فصل دوم: اصول تدريس

براى تدريس مؤثر مباحث اخلاقى توجه به يك دسته از نكتهها، لازم است كه از آن به اصول تدريس ياد نمودهايم.

1. عطوفت و مهربانى

از مهمترين عوامل تأثير گذار در آموزش عطوفت و مهربانى است. يكى از بارزترين جلوههاى اخلاقى رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم) عطوفت و مهربانى بود.چنانچه على(عليه السلام) مىفرمايد:

«كان ـ صلى الله عليه و آله ـ اشفق الناس على الناس و أرأف الناس بالناس [1]

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) از همهكس به مردم مهربانتر و از همهكس بهمردم دلسوزتر بود.

رؤوف بكل مؤمن... [2]

با همه مؤمنان دلسوز و مهربان بود...

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در سخنى مىفرمايند:

انّما انا لكم مثل الوالد لولده [3]

براستى من براى شما مانند پدرى نسبت به فرزندش مىباشم.

2. آراستگى

ظاهر ژوليده و وضع نا مرتب نه متناسب با استاد اخلاق است و نه مىتواند در مخاطبان رغبت و جاذبه ايجاد نمايد بلكه گاه آنان را از استاد گريزان مىسازد.

نظافت در لباس و بدن، استفاده از بوى خوش، مرتب بودن موهاى سر و متعادل بودن محاسن نشانه آراستگى استاد است. و نقش مفيدى در مخاطبان مىتواند داشته باشد. [4]

3. به كارگيرى كلام رسا و ساده

سخن با هركس بايد در حد فهم و گيرايى او باشد و الاّ دلزدگى و كسالت آور است.

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

اِنّا مَعاشِر الانبياء اُمِرنا اَن نُكَلّمَ الناسَ عَلى قَدر عُقُولِهم [5]

ما گروه پيامبران مأموريم با مردم در حد قدرت درك و انديشه ايشان سخن بگوييم.

4. مختصرگويى

مختصرگويى تأثير زيادى در جذب مخاطبان دارد و گفتهاند يكى را صد مكن صد را يكى كن. على(عليه السلام) فرمود:

اِذا كانَ الايجاز كافياً كانَ الاِكثار عَيّاً [6]

هنگامى كه خلاصهگويى كافى باشد زيادهگويى خستهكننده خواهد بود.

5. مقبوليت

جاذبه اخلاقى مقبوليت استاد يكى از اصول آموزش اخلاق است آنچنان كه پيامبر اسلام با جاذبه و خُلق عظيم خود مردم را به ارزشهاى اخلاقى دعوت مىنمود.

6. رعايت اصل تدريج

نمىتوان انتظار داشت بيمار اخلاقى با يك تذكر و نصيحت از رذايل اخلاقى دست بردارد بايد به صورت تدريجى او را از آلودگىهاى روحى و اخلاقى درمان نمود. همانطورى كه در بيماريهاى جسمى تدريجاً بهبودى حاصل مىشود.

7. ادب در گفتار و رفتار

رعايت ادب در گفتار و رفتار نقش زيادى در موفقيت استاد دارد لذا مناسب است استاد اخلاق از بكار بردن كلمات نا مناسب و لطيفههاى سبك و بى معنا خوددارى كند.

8. خوددارى از بيان مطالب غير يقينى

مطالب استاد بايد مستند و يقينى باشد به ويژه مطالبى كه براى شنوندگان تازهگى دارد.

9. رعايت تناسب مخاطبان

نكات اخلاقى را بايد به تناسب سن، جنسيت و موقعيت علمى افراد گفت و در جايى كه تركيب مخاطبان ناهمگون است بايد به گونهاى مباحث اخلاقى را مطرح نمود كه همه طبقات استفاده كنند با بيان نكات گوناگون و متنوع.

10. توجه به وقت و ظرفيت مجلس

استاد اخلاق بايد مطالب خود را به گونهاى تنظيم كند كه بيش از وقت مجلس، سخن خود را ادامه ندهد و ظرفيت مجلس را از نظر زمان در نظر گيرد.

11. رعايت ظرفيت مخاطبان

استاد اخلاق بايد سطح مخاطبان و ظرفيت آنها را در نظر بگيرد بسا نكتهاى كه براى برخى سنگين باشد.

  • طفل را گر نان دهى بر جاى شيرطفل مسكين را از آن نان مرده گير

مولوى

12. ذهنيت زدايى

براى اين كه سخن استاد در مخاطبان مؤثّر باشد بايد ذهنيتهاى منفى را از فكر و ذهن مخاطبان پاكسازى نمود. مثلاً براى اينكه اميد اصلاح در مخاطبان بالا رود لازم است گفته شود كه انسان اخلاقى چنين نيست كه از همه جهات مبرا باشد چنانچه سعدبن معاذ با اينكه از اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بود و حضرت در تشييع جنازه او شركت كرد در عين حال پيامبر درباره او فرمود: الان او عذاب قبر مىبيند به خاطر تندخويىاش و يا درباره غيرت بايد گفت كه غيرت نگاه و مراقبت مسئولانه است نه خشونت و با اين تعريف مىتوان از غيرت دفاع نمود.

