، آنرا پر میکند. رسانههای خبری و روزنامهنگاران خبرهایی را که از لحاظ تواتر و فرکانس کوتاهترند، بیشتر مورد توجه قرار میدهند و به بهترین وجهی از عهدۀ ثبت رخدادهای خبری زودگذر؛ از قبیل جنایات، شورشها و سخنرانیهای مهم سیاسی برمیآیند. اما از سوی دیگر، روندهای اجتماعی و اقتصادی دراز مدت، که از نظر تکوین و تحقق نهایی مستلزم زمان طولانیتری هستند، در خارج از دایرۀ انتخاب روزنامهنگاران باقی میمانند و ارزش خبری کمتری دارند؛
2. آستانه(Threshold)؛ آستانه را که میتوان نقطهی شروع هم نامید، در حقیقت اندازه، قد و قوارۀ رویداد است. برای هر رویداد آستانهای وجود دارد که اگر رویداد به سطح آن نرسد، اصلاً مخابره نخواهد شد. هر اندازه یک رویداد از نظر آستانه، بزرگتر باشد برای استمرار درج آن به درام یا هیجان قویتری نیاز داریم؛
3. صراحت یا فقدان ابهام(Unambiguity)؛ این ارزش، در واقع به وضوح رویداد مربوط میشود. رخدادها طبق این ارزش، باید روشن و واضح باشند و تفسیرشان دشوار نباشد؛
4. معناداری(Meaning Fullness)؛ معنیدار بودن، خود را به دو صورت نشان میدهد: الف) مجاورت فرهنگی؛ ب) مربوط بودن.
مجاورت فرهنگی؛ برای کسی که خبر را گردآوری میکند، اگر این احساس بوجود آید، که پیشینۀ فرهنگی یک رخداد، با او و مخاطبان رسانهاش هماهنگی و همخوانی دارد، آنرا برای درج و پخش انتخاب میکند.
مربوط بودن؛ رویدادهایی که در فرهنگهای دور دست رخ میدهند، کمتر بخت و امکان گزینش مییابند، مگر آنکه بصورت تهدید جلوهگر شوند؛
5. همخوانی و هماهنگی(Consonance)؛ گالتونگ و روگ، این ارزش خبری را اینگونه تبیین کردهاند: قابلیت پیشبینی کردن یک رویداد و یا تمایل داشتن رسانهها به یک رویداد. این دو محقق برآنند که اگر رسانهها انتظار و قصد تحقق یک رویداد را داشته باشند، آن رویداد قطعاً محقق خواهد شد. بطور مثال، در جریان اعتصاب معدنچیان آمریکا در سال 1984، خبرنگاران تلویزیون انتظار رویارویی خشونتآمیز اعتصابکنندگان و پلیس را داشتند و عملاً هم با چنین صحنههایی مواجه شدند؛
6. غیر منتظره بودن(Unexpectedness)؛ مراد این دو محقق از این ارزش، غیر قابل پیشبینی بودن و ندرت رویداد است. خبرنگاران به چیزهای غیر متعارف و نادر و غریب توجه نشان میدهند و نزد آنها اینگونه اخبار، ارزش ویژهای دارند؛
7. استمرار(Continuity)؛ استمرار یا تداوم، ناظر بر خبر جاری است. اگر خبری تحت پوشش خبری قرار گیرد، تا زمان مشخصی بطور مستمر تحت پوشش خبری خواهد ماند؛
8. ترکیب(Composition)؛ ترکیب، آمیزهای از انواع رویدادهاست. به عنوان مثال؛ اگر روزنامهای حاوی چندین خبر خارجی است، چند خبر داخلی به آن میافزاید، تا توازن خبری را برقرار کند و یا در کنار چند خبر منفی، یک یا دو خبر مثبت را برای برقراری تعادل میآورند؛
9. ارجاع یا تمثل به ملل برگزیده(Reference of Elite Nations)؛ گالتونگ و روگ، اثبات میکنند که رسانههای غربی در اکثر موارد خبری، نمونههای خود را از میان ملل برگزیده انتخاب میکنند؛
10.ارجاع به شخص برگزیده یا اشاره به افراد نخبه(Reference to Elite Persons)؛ در رسانههای غربی، پوشش خبریِ عملکرد افراد برگزیده و معروف، دامنهدارتر از افراد عادی است؛
11.شخصیتسازی(Personalization)؛ در رسانههای غربی، رویدادها را عملکرد افراد و مردم میدانند و در واقع به هویتبخشی به افراد میپردازند؛
12.منفیگرایی(Negativity)؛ مراد از منفیگرایی این است که خبر خوب، خبر بد است. همین برداشت، جوهرۀ اصلی نگاه خبر گزاریهای غربی به جهان سوم را شکل میدهد.[8]
کارکردهای ارزشهای خبری
خصوصیت مهم این ارزشها را باید در این دانست که هم خبرنگار را در شناخت و فهم خبر کمک میکنند و هم در تهیۀ خبر، به خصوص مقدمه آن، او را یاری میکنند. از سوی دیگر میتوانند بعنوان معیار برای ارزیابی رویدادهای روز، از جهت محیط(فضایی که اشغال میکنند) در صفحهی روزنامه به اندازه تیتر و ... مورد استفاده قرار گیرد.[9]
عوامل تغییردهندهی ارزشهای خبری
عواملی که ارزشهای خبری را در کادر واقعی روزنامهنگاری تغییر میدهند، عبارتند از:
1. سیاست یک روزنامه؛ سیاست یک روزنامۀ خاص ممکن است باعث افزایش یا کاهش اهمیت یک مطلب باشد؛
2. طبقه اجتماعی خوانندگان؛ طبقه اجتماعی، تا حد زیادی میتواند در مودر اینکه چه خبرهایی ارائه شوند، تعیینکننده باشد؛
3. تعداد صفحات روزنامه و فضای موجود؛
4. زمان؛
5. انتشار قبلی یک مطلب؛
6. سانسور.[10]