دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image
اشکال "بدل" و "مبدل منه"

نویسنده : سهيله خائفي

كلمات كليدي : بدل اسم از اسم، بدل ضمير از ضمير، بدل فعل از فعل، بدل جمله از جمله، بدل فعل از شبه فعل

اشکال "بدل" و "مبدل‌منه"، از مجموعه مباحث "بدل" است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد از این رو به خواننده‌ی محترم توصیه می‌شود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "بدل" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند. این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد:

1. بدل اسم از اسم

"بدل" و "مبدل‌منه" در این شکل به دو اعتبار صورت‌های مختلف خواهند داشت:[1]

الف. به اعتبار معرفه یا نکره بودن

1. بدل نکره از نکره؛ مانند: «إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا حَدَائِقَ وَ أَعْنَابًا»؛[2] در این آیه شریفه "حَدَائِقَ" و "مَفَازًا" به ترتیب بدل و مبدل‌منه واقع شده‌اند و هر دو نکره هستند.

2. بدل معرفه از معرفه؛ مانند: «مَررتُ بالمعلمِ زیدٍ»؛ در این مثال "زیدٍ" و "المعلمِ" به ترتیب بدل و مبدل‌منه واقع شده‌اند و هر دو معرفه هستند.

3. بدل معرفه از نکره؛ مانند: «مررتُ بِرجلٍ زیدٍ»؛ در این مثال "زیدٍ" بدل معرفه و "رجلٍ" مبدل‌منه نکره است.

4. بدل نکره موصوفه[3] از معرفه؛ مانند: «ضربتُ زیداً رجلاً صالحاً»؛ در این مثال "زیداً" مبدل‌منه معرفه بوده و "رجلاً" بدل نکره موصوفه و "صالحاً" صفت آن است.

ب. به اعتبار ضمیر یا اسم ظاهر بودن

1. اسم ظاهر از اسم ظاهر؛ مانند: «رأیتُ زیداً اَخاکَ»؛ در این مثال "اَخاکَ" و "زیداً"، اسم ظاهر بوده که به ترتیب بدل و مبدل‌منه واقع شده‌اند.

2. اسم ظاهر از ضمیر غایب؛[4] مانند: «رأیتُهُ اَخاکَ»؛ در این مثال اسم ظاهر "اَخاکَ" بدل و ضمیر غایب (هاء) در "رأیتُهُ"، مبدل‌منه آن است.

3. اسم ظاهر از ضمیر متکلم؛[5] مانند: « لَقَد غَمرتَنا بِفضلِک کبیرَنا و صغیرَنا»؛ در این مثال اسم ظاهر (کبیرَ) بدل و ضمیر متکلم (نا) در "غَمرتَنا"، مبدل‌منه آن واقع شده است.

4. اسم ظاهر از ضمیر مخاطب؛[6] مانند: «تَسابَقتُم ثَلاثتُکُم»؛ در این مثال اسم ظاهر (ثَلاثةُ) بدل و ضمیر مخاطب (تُم) در "تَسابَقتُم" مبدل‌منه می‌باشد.

5. ضمیر از اسم ظاهر؛[7] مانند:«رأیتُ زیداً إیّاهُ»؛ در این مثال ضمیر منفصل منصوبی (ایاه) بدل و اسم ظاهر (زیداً) مبدل‌منه آن واقع شده است.

6. ضمیر منصوبی از ضمیرمنصوبی؛[8] مانند: «رأیتُهُ إیّاهُ»؛ در این مثال ضمیر منفصل منصوبی (إیّاهُ) بدل و ضمیر متصل منصوبی (هاء) در "رأیتُهُ" مبدل‌منه آن واقع شده است.

7. ضمیر مرفوعی از ضمیر مرفوعی؛[9] مانند: «قُمْتَ أنْتَ»؛ در این مثال ضمیر منفصل مرفوعی (اَنتَ) بدل و ضمیر متصل مرفوعی (تَاء) در فعل "قُمْتَ" مبدل‌منه آن می‌باشد.

