كلمات كليدي : بيمه،بيمه گذار، بيمه گر، معاملات غرري،ربا، عقد معلق، معامله سفهي.
نویسنده :علی جعفری
برخی اشکالاتی به عقد بیمه شده که صحت عقد بیمه را دچار تردید می سازد؛ زیرا در عقد بیمه، شبهه غرر و جهل به عوضین و تعلیق در عقد وجود دارد، که موجب بطلان عقد است. یا بیمه عقدی سفهی است که باعث غیر نافذ شدن عقد می شود. برخی، بیمه را شبیه قمار و وابسته به شانس دانسته اند. اکثر فقیهان اهل سنت با توجه به اشکالات یاد شده، عقد بیمه را صحیح نمی دانند.
آنچه در پی می آید اشکالات مطرح شده به صحت عقد بیمه است و پاسخ های این اشکالات:
1- غرری بودن بیمه:
غرر در معامله یعنی موضوع آن معامله مجهول باشد، به طوریکه از ناحیه جهل مزبور، احتمال ضرر، باشد. شارع مقدس از مسائلی که موجب نزاع و اختلاف طرفین معامله می شود، پیش گیری کرده لذا معاملات غرری را باطل دانسته است.در عقد بیمه، عوضین یعنی قسط بیمهای که بیمه گذار و مبلغ بیمهای که بیمه گر می پردازد یا یکی از آنها مجهول است. از نظر فقهی ، چنین معامله ای باطل است؛ زیرا غرر در عقود معاوضی و مالی، موجب بطلان آن است و بیمه، عقدی معاوضی و مالی است که در آن، مسامحه نیست.
مهمترین دلیل بطلان بیع غرری روایت «نهی النبی عن بیع الغرر» است[1].
در اینجا پرسش این است که آیا غرر، عقود دیگر را نیز باطل می کند؟ غالب فقها معتقدند که غرر در دیگر عقود و معاملات نیز جاری است.
برخی از فقیهان با الغای خصوصیت از بیع در «نهی النبی عن بیع الغرر» و استفاده تعلیل از غرر، فتوا به بطلان هر معامله غرری داده اند . اما با توجه به این که مورد نهی پیامبر(ص) بیع است، به نظر غالب فقیهان شیعه، حداکثر این نهی اختصاص به معاوضات محض، مانند بیع دارد.
آیا بیمه عقدی غرری است؟
برخی از فقها بیمه را از مصادیق عقود دانسته اند و بنابراین حکم به بطلان آن کرده اند. در پاسخ باید گفت:
اگر مقصود از غرر، جهالت است یعنی در آن جهل به عوضین راه پیدا می کند، باید گفت که هر جهالتی به صحت عقد خلل نمی رساند، بلکه جهالتی به عقد ضرر میرساند و آن را در معرض فساد و بطلان قرار میدهد که موجب ابهام عقد شود؛ اما در جایی که علم اجمالی در مورد عقد حاصل شود، خصوصاً در غیر مورد بیع، همان علم اجمالی به عوضین، کافی است.
عقد بیمه، مبادله مال با مال نیست تا گفته شود که در آن، جهل و غرر راه پیدا میکند؛ چون معاوضه حقیقی در بیمه بین دو چیز است که یکی مال است، و دیگری مال نیست بلکه تأمین و آرامش خاطر است[2].
در معامله بیمه، آن چه از سوی بیمه گر، به بیمه گذار میرسد، پول نیست تا گفته شود: مقدار پول مجهول است. آنچه بیمه را یک معامله معقول و مشروع میکند، نفس تعهد بیمه گر است که متعهد میشود در صورت وقوع حادثه یا بروز خسارت، آن را جبران کند یا فلان مبلغ را بپردازد[3]. این تعهد برای بیمه گذار ارزش دارد؛ زیرا نگرانی بیمه گذار را از این که مثلاً حریقی، مال التجاره او را از بین ببرد بر طرف میکند[4].
عنصر احتمال، در مورد بیمه گر نیز منتفی است؛ زیرا طبیعت بیمه، جمعی است نه قراردادی، که جنبه فردی داشته باشد. یا حداقل در مورد بیمه گر، که با تعداد فراوانی از بیمه گذاران سرو کار دارد، جنبه جمعی دارد؛ زیرا وی در همه قراردادهای بیمه ای که منعقد میسازد، حساب سود و زیان خود را میکند و مجموع قرادادها را بر مبنای آماری و اصول احتمالات میسنجد و همین امر، عنصر احتمال را در مورد بیمه گر منتفی میسازد.
استناد دیگر فقها بر بطلان معامله غرری نیز این است که عقلا چنین معاملهای نمیکنند؛ اما عقد بیمه که به منظور دفع خطر پدید آمده است؛ مورد نظر عقلا است.
با این وجود، اگر غرر در عقد بیمه ای عرفاً قابل تسامح نباشد، آن عقد باطل است.
2- معلق بودن عقد بیمه:
در صورتی که اثر منظور در عقد، موکول به وقوع شرط دیگری باشد، عقد معلق است که غالب فقها آنرا باطل میدانند. گفته شده از آن جا که تعهد بیمه گر به پرداخت خسارت، موکول به حدوث خطر و ایجاد خسارت است و حادثه مورد بیمه، ممکن است اتفاق بیفتد و یا نیفتد، عقد بیمه معلق است و عقدی که در آن تعلیق باشد، باطل است.
