دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تنازع اضطراب و فرهنگ

No image
تنازع اضطراب و فرهنگ

تنازع اضطراب و فرهنگ

كریم فیضی

در گفتار پیشین به تقابل اضطراب و فرهنگ اشاره کردیم و چند و چون این تقابل را به اختصار توضیح دادیم.

در این گفتار ـ آنگونه که وعده کرده بودیم ـ در صدد آنیم که تقابل موجود در میان فرهنگ و اضطراب را تا حدودی باز کنیم. واقعیت این است که تقابل موجود در میان فرهنگ واقعی و اضطراب واقعی، از نوع تقابل‌های قابل انحلال یا صوری نیست بلکه از نوع تضاد است؛ یعنی تقابلی غیرقابل حل و فصل و رفع نشدنی.

بنابراین آنچه میان این دو مقوله جریان دارد، ناسازگاری محض است که در نهایت به تنازع می‌رسد. می‌دانیم که تنازع غیر از تقابل است و شدیدتر از آن. دو امر متقابل ممکن است در برابر هم صف بکشند و ایستادگی کنند، ولی دو امر متنازع اساساً همدیگر را بر نمی‌تابند و صف‌آرایی و ایستادگی را هم نمی‌پذیرند، بلکه به چیزی جز حذف همدیگر نمی‌اندیشند و به کمتر از آن نیز بسنده نمی‌کنند.

اصولا دو امر متقابل می‌توانند در کنار هم به سر برند و هرگز درصدد نفی همدیگر برنیایند، ولی دو امر متنازع، به حسب ذات تنازع خیزشان هرگز نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند. خشکی و دریا را در نظر می‌گیریم که متقابلند و هر یک جایگاه خود را دارند و هرگز در صدد از بین بردن همدیگر نیستند، اما سیل و خشکی تنازع دارند. سیل در جریان خویش، بخصوص اگر تند و بی‌محابا و طوفان خیز باشد، چیزی را در برابر خویش تحمل نمی‌کند و هرآنچه را که در پیش بیابد، در خود مستحیل می‌کند.

چنین است آتش‌های خارج شده از چارچوب و معیار. آتشی که در فتیله و سماور و بخاری است با غیر خود تقابل دارد ولی خویش را مهار می‌کند، اما یک شعله از این آتش وقتی از کانون خارج شود و در انبار یا خانه و کارگاه بیفتد و نقاب تنازع بر چشم بیاویزد، همه‌چیز را طعمه حریق خویش می‌کند و چیزی جز خاکستر برجای نمی‌گذارد.

ممکن است این مثال‌ها، مانند هر مثال دیگری وجه مبعد هم داشته باشد، اما مقصود من از تمسک به آنها صرفاً بازنمایاندن جنبه متنازع اضطراب و فرهنگ است و اینکه: این دو، تحت هیچ شرایطی همدیگر را برنمی‌تابند و هرگز همدیگر را تحمل نمی‌کنند تا کنار بیایند و چنین است که در سایه‌سار دردناک این تنازع، این نتیجه قابل توجه رخ می‌نماید که: با وجود اضطراب، نه تنها فرهنگی ساخته نمی‌شود، بلکه اساساً جایی برای فرهنگ باقی نمی‌ماند.

آری، با اضطراب، حتی اگر اندک و ناچیز باشد، فرهنگ پدید نمی‌آید و بدتر و زیانبارتر از آن، فرهنگ‌های موجود و جنبه‌های فرهنگی انسان‌ها و جوامع نیز رو به زوال می‌گذارد. کوتاه سخن اینکه: فرهنگ در غیبت اضطراب سامان می‌گیرد و اضطراب همانند سمی مهلک و کشنده است که در دیگ غذا بیفتد. غذایی که با سم کشنده آغشته شده باشد، اساساً خود سمّ است و هرگز نمی توان ارزش غذایی برای آن در نظر گرفت .

حال اگر به جوامع امروزی برگردیم و شریان تند اضطراب در آنها را در نظر بگیریم که با دلیل و بی دلیل از کوه وجود انسان به دامنه زندگی اش سرازیر می شود ، در صورتی که درک درستی از این موضوع داشته باشیم ، نخست چیزی که توجه ما را به خود جلب خواهد کرد ، فرهنگ است و در محاصره و مخاطره قرار گرفتن آن . واقع این است که اضطراب های جدید که جنس بخشی از آنها ناشناخته است‌، پیش از آنکه زندگی انسان را تهدید کند ، پایه های هویتی انسان را تهدید می کند که بیش از هر چیز با فرهنگ در ارتباط است.

تجربه نشان داده است که انسان ها در حفظ حیات و بقای زندگی از راه چاره های مختلف استفاده می کنند و آن را حتی با تنگنا های غیر قابل تصور ادامه می دهند، اما مشکل اساسی در آنجا رخ می نماید که فرهنگ در مصاف اضطراب کنار نهاده می شود و از مصرف اصلی خویش که روح بخشی به زندگی و تقویت جنبه های متعالی انسان است ، به کنار می افتد .پس راهی جز این وجود ندارد که اضطراب را در آن مقدار که ممکن است از ساحت خود دور کنیم ، اگر می خواهیم انسانی زندگی کنیم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نقش حضرت علی (ع) در غزوه أحزاب یا خندق

نقش حضرت علی (ع) در غزوه أحزاب یا خندق

اخراج بعضى قبایل یهود مانند بنى نضیر و بنى قریظه از اطراف مدینه آنها را نسبت به مسلمین و مخصوصا نسبت به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله خشمگین ساخت
جنگ احد

جنگ احد

قرشیان پس از شکست سختی که از مسلمین در جنگ بدر (سال دوم هجری) خوردند؛ تصمیم گرفتند با تمام قوا و تجهیزات خود به مسلمانان حمله کنند .

پر بازدیدترین ها

No image

امام حسن و طلاق زیاد؛ افسانه یا واقعیت

در برخی کتب روائی و تاریخ وارد شده است؛ حضرت امام حسن در طول حیات خود با زنان متعدد ازدواج کرده زود هم طلاق می‌داد و لذا در برخی روایات از آن حضرت با عنوان «مِطْلاق» یعنی زیاد طلاق دهنده، یاد شده است.
No image

ماهیت و وظیفه عقل در فقه شیعه (قسمت چهارم-قسمت پایانی)

هدف اساسى این مقاله از یک سو, اثبات ناتوانى ابزار و مفاهیم فقیهان گذشته در پدید آوردن نظریه‌اى منسجم در باب عقل, و از سوى‌دیگر, نقد مدعیات آن گروه از نواندیشان دینى است که طى سده گذشته (احیاى اجتهاد) را به عنوان راه‌حل اساسى براى معضلات و عامل تحول جوامع اسلامى مطرح کرده‌اند...
نقش حضرت علی (ع) در غزوه أحزاب یا خندق

نقش حضرت علی (ع) در غزوه أحزاب یا خندق

اخراج بعضى قبایل یهود مانند بنى نضیر و بنى قریظه از اطراف مدینه آنها را نسبت به مسلمین و مخصوصا نسبت به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله خشمگین ساخت
Powered by TayaCMS