2. بدل فعل از فعل

"بدل" و "مبدل‌منه" در این شکل با لحاظ اقسام بدل بر چند گونه‌اند:

الف. بدل کلّ از کلّ؛ مانند: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ»؛[10] در این آیه شریفه دو فعل مضارع مجزوم "یُضَاعَفْ" و "یَلْقَ" به ترتیب بدل کلّ از کلّ و مبدل‌منه هستند.[11]

ب. بدل بعض از کلّ؛ مانند: «إنْ تُصَلَّ تسجدْ لله یرحمْک»؛ در این مثال دو فعل مضارع مجزوم "تسجدْ" و "تُصَلَّ" به ترتیب بدل بعض از کلّ و مبدل‌منه هستند.[12]

ج. بدل اشتمال؛ مانند: «مَنْ یَصِلْ إِلَیْنَا یَسْتَعِنْ بِنَا یُعَنْ»؛ در این مثال فعل مضارع مجزوم "یَسْتَعِنْ" و "یَصِلْ" به ترتیب بدل اشتمال و مبدل‌منه هستند.[13]

نکته

بدل مباین همچون بدل اضراب، غلط و یا نسیان، به شکل بدل فعل از فعل نیز به کار می روند.[14]

3. بدل جمله از جمله[15]

"بدل" و "مبدل‌منه" در این شکل با لحاظ اقسام بدل بر چند گونه‌اند:[16]

الف. بدل کلّ از کلّ؛ مانند: «اِقطعْ قمحَ الحقلِ، اِحصدْهُ»؛ در این مثال دو جمله فعلیه "اِحصدْهُ" و "اِقطعْ" به ترتیب بدل کلّ از کلّ و مبدل‌منه می‌باشند.

ب. بدل بعض از کلّ؛ مانند: «وَاتَّقُوا الَّذِی أمَدَّکم بما تَعلمونَ أمدَّکم بأنعامٍ و بنینَ»؛[17] در این آیه شریفه دو جمله فعلیه "أمدَّکم بأنعامٍ و بنینَ" و "أمَدَّکم بما تَعلمونَ" به ترتیب بدل بعض از کلّ و مبدل‌منه واقع شده‌اند.[18]

ج. بدل اشتمال؛ مانند: «اقُولُ لَه ارْحَل لا تُقِیمَنَّ عِنْدنا»؛ در این مثال دو جمله فعلیه "لا تُقِیمَنَّ" و "ارْحَل" به ترتیب بدل اشتمال و مبدل‌منه هستند.

د. بدل غلط؛ مانند: «اِجلسْ قِفْ»؛ در این مثال دو جمله فعلیه "قِفْ" و "اِجلسْ" به ترتیب بدل غلط و مبدل‌منه واقع شده‌اند.

4. بدل جمله از مفرد؛[19]

مانند:«قد عرفتُ زیداً أبو مَن هو»؛ در این مثال جمله اسمیه "أبو مَن هو" بدل و لفظ "زیداً" مبدل‌منه مفرد است.

5. بدل مفرد از جمله؛[20]

مانند: «قُلتُ: لاَ إلهَ إلاّ اللهُ کلمةَ الإخلاصِ»؛ در این مثال لفظ "کلمةَ" بدل مفرد و جمله اسمیه "لاَ إلهَ إلاّ اللهُ" مبدل‌منه آن ‌است.

6. بدل فعل از اسم شبه فعل؛[21]

مانند: «زیدٌ مُتَقٍ یَخافُ اللهَ»؛ در این مثال فعل مضارع (یَخاف) بدل و "متق"، اسم شبه فعل و مبدل‌منه می‌باشد.

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول"

این نوشتار ابتدا به تعریف "مصدر صریح" و "مصدر مؤول" اشاره داشته و در ادامه به بررسی عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول" می‌پردازد و در پایان برخی فرقهای میان مصدر صریح و مؤول بیان می‌شود.
No image

فاعل

کلمه‌‌ی "فاعل"، اسم فاعل از ماده‌ی "فعل" و در لغت به معنای عامل و انجام دهنده است. فاعل در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که عامل مقدّم به نحوی به آن اسناد داده شده که یا فعلی توسط آن ایجاد شده و یا فعلی قائم به آن است؛
No image

اصل در فاعل

این نوشتار به بررسی چند اصل در فاعل پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالفت در صورت امکان، بحث می‌کند.
Powered by TayaCMS