درباره اشکال تعلیق در عقد بیمه میتوان گفت: در عقد بیمه نه انشا معلق است و نه تعهد بیمه گر(منشاء)، بلکه انشا و منشاء، هر دو منجزند و به محض وقوع عقد، هر دو، انشا و اعتبار شدهاند؛ یعنی با انشای عقد بیمه، طرفین به طور منجز و قطعی درباره ایجاد التزام تصمیم گرفته اند. در عقد بیمه، تنها جبران خسارت و عملی شدن تعهد بیمه گر، معلق و وقوع خسارت است.
3-بیمه و عقد سفهی:
عدهای معتقدند که بیمه عملی سفیهانه است؛ زیرا بیمه گذار احیاناً مبالغ بسیاری به شرکت بیمه گر میپردازد و در برابر آن، چیزی دریافت نمیکند. بیمه گر هم گر چه مبالغی دریافت میکند، اما با بروز حادثه و وقوع خسارت، مبلغی چندین برابر قسط بیمه ای که دریافت کرده است، میپردازد و چنین معامله ای سفهی است . برخی از فقیهان نیز علت بطلان معامله مجهول را سفهی بودن آن ذکر کرده اند.
در پاسخ این اشکال باید گفت: سفاهت و غرر، امری عرفی است و معامله سفهی، معاملهای است که عقلا بر آن اقدام نمیکنند و بیمه اینگونه نیست. بدیهی است کسانی که به این معامله اقدام میکنند، حساب کار خود را به خوبی کرده و تجاربی را اندوخته اند و با محاسبه و سنجش، نوع کالای مورد تقاضای بیمه را میپذیرند، خطر مورد بیمه را محاسبه میکنند، اقساط بیمه ای را با میزان خسارت احتمالی مقایسه میکنند و بر اساس اصول آماری و ملاحظه سوابق، اقدام به پذیرش آن میکنند. بیمه گذار نیز کمترین نفعی که از پرداخت اقساط بیمه میبرد، گرفتن تأمین است. اقدام عقلا بر بیمه، شاهد بر معقول بودن بیمه است و سفاهتی در آن راه ندارد.
4- بیمه و قمار:
از نظر فقه اسلام، قمار و شرط بندی حرام است، مگر در «سبق و رمایه». سبق، مسابقه بین دو تن در اسب سواری، فیل سواری، شترسواری، و نظیر آن است و رمایه مسابقه تیر اندازی است.
مسابقه و شرط بندی در غیر موارد یاد شده، حرام است، و عقد آن باطل است.
درباره بیمه گفته شده که نوعی شرط بندی به حساب می آید. اینکه شخصی به دیگری بگوید: «اگر خانه من آتش گرفت، باید خسارت آن را بپردازی (چند برابر مبلغی راکه پرداخته ام به من بپردازی) و اگر آتش نگرفت، حق بیمه پرداختی، مال تو باشد» قمار است.
در قمار و گروبندی، عنصر احتمال و برد و باخت متکی بر شانس و اقبال وجود دارد و همین معنا در بیمه نیز وجود دارد. مثلاً در بیمه عمر، اگر شخص بیمه شده، بمیرد، ورثه او سرمایه بیمه ای و سود آن را دریافت می کنند؛ اما اگر زنده بماند، اقساط بیمه ای از دست او رفته است و هیچ چیز دریافت نکرده است. برای شرکت بیمه نیز همین شانس و بخت وجود دارد. اگر بیمه شده در بیمه عمر، در زمان مشخص بمیرد، شرکت باید مبلغ بیمه ای و سود آن را بپردازد و اگر زنده بماند، پولی را دریافت کرده است بدون آن که غرامت و خسارتی را بپردازد.
تمایز بیمه از قمار
در پاسخ به اشکال قمار بودن باید گفت: بیمه در موارد زیر از قمار متمایز است:
1- از نظر انگیزه: انگیزه بیمه گذار، آینده نگری و احتیاط در برابر وقوع خطر است
2- از نظر آثار اقتصادی: بر خلاف بیمه، که موجب رونق فعالیت های تولیدی و خدماتی می شود، قمار هیچ نقش مفید اقتصادی ندارد و موجب بر هم ریختن فعالیت ها ی متعادل اقتصادی نیز می شود
3- از نظر روحی و روانی: قمار باز، همیشه در اضطراب و نگرانی روحی است؛ اما بیمه شده، آرامش روحی و روانی به دست می آورد
4- از نظر اخلاقی: قمار به لحاظ اخلاقی، منشاء کینه و عداوت است و رذالت های اخلاقی را به همراه می آورد. در حالیکه در بیمه این گونه نیست
5- بیمه و ربا:
در برخی اقسام بیمه، خصوصاً در بیمه عمر، شبهه ربا وجود دارد. در بیمه عمر، بیمه گذار، مبالغی را به صورت اقساط یا یک جا می پردازد و بیمه گر، پس از پایان قرارداد، وجوه پرداختی را با مبلغی اضافه، به بیمه شده یا ذی نفع بیمه ای باز می گرداند.
اشکال ربوی بودن خصوصاً در برخی بیمه های عمر جدی است[5] و زیاده دریافتی توسط بیمه گذار مصداق رباست و باید در تنظیم عقد بیمه از آن اجتناب شود. منتها باید دانست ربوی بودن برخی عقود بیمه، مربوط به خود عقد نیست و هم چنان که ربا ممکن است در هر عقدی مانند بیع) راه پیدا کند، عقد بیمه نیز در معرض ربوی شدن قرار دارد و باید در تنظیم مفاد عقد دقت شود تا گرفتار ربا نشویم.