13. نرم خويى

نرم خويى يكى از عوامل تأثير گذار در عرصه تبليغ و اخلاق است قرآن در اين زمينه خطاب به پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مىفرمايد:

فَبِمَـا رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ [7]

به (بركت) رحمت الهى در برابر آنان (مردم) نرم شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مىشدند.

رسول خدا(عليه السلام) فرمود:

با شاگردان خود به نرمى رفتار كنيد. [8]

14. تقويت باورهاى اعتقادى

در اخلاق بايد ابتدا معرفتى باشد بر اساس عقايد تا احساس نياز ايجاد شود و در مرحله بعد دعوت به عمل باشد. لذا قرآن همواره بعد از ايمان عمل صالح را مطرح مىسازد. امام صادق(عليه السلام) فرمود:

لا يَقْبلُ الله عَمَلا الاّ بِمعرفة و لا مَعرفَةِ الاّ بِعَمل فَمَن عرف دلَّتهُ عَلَى الْعملِ و من لاعملَ لهُ لامعرفةَ له [9]

عملى نيست جز در سايه معرفت و شناخت و كسى كه معرفت دارد معرفتش او را به عمل دعوت مىكند و كسى كه عمل ندارد معرفت ندارد.

15. توجه به خوف و رجاء

نبايد تدريس اخلاق از حد تعادل خارج شود و بىتفاوتى ايجاد كند و يا ايجاد يأس و نااميدى كند مثلا اگر استاد از انسان شايسته سخن مىگويد نبايد دايره انسان شايسته را تنگ بگيرد. على(عليه السلام) فرمود:

اَلا اُخبرُكم بالفقيه حقَّ الفقيه مَن لَم يَرخِّص النّاسَ فى مَعاصى الله و لم يقَنِّطُهُم مِن رحمة الله [10]

آيا شما را آگاه كنم بر فقيهى كه حقيقتاً فقيه است آن كسى است كه مردم را در معصيت خدا رخصت ندهد و از رحمت او نا اميد نكند.

16. مصداقى بيان كردن

لازم است استاد مسائل اخلاقى را به صورت مصداقى همراه با ذكر مثال بيان كند تا مخاطبان بتوانند به آسانى مسائل اخلاقى خود را درك كنند. مثلاً اگر استاد از تقوا سخن مىگويد بايد از نمونههاى عينى تقوا ياد كند مانند: كنترل زبان از بدگويى و دروغگويى و بيهودهگويى و كنترل چشم و گوش و دهان از گناهانى چون چشم چرانى، غيبت، نجوا و حرام خوارى.

17. عامل بودن

زبان عمل مؤثرتر از زبان حرف است مردم از عمل انسانها بيشتر تأثير مىپذيرند تا حرف آنها. مرحوم آيةالله مجتهدى تهرانى مىفرمود: مردم عمل را حجت مىدانند. لذا قرآن مىفرمايد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ [11]

اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى را مىگوييد كه انجام نمىدهيد.

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

اِنَّالعالمَ اذا لم يعمل بعلمِهِ زَلَّت موعظتُهُ عن القُلوب كما يزّلُ المطَرُ عَنِالصّفا [12]

هر گاه عالم به علم خويش عمل ننمايد مواعظ او از دلها زدوده مىشود همانطور كه باران از روى سنگ صاف مىلغزد.

على(عليه السلام) فرمود:

ايّها الناس والله ما احثُّكم على طاعة الاّ و اسبقُكم اليها و لا اَنهاكم عن معصية الاّ و أتناهى قبلَكم عنها [13]

اى مردم! به خدا قسم شما را به طاعتى دعوت نمىكنم مگر آنكه قبل از شما به آن عمل مىكنم. و نهى نمىكنم از گناهى جز آنكه خودم قبل از شما از آن كار دورى مىنمايم.

و در مثل آمده دو صد گفته چون نيم كردار نيست و اگر شخصى بدون توجه به رفتار و عمل شايسته بخواهد ديگران را به اخلاق دعوت كند نمىتواند در راه خود موفق باشد.

18. خود سازى

استاد اخلاق بايد خودساخته و متخلق باشد على(عليه السلام) فرمود:

من نصَب نفسَه للناس اماماً فَليَبدَأ بِتَعْلِيم نفسه قبل تَعليم غيره [14]

على(عليه السلام) فرمود:

مَن لَم يُصلح خَلائقَهُ لم ينفعْ الناسُ تَاديبَه [15]

هركس به اصلاح خلقيات خود نپردازد تأديب او براى مردم سودى نخواهد داشت.

  1. سطرها كجا راست آيد [16] چون كجى در مسطراست
  2. خشك ابرى كه بود زآب تهى كى تواند كه شود آب دهى
  3. و غير تقى يأمر الناس بالتقى طبيب يداوى الناس و هو عليل
  4. امام صادق(عليه السلام) فرمود:

    كوُنُوا دعاةَ النّاسِ بغيرِ اَلسِنتِكم لِيَروا مِنكم الاِجتهادَ و الصِّدقَ و الوَرَعَ [17]

    مردم را با غير زبان دعوت (به كارهاى خير) نماييد تا در شما كوشش، راستى و پرهيزگارى ببينند.