دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مهارت‌هاي سخن گفتن

No image
مهارت‌هاي سخن گفتن

حسين محمدي

سخن گفتن، کليد ارتباط با ديگران است. با مردم چگونه «رابطه کلامي‌» برقرار کنيم؟ لحن گفتار، چه تأثيري بر مخاطب ما مي‌گذارد؟ کلام، در چه صورت بر دل‌ها مي‌نشيند و مقبول طبع قرار مي‌گيرد؟ اصلاً درباره چه چيز‌هايي بايد سخن گفت و از چه گفتاري و چگونه گفتاري بايد پرهيز کرد؟ چه روشي بر محبت و محبوبيت مي‌افزايد و چه شيوه‌اي ايجاد تنفر مي‌کند؟ اينها همه، سؤال‌هايي است که به «ادب و آداب گفتار» مربوط مي‌شود و شيوه‌هاي کاميابي در کلام را بايد آموخت، تا از طريق رابطه گفتاري، هم دانسته‌ها و خواسته‌هاي خويش را بهتر بيان کرد، هم بر ديگران تأثير مثبت گذاشت و هم کلام را پل ارتباطي با ديگران ساخت.

برخي پرحرفند

«حرافي»‌، گاهي هم سر از «وراجي» در مي‌آورد. اگر از پرحرفي ديگران خسته مي‌شويد، لابد ديگران هم از پرچانگي شما دچار خستگي مي‌شوند و به ستوه مي‌آيند. پس، بايد از تکرار ملال آور و پرحرفي آزار‌دهنده پرهيز کرد و ظرفيت طرف و اشتياقش را براي شنيدن در نظر گرفت.

برخي بددهانند

بد حرف زدن، زشت گويي، تندي در گفتار، هتاکي و بي حرمتي، از آفات کلام به شمار مي‌آيد. بسياري از دوستي‌هاي ديرين و روابط صميمي، گاهي به خاطر کلامي ‌نسنجيده و اهانت آميز و تحقير کننده يا دل آزار، بر هم مي‌خورد. اگر جواب «هاي»‌، «هوي» است، جواب سخن مؤدبانه هم پاسخ احترام آميز است. امام علي(ع) فرموده است: «اجملوا في الخطاب تسمعوا جميل الخطاب» زيبا سخن بگوييد و خطاب کنيد، تا جواب زيبا هم بشنويد.

گروهي دهن‌لقند

قدرت رازداري و حفظ اسرار، نشانه کمال است. آنان که هيچ حرفي را نمي‌توانند نگاه دارند و حتي آنچه را نيز که سفارش شده «به کسي نگوييد»‌، در اولين فرصت «لو» مي‌دهند، قابل اعتماد نيستند و از «محرم راز» بودن درمي‌آيند و وجهه خودشان را از دست مي‌دهند. خيلي «حرف‌هاي مگو» وجود دارد که بايد در صندوق سينه محبوس باشد و به بيرون درز نکند، چه رازهاي شخصي، چه امور مربوط به حيثيت و آبروي ديگران و... پس، بايد تمرين کرد که هر حرف را نزد. تازه، بعضي از حرف‌ها هم بي‌اساس و شايعه است و بازگو‌کردن آنها، نوعي دامن زدن به شايعات دروغ است و اين گناه به شمار مي‌رود. باز هم کلامي ‌از امام علي (ع) که فرموده: «لا تحدث الناس بکل ما تسمع» هر چه را مي‌شنوي، براي مردم بازگو مکن.

بعضي خام گفتارند

حرف هم مثل غذا، بايد بپزد، دم بکشد، وقتي پخته شد «عرضه» گردد. پختگي سخن به آن است که در وراي آن، انديشه و درنگ و مصلحت انديشي و عاقبت‌نگري باشد. وقتي حرفي نسنجيده از دهان بيرون پريد، ديگر نمي‌توان عوارض و عواقب و پيامدهاي آن را جمع کرد. خيلي‌ها پشيمان مي‌شوند که فلان سخن را چرا گفتند، يا با فلاني چرا آنگونه حرف زدند. آرزو مي‌کنند که کاش کمي ‌فکر کرده بودند. ولي، اين «حسرت بعدي»، هرگز جاي آن «انديشه قبلي» را نمي‌گيرد. در حالي که با لحظه‌اي تدبر، مي‌توان جلوي بسياري از پشيماني‌ها را گرفت. پس، «اول انديشه، وآنگهي گفتار» را از ياد نبريم.

برخي دشوارگويند

اگر قلمبه گويي، سخت گفتاري، پيچيده سخن گفتن و سنگين حرف زدن، سبب شود که گوينده با شنونده نتواند «رابطه» برقرار کند، از اين سخن گويي چه سود؟ تازه، بعضي‌ها به اين شيوه مي‌بالند! راحت و روان حرف زدن، يک هنر است، به خصوص آنجا که مخاطبان عام و عوامند، يا کودکان پاي کلام به گوش نشسته اند. پس، بايد تمرين کرد که روان و آسان حرف زد، سخنراني کرد، تدريس نمود، سؤال کرد، جواب سؤال داد، خاطره گفت و مقاله نوشت. يعني اين سهولت در گفتار، يک «هنر» به حساب مي‌آيد. البته با تمرين هم مي‌توان به اين مرحله رسيد، مثل هنرمند شدن و مهارت در هر رشته و حرفه ديگر.

