دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تکثر معرفتی پیشفرض وجود معرفت بومی است

بحث بومی کردن معرفت نه تنها موضوعی است که در چند دهه اخیر به یکی از بحثهای مهم جامعه ایران بدل شده که به جهت شکافهای معرفتی موجود بحثی در گستره جهانی است. این مقال سعی دارد به مبانی نظری این موضوع نزدیک شود.
تکثر معرفتی پیشفرض وجود معرفت بومی است
تکثر معرفتی پیشفرض وجود معرفت بومی است

تکثر معرفتی پیشفرض وجود معرفت بومی است

 بحث بومی کردن معرفت نه تنها موضوعی است که در چند دهه اخیر به یکی از بحثهای مهم جامعه ایران بدل شده که به جهت شکافهای معرفتی موجود بحثی در گستره جهانی است. این مقال سعی دارد به مبانی نظری این موضوع نزدیک شود.

بحث بومی کردن معرفت یکی از مهمترین مضامینی است که نه تنها فرهنگهای جنوب که پاره فرهنگهای موجود در دل فرهنگ غرب هم با آن دست به گریبان هستند.  شکی نیست که بحث بومی کردن معرفت پس از شکافهایی به وجود آمده که عقل مدرن به خود دیده است. گفته اند و چه نیکو گفته اند که چه موافقان عقل و چه مخالفان عقل پس از نضج گرفتن نخبگانی چون : هیوم، مارکس، نیچه، کی یر که گور و هایدگر نگاهی دیگر به عقل پیدا کرده اند.

به تعبیر دیگر این نخبگان تصویر ما نسبت به عقل را از موجودی که به همه کاری می آید به گستره ای که حدود و ثغور و محدودیتهای خود را دارد تغییر داده اند. بحث بومی کردن معرفت در دل این منظومه جای می گیرد چرا که اگر عقل را واجد قواعد و قوانینی بدانیم که عام و جهانشمولند و همچنین این عقل نسبی از مولفه های وضعیتی چون اجتماع و اقتصاد و فرهنگ نمی برد جایی برای طرح بحث بومی کردن معرفت و دانش باقی نمی ماند.

ما در گستره ای فکری و معنوی زیست می کنیم که عقل بجد از تمامیت خود افتاده است و متواضعانه تر به کار و پژوهش خود ادامه می دهد. کافی است نگاهی به مدعیات علمی اواخر سده بیستم و اوان سده بیست و یکم بیفکنیم تا در یابیم این مدعیات تا چه اندازه از مدعیات علم قرون هجدهم و نوزدهم متواضعانه تر هستند. اگر علم را یکی از مهترین رویه های عقل جدید در نظر بگیریم می توانیم تصریح کنیم که عقل جدید هم به اندازه علم جدید پای مدعای خود را به اندازه گلیم استدلال و شاهد و برهانش دراز می نماید.

 نباید تحدید عقل  معرفت را به معنای حمله بدان انداخت. مهمترین مدعای هر معرفتی این است که واجد گونه ای جهانشمولی است. باز تکرار کنیم این جهانشمولی از ضرورت و کلیتی که فیلسوفان پیش از کانت از آن دم می زدند متفاوت است. در اینجا هدف آن است که بر گونه ای عقل مشترک و توافق تأکید گردد که معرفت را فراتر از باورها و عقاید شخصی می برد. معرفت بومی دقیقاً بدین رویکرد عطف توجه نشان می دهد. یعنی معترف است که معرفت از آن بابت که معرفت است ناگزیر است تن به گونه ای جهانشمولی بدهد. 

 از سوی دیگر بر این نکته تأکید می کند که ما گریز و گزیری نداریم جز آنکه نقش مولفه های وضعیتی در مشخصه های معرفتی را مهم ارزیابی کنیم. یعنی بر طبق این دیدگاه، معرفتی را نمی توان سراغ گرفت که رنگ و انگی از شرایط بومی و محلی که در آن رشد کرده باخود به همراه نداشته باشد. به تعبیر دیگر اگر هر معرفتی را شامل چهار شق بدانیم که این چهار شق موضوع و غایت و روش و مسئله هستند در همه این موارد می توانیم اثراتی از مولفه های بومی را بیابیم. 

 موضوع البته کمتر به مولفه های بومی متکی است اما اگر بر معارف اجتماعی و انسانی نظر افکنیم در می یابیم که در این علوم حتی موضوع را نیز می توان از مشخصه های وضعیتی متأثر دانست. غایت هم که بجد تحت تأثیر مولفه های بومی است.  از سوی دیگر مسائل هم زاییده مضامین فرهنگی و ساختارهای گوناگون جامعه ای هستند که فرد پژوهشگردر آن رشد و نمو کرده است. در این سالها حتی بحثهای زیادی شده که ما نمی توانیم روش را هم بدون توجه به پاردایم و فرهنگ تعریف کنیم و بحثهای کوهن در روش شناسی علوم بخوبی بر این نکته دست گذاشته اند هرچند ک در آنها گونه ای افراط پویی به چشم می آیند. 

به عبارت دیگر، در هر چهار شقی که از معرفت در ذهن متبادر می شود می توان رویه هایی جدی از فرهنگ را مشاهده نمود.
سوم. تکرار کنیم که بومی کردن معرفت به هیچ عنوان به معنای هجمه به معارف جدید نباید تلقی شود. بومی کردن بدین معنا است که مسائل و دغدغه ها و حساسیتهایمان را هنگامی که به سراغ علوم مختلف می رویم نادیده نگیریم. پاره ای از علوم و معارف در ایران زمین به گونه ای مطرح می شوند گویی هیچ گونه ربط و نسبتی با مشکلات ما برقرار نمی کنند.

 در عرصه علوم نظری چون فلسفه و علوم اجتماعی هم این نکته بخوبی عیان است. بسیاری از بحثهای اجتماعی که بزرگترین فیلسوفان و متفکران اجتماعی مغرب زمین مطرح کرده اند در جواب به پرسشهایی به وجود آمده که در مغرب زمین مطرح بوده اند. کافی است نگاهی به ادبیات فکری – فلسفی که در باب فاشیسم و نازیسم به وجود آمده نظر بیفