فرهنگ اسلامي، دامنه عدالت
ابراهیم شفیعی سروستانی
2. دامنه عدالت موعود
در فرهنگ اسلامی، ظلم معانی و مصادیق متعددی دارد و در آیات و روایات این کلمه به سه مفهوم به کار رفته است:
1. ظلم در معنای کفر و شرک نسبت به خدا[1]
2. ظلم نسبت به خود(گناه و عصیان)[2]
3. ظلم نسبت به دیگران(ستم و تجاوز)[3]
امام علی(ع) در بیانی بسیار زیبا، معانی متعدد ظلم را این گونه تبیین کردهاند:
«ألا و إن الظلم ثلاثه: فظلم لا یغفر، و ظلم لا یترک، و ظلم مغفور لا یطلب فأما الظلم الذی لا یغفر فالشرک بالله، قال الله سبحانه: إن الله لایغفر أن یشرک به26[4] و أما الظلم الذی یغفر، فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات و أما الظلم الذی لایترک فظلم العباد بعضهم بعضا»[5]
بدانید که ستم سه گونه است: ستمی که هرگز آمرزیده نشود، و ستمی که بازخواست گردد، و ستمی که بخشوده است و بازخواست نشود. اما آن ستمی که هرگز آمرزیده نشود، شرک به خداست. خدای تعالی گوید: «مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود، نمیبخشاید» و ستمی که آمرزیده شود، ظلم بنده است به خود، به ارتکاب برخی کارهای ناشایست، و ستمی که بازخواست میشود، ظلم کردن مردم بر یکدیگر است.
همچنان که «ظلم» مفاهیم و مصادیق متعددی دارد، کلمه مقابل آن، یعنی «عدل» نیز از نظر معنا و مصداق بسیار گسترده است و حوزه وسیعی را شامل میشود. براساس آموزههای دین اسلام، عدالت و عدالتگستری تنها به صحنه حیات اجتماعی انسانها و روابط آنها با دیگران محدود نمیشود، بلکه حوزه وسیعی شامل رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خود و رابطه انسان با دیگران را در بر میگیرد. از همین روست که میبینیم در روایات هر زمان که از ظلمستیزی امام مهدی(عج) سخن به میان میآید، همه مظاهر ظلم مورد توجه قرار میگیرد و بر این نکته تأکید میشود که آن حضرت نه تنها رسم ستم و تجاوز را در روابط انسانها با یکدیگر بر میاندازد و این روابط را بر محور عدالت سامان میدهد، بلکه با هرگونه کژروی، کجاندیشی و انحراف اخلاقی و اعتقادی نیز مبارزه میکند و رابطه انسان با خود و خدای خود را نیز به عدالت بر میگرداند.
برای روشنتر شدن آنچه گفته شد، به بررسی برخی از روایتهایی میپردازیم که به توصیف ظلمستیزی و عدالتگستری امام مهدی(عج) پرداختهاند، تا مشخص شود که در هر یک از آنها کدام معنا از ظلم و کدام مصداق از عدالت قصد شده است:
2ـ1. عدالت در رابطه انسان با خدا
در برخی از روایات، به معنای نخست ظلم، یعنی کفر و شرک، توجه شده و قیام عدالتگستر امام مهدی(عج) را به عنوان قیامی که این نوع از ظلم را از صحنه روزگار پاک میسازد، تفسیر کردهاند که روایت زیر از ابوبصیر از آن جمله است: از امام صادق در مورد این آیه پرسیدم:
«هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون»:[6]
«او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است، پیروز گرداند، هرچند مشرکان خوش نداشته باشند».
حضرت در پاسخ فرمودند:
«به خدا هنوز تأویل این آیه نازل نشده است.»
گفتم: «پس کی نازل میشود؟» فرمود:
«زمانی که به خواست خدا قائم به پا خیزد. هنگامی که قائم قیام کند، هیچ کافر و مشرکی نمیماند، مگر اینکه از قیام او ناخشنود است. حتی اگر کافر یا مشرکی در دل سنگی باشد، آن سنگ ندا میدهد که: ای مؤمن! کافر یا مشرکی در دل من است، او را بکش. پس خدا او را آشکار میکند.»[7]
در ذیل آیه یاد شده روایات دیگری نیز وارد شده است که همگی دلالت بر این دارند که در زمان ظهور امام مهدی(عج) جهان از همه مظاهر کفر و شرک پیراسته و دین حق بر سراسر گیتی حاکم میشود.[8] در تفسیر علی بن ابراهیم قمی (معروف به تفسیر القمی)، نیز در تفسیر این آیه چنین آمده است:
«این آیه در مورد قائم از آل محمد نازل شده است. او آن پیشوایی است که خداوند بر همه ادیان پیروزش میگرداند، و زمین را از قسط و عدل پر میسازد.[9] و این آیه از جمله مواردی است که گفتیم تأویل آن پس از تنزیلش خواهد آمد.
از دیگر روایاتی که در آنها مصداق اول ظلم ـ البته در معنایی وسیعتر که شامل هرگونه بدعت و باطل نیز میشود ـ اراده شده است، روایتی است که از امام باقر(ع) در تفسیر این آیه شریفه وارده شده است: «الذین إن مکنّاهم فی الارض أقاموا الصلوه و اتوا الزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور: همان کسی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند، فرجام همه کارها از آن خداست.»(حج،41)
آن حضرت در تفسیر آیه یاد شده میفرماید:
«این آیه درباره خاندان محمد(ص) تا آخرین امام[نازل شده] است. خداوند مشرقها و مغربهای زمین را در اختیار مهدی و یارانش قرار میدهد و دین را به دست او آشکار میسازد. خداوند به وسیله مهدی و یارانش همه[مظاهر] بدعت و باطل را میمیراند، همچنان که [پیش از آن] نابخردان حق را میرانده بودند. به گونهای که ظلم در هیچ جا دیده نمیشود و امر به معروف و نهی از منکر میکنند.»[10]
2ـ2. عدالت در رابطه انسان با خود
در پارهای دیگر از روایاتی که به ظلمستیزی امام مهدی(عج) پرداختهاند، دومین چهره ظلم، یعنی ظلم انسان به خود، با همه مظاهر آن، مورد توجه قرار گرفته و بر این موضوع تأکید شده است که آن حضرت با هدف گسترش عدالت در جهان با هرگونه فساد و تباهی و گناه و نافرمانی خدا، مبارزه و زمین را از هرگونه پلیدی پاک میکند:
«یفرج الله بالمهدی عن الامه یملأ قلوب»
درپارهای دیگر از روایاتی که به ظلمستیزی امام مهدی(عج) پرداختهاند، دومین چهره ظلم، یعنی ظلم انسان به خود، با همه مظاهر آن، مورد توجه قرار گرفته است. برخی دیگر از روایات به سومین مصداق ظلم، یعنی ستم و تجاوز به دیگران توجه کرده و از میان برداشتن همه روابط ظالمانه موجود در جوامع انسانی را به عنوان یکی دیگر از مظاهر عدل مهدوی برشمردهاند:
«خداوند به وسیله مهدی برای امت گشایش حاصل میکند. او دل بندگان را با عبادت پر میکند و عدالتش را بر آنها دامنگستر میسازد. خداوند به وسیله او دروغ و دروغگویی را ریشهکن میکند و خوی درندگی و ستیزهجویی را از بین میبرد و طوق ذلت و بردگی را از گردن شما برمیدارد.»[11]
در روایت دیگری از امام علی(ع) تصریح شده که در زمان ظهور امام مهدی(عج) عدالت بر جهان درون انسانها نیز حاکم میشود و همه به صلاح و رستگاری روی میآورند:
«او زمین را از عدل و قسط و نور و برهان پر میکند، طول و عرض جهان برابر او تسلیم میشود. هیچ کافری نمیماند، مگر اینکه ایمان میآورد و هیچ نابکاری نمیماند، مگر اینکه به صلاح و پرهیزگاری میگراید. در دولت او درندگان نیز از در سازش با یکدیگر در میآیند.»[12]
2ـ3. عدالت در رابطه انسان با دیگران
برخی دیگر از روایات به سومین مصداق ظلم، یعنی ستم و تجاوز به دیگران توجه کرده و از میان برداشتن همه روابط ظالمانه موجود در جوامع انسانی را به عنوان یکی دیگر از مظاهر عدل مهدوی برشمردهاند. از جمله در روایتی که از امام رضا(ع) نقل شده، در توصیف «قائم اهل بیت» چنین آمده است:
«یطهر الله به الارض من کل جور، و یقدسها من کل ظلم... فإذا خرج أشرقت الارض بنور ربها و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم أحد أحداً:[13]
خداوند به وسیله قائم، جهان را از هرگونه ناروایی پاکیزه و از هرگونه ستم پیراسته میسازد... آنگاه که او قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن میشود، میزان عدل را در میان مردم برپا میسازد و هیچ کس به دیگری ستم روا نخواهد داشت.»
3. گسترة عدالت موعود
گستره عدالت موعود را با دو نگاه میتوان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد: نخست با یک نگاه کلان؛ در این نگاه آنچه مورد توجه قرار میگیرد، فراگیری عدالت آن حضرت و گسترش آن در جای جای کره خاکی است. دوم، با یک نگاه جزیی و موردی؛ در این نگاه علاوه بر جهانشمولی و توسعه عام و فراگیر عدالت موعود، حاکمیت عدالت بر شئون مختلف حیات انسان نیز مورد توجه قرار میگیرد. به بیان دیگر، در نگاه دوم حاکمیت عدالت مهدوی بر هر یک از روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی جوامع انسانی به تفکیک مطالعه و بررسی میشود. در اینجا تلاش خواهیم کرد گستره عدالت موعود را با توجه به دو نگاه یاد شده، از منظر روایات مورد بررسی قرار دهیم:
3ـ1. جهانشمولی
از بررسی روایاتی که در زمینه ویژگیهای عصر حکومت جهانی امام مهدی(عج) وارد شدهاند، چنین برمیآید که در آن عصر، جهان با همه وسعتش در دایره حاکمیت عدل مهدوی قرار گرفته و هیچ کجای جهان از حوزه نفوذ عدالت موعود خارج نمیماند. از مهمترین روایتهایی که با توجه به آنها میتوان به جهانشمولی عدالت مهدی پی برد، روایتهای متواتری است که از شیعه و اهل سنت نقل شده و در آنها تصریح شده است که امام مهدی(عج) جهان را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده، از عدل و داد آکنده میسازد.
پیش از این به چند مورد از این روایات اشاره کردیم و از این رو از تکرارشان خودداری میکنیم. پارهای دیگر از روایات که میتوان جهانشمولی عدالت مهدوی را از آنها استفاده کرد، روایاتی است که در آنها تصریح شده با ظهور امام مهدی(عج) همه زمین ـ و نه فقط قسمتی از آن ـ زنده میشود و حیات دوباره مییابد. این روایات خود کنایه از این است که با گسترش عدالت آن حضرت، جهان خسته از ظلم و ستم ـ که رفته رفته به پیکری بیجان تبدیل شده ـ حیات دوباره پیدا میکند و نشاط و سرزندگی خود را باز مییابد. بخشی از این روایات، روایاتی است که در تفسیر آیه شریفه زیر وارد شده است:
«إعلموا أن الله یحیی الارض بعد موتها قد بینا لکم الآیات لعلکم تعقلون»
«بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. به راستی آیات[خود] را برای شما روشن گردانیدهایم، باشد که بیندیشید.» (حدید، 17)
در یک نمونه از این روایات که از امام باقر(ع) نقل شده، چنین میخوانیم:
«یحییها الله عزوجل بالقائم علیهالسلام بعد موتها»:[14]
«خداوند به دست قائم(عج) زمین را پس از مردنش زنده میسازد.»
از ابنعباس نیز در تفسیر آیه مذکور چنین نقل شده است: «یعنی یصلح «الارض» بقائم آل محمد من «بعد موتها» یعنی من بعد جور أهل مملکتها «قد بینا لکم الآیات» بقائم آل محمد «لعلکم تعقلون»[15]؛ [خداوند] به وسیله قام آلمحمد زمین را پس از مردنش، یعنی پس از ستم ساکنان آن، آباد و سرزنده میسازد. به راستی آیات را به وسیلة قائم آل محمد برای شما روشن گردانیدهایم باشد که بیندیشید».
3-2. همه جانبهنگری
با ظهور امام مهدی(عج) و استقرار حکومت آن حضرت، عدالت بر تمام روابط موجود در جوامع انسانی حاکم شده و ساحتهای مختلف حیات بشر رنگ عدل و قسط به خود میگیرد. به بیان دیگر عدالت مهدوی به عدالت اقتصادی یا عدالت قضایی محدود نشده و همه حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی را شامل میشود. اگر چه همه جانبه نگری عدالت موعود را میتوان از عموم یا اطلاق روایاتی که بر حاکمیت عدالت و نابودی ظلم در زمان ظهور امام مهدی(عج) دلالت میکنند، به دست آورد، اما برای روشنتر شدن این موضوع روایتهایی ناظر به گسترش عدالت در حوزههای مختلف اجتماعی را به تفکیک مورد بررسی قرار میدهیم.
3-2-1. عدالت فرهنگی و آموزشی
یکی از شاخصههای مهم عدالت مهدوی فراهم شدن امکان رشد و اعتلای فرهنگی، آموزشی برای همه مردم ـ صرف نظر از جنس، طبقه و یا رنگ و نژاد ـ است. در نظام حکومتی امام مهدی(عج) نادانی، بیسوادی و کمخردی به طور کلی ریشهکن شده، همه انسانها به مقتضای توانایی خود از بالاترین حد دانش و معرفت برخوردار میشوند. در روایتی که از امام باقر(ع) نقل شده در زمینه رشد و توسعه خردورزی در زمان امام مهدی(عج) چنین میخوانیم:
«إذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم:[16]
«هنگامی که قائم ما به پا خیزد، خداوند دستش را بر سر بندگان میگذارد و بدین وسیله عقول آنها افزایش یافته و خردهای آنها به کمال میرسد.»
در روایت دیگری، در زمینه همگانی شدن دانش و معرفت در عصر حاکمیت امام مهدی(عج) چنین آمده است:
«در دوران او شما از حکمت برخوردار میشوید تا آنجا که یک زن در خانه خود برابر کتاب خدای تعالی و روش پیامبر(ص) [همچون مجتهد با استنباط شخصی] به انجام تکالیف شرعی[17] خود میپردازد.»[18]
3-2-2. عدالت قضایی
در زمان حکومت امام مهدی(عج) عدالت به تمام معنا در مناسبات حقوقی و قضایی حاکم شده و داوری و قضاوت میان مردم از هرگونه شائبه خطا، اشتباه، بیعدالتی، جانبداری و... پیراسته میگردد که این امر به نوبه خود تأثیر مهمی در عادلانه شدن همه روابط اجتماعی و جلوگیری از ظلم و تجاوز به حقوق دیگران خواهد داشت. در این زمینه نیز روایتهای فراوانی وارد شده که در اینجا به برخی از آنجا اشاره میکنیم.
امام صادق(ع) شیوه قضاوت امام مهدی(عج) را به شیوه پیامبرانی چون حضرت داوود(ع) ـ که قضاوت عادلانه و بدون اشتباه آنها در تاریخ مشهور است ـ تشبیه کرده، میفرماید:
«زمانی که قائم آل محمد (ص) به پاخیزد، در میان مردم به حکم داوود داوری خواهد نمود. او به بینه(شاهد) نیازی نخواهد داشت؛ زیرا خدای تعالی امور را به وی الهام میکند و او بر پایه دانش خود داوری میکند و هر قومی را به آنچه پنهان نمودهاند، آگاه میسازد.»[19]
بدیهی است قضاوتی که با الهام خداوند صورت گیرد، در آن هیچ اشتباه و بیعدالتی نخواهد بود؛ اما در اینجا چند سؤال مطرح است: اول اینکه آیا امام مهدی(عج) خود به تنهایی امر قضا را به عهده خواهد گرفت یا اینکه کسانی دیگری را هم برای قضاوت بر میگزیند؟ و دوم اینکه اگر امام مهدی(عج) کسان دیگری را هم برای قضاوت میان مردم برمیگزیند، چه تضمینی وجود دارد که آنها دچار اشتباه و خطا یا قضاوت ناعادلانه نشوند؟
در پاسخ باید گفت: آنچه از روایات استفاده میشود، این است که آن حضرت تعدادی از یاران خود را برمیگزیند و برای قضاوت به سراسر جهان گسیل میدارد؛ اما آنچه باعث مصون بودن آنها از اشتباه و قضاوت ناعادلانه میشود، این است که: اولاً، آنها در بالاترین مراتب تقوا و پرهیزگاری قرار دارند و ثانیاً، در ارتباطی مستقیم با امام خود، حکم کلیه قضایایی را که در آنها دچار شک و تردید شدهاند، دریافت میکنند. در روایتی که در این زمینه از امام صادق(ع) نقل شده چنین میخوانیم: «هنگامی که قائم قیام کند، در کشورهای روی زمین کسانی را برمیانگیزد، در هر سرزمین یک نفر را، و به او میگوید: فرمان تو در کف دست توست، هرگاه کاری برایت پیش آمد که آن را نفهمیدی و ندانستی چگونه در آن حکم کنی، به کف دستت بنگر و به آنچه در آن(مکتوب) است، عمل کن.