افرادي موقع‌نشناسند

مگر هر حرف را، در هر جا، با هر گروه و در هر شرايط بايد گفت؟ شناخت اين نکته و رمز و راز که در کجا و با که، چه سخني و با چه لحني و به چه مقدار بايد گفت، چيزي است که در علوم ادبي به آن «بلاغت» گفته مي‌شود، يعني مراعات مقتضاي حال! مثلاً در مجلس عزا و ختم، شوخي کردن، يا در محفل جشن، سفره دل و غم و غصه را باز کردن، يا با کسي که کم حوصله است به جر و بحث نشستن، يا نزد داناي فرزانه‌اي، پرحرفي کردن و توضيح واضحات دادن، يا با آدم ناشناس و غريبه، اسرار را در ميان گذاشتن و... همه اينها البته هر کدام به نوعي نشانه «موقع نشناسي» است و اين، يعني پاشيدن بذر در زمين شوره زار، يا آب دادن به درخت خشکيده. باز هم کلام امام علي(ع): «لا تتکلمن اذا لم تجد للکلام موقعا» اگر زمينه و جاي سخن نيافتي، حرف مزن.

گروهي خجالتي‌اند

شرم و حيا نسبت به کارهاي زشت و گناه، بسيار مقدس و خوب است. اما در مورد کارهاي شايسته و حرف‌هاي خوب و سؤال‌هاي مفيد و پاسخ‌هاي لازم، نه تنها خوب نيست، بلکه عامل عقب ماندن و مانع خير و سبب محروميت است. ريشه اين خجالت، يا نوع تربيت است، يا احساس حقارت و کمبود است، يا نداشتن تمرين قبلي است، يا هر عامل ديگر. بايد اين مشکل را به نحوي حل کرد. داشتن اعتماد به نفس و دل به دريا زدن و سد را شکستن، موفقيت‌هاي بعدي را در پي دارد. سختي در همان «نوبت اول» است. پس، بايد تمرين کرد. هر چند سخت است، ولي با اقدام، آن هراس دروني فرو مي‌ريزد و تمرين، سبب مي‌شود که مثلاً حرف زدن در جمع يا سؤال در کلاس يا خواندن متني در يک مراسم يا کنفرانس دادن در حضور ديگران و... براي انسان عادي شود. حرف زدن، اين کار به ظاهر ساده که همگان با آن سر و کار داريم، آن هم از صبح تا شب، در خانه و بيرون، با آشنا و ناآشنا، براي خود فوت و فن خاص دارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

شفاعت، بالاستقلال یا بالواسطه؟

شفاعت، بالاستقلال یا بالواسطه؟

شرایط استحقاق شفاعت، بازدارنده از ارتکاب گناه باید توجه داشته باشیم که شفاعت نیز یکی از رحمتهای الهی است که خداوند بدین وسیله می‌خواهد بندگان گنهکار خویش را حتّی در قیامت و در آخرین لحظات تعیین سرنوشت نیز مایوس و ناامید نسازد.
No image

قلب ایمان

دین باید وجه الهی داشته باشد و دارای جنبه‌ای باشد که از آن به جنبه «ید الحقی» تعبیر می‌کنند، یعنی آن طرفی که طرف خداست، اصلا بدون خداوند که دین معنایی نخواهد داشت.
حضرت مهدی (عج) در کلام اهل تسنن

حضرت مهدی (عج) در کلام اهل تسنن

نخستین وجه مشترک میان تشیع و تسنن در مسأله ظهور منجی است
شفاعت و شبهات وهابیت‌

شفاعت و شبهات وهابیت‌

از زمان پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله تا کنون، درخواست شفاعت از شافعان راستین، جزء سیره مسلمانان بوده است.
مودت و محبت حضرت فاطمه(س) ضامن رهایی از آتش جهنم

مودت و محبت حضرت فاطمه(س) ضامن رهایی از آتش جهنم

حضرت فاطمه زهرا(س) شخصیت جامع و کامل الهی بزرگ و بی نظیر در بین زنان جهان بوده و هست و خواهد بود.

پر بازدیدترین ها

چرا اهل سنت، اهل بیت پیامبر(ص) را قبول ندارند

چرا اهل سنت، اهل بیت پیامبر(ص) را قبول ندارند

واقعیت آن گونه نیست که سؤال کننده تصور کرده است، بلکه اهل سنت اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را قبول دارند؛ یعنى علم، تقوا و کرامات ایشان را قبول دارند
آشنایی با اهل بیت (ع)

آشنایی با اهل بیت (ع)

پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) و اهل بیت او، زیباترین واژه و برترین مخلوقات، نزد مسلمانان جهانند.
عدل و اقسام آن از دیدگاه شهید آیت الله مرتضی مطهری

عدل و اقسام آن از دیدگاه شهید آیت الله مرتضی مطهری

استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب وزین عدل الهی چهار تعریف یا کاربرد برای عدل ارائه می‌دهند که عبارت هستند
تعریف و ماهیت دین

تعریف و ماهیت دین

در ادامه سلسله مباحث مروری بر نظریات دین شناسی مقوله تعریف و ماهیت دین موضوعی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است.
Powered by TayaCMS