كلمات كليدي : هنجاريابي، پايايي، اعتبار، روان شناسي شخصيت، standardizations، validity، reliability
نویسنده : هانيه بشارتي
شخصیت عبارتست از الگوی نسبتا پایدار صفات(traits)، گرایشها و یا ویژگیهایی که تا اندازهای به رفتار فرد دوام میبخشد.[1]
واژه شخصیت، معادل کلمه انگلیسی personalityبوده که از کلمه persona اقتباس شده و به معنی نقاب یا ماسکی است که در یونان قدیم در میهمانیها بر چهره میگذاشتند. این تعبیر تلویحا اشاره به این مطلب دارد که شخصیت هر کسی، ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمیز او از دیگران باشد. بنابراین شخصیت، عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند.[2]
ارزیابی شخصیت، یکی از حوزههای اصلی کاربرد روانشناسی در دنیای واقعی است. بعضی از روشهای ارزیابی شخصیت؛ عینی(objective) و برخی نیز کاملا ذهنی(subjective) و مستعد سوگیریهای شخصی هستند. نتایج اجرای آزمونهای ذهنی گاهی به دلیل ویژگیهای خاص شخصیت ارزیابی کننده تحریف میشوند. به همین دلیل اعتقاد بر این است که بهترین روش ارزیابی شخصیت باید دارای سه شرط پایایی، اعتبار و هنجاریابی باشد.
هنجاریابی standardization
ثبات موقعیتها و روشها برای ایجاد یک آزمون را گویند و به معنی همسانی در شرایط و روش اجرای یک آزمون یا هر وسیله ارزیابی دیگر است.
پایایی validity
ثبات و همسانی نمرههای آزمون در طول زمان را گویند. کسب دو نمره متفاوت در اجرای مجدد یک آزمون، نشانه بیثباتی آزمون است و به همین دلیل، چنین آزمونی را نمیتوان با اطمینان برای ارزیابی شخصیت بکار برد.
روشهای گوناگونی برای تعیین پایایی یک آزمون وجود دارد. یکی از این روشها؛ روش بازآزمایی آزمون(test- re test method) میباشد. در این روش، یک آزمون را دو بار روی آزمودنیهای یکسانی اجرا میکنند و بعد با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی، این دو مجموعه نمره را از لحاظ آماری با یکدیگر مقایسه میکنند.
روش دیگر محاسبه پایایی، استفاده از صورتهای هم عرض یا موازی (equivalent-form method) است. در این روش به جای دو بار اجرای یک آزمون، آزمودنیها به دو آزمون هم عرض پاسخ میدهند.
سومین روش تعیین پایایی، استفاده از روش دو نیم کردن(Split-half method) است. در این روش، آزمون فقط یک بار اجرا میگردد. سپس آزمون به دو نیمه مساوی تقسیم و ضریب همبستگی نمرههای دو نیمه محاسبه میشود.
اعتبار reliability
به این موضوع اشاره دارد که آیا آزمون دقیقا همان چیزی را میسنجد که برای اندازهگیری آن ساخته شده است؟ آیا یک آزمون هوش، واقعا هوش را میسنجد؟ اگر یک آزمون، چیزی را که برای سنجش آن طراحی شده است اندازهگیری نکند، فاقد اعتبار است و در نتیجه نمیتوان نتایج آن را برای پیشبینی رفتار بکار بست. اعتبار نیز همانند پایایی باید دقیقا قبل از اینکه آزمون مورد نظر به منظور ارزیابی یا هدفهای پژوهشی بکار رود، تعیین شود.
بطو رکلی، چند نوع اعتبار وجود دارد که از مهمترین آنها به لحاظ کاربرد عملی برای پیشبینی رفتارهای آتی افراد، میتوان به اعتبار پیشبین (predictive validity) اشاره کرد، که تعیین اعتبار پیشبین یک آزمون، مستلزم محاسبه همبستگی بین نمره آزمون(متغیر پیشبین) و اندازه عینی رفتار(متغیر ملاک) است.
اعتبار محتوا content validity
به محتوای مواد آزمون و یا به عبارت دیگر به تک تک مواد آزمون اشاره دارد. به منظور تعیین این اعتبار باید ارتباط هر یک از مواد آزمون را با آن چیزی که آزمون برای اندازهگیری آن طراحی شده، مشخص نمود.
اعتبار سازه construct validity
به قابلیت آزمون در سنجش سازهای مثل یک صفت و یا انگیزه که یک مولفه فرضی یا نظری رفتار است، اشاره دارد.
امروزه در روانشناسی، پرسشنامههای خودسنجی(self-report inventory)، روشهای فرافکن، مصاحبهها، روشهای ارزیابی رفتاری و روش ارزیابی نمونهگیری اندیشه، رویکردهای عمده ارزیابی شخصیت را در برمیگیرند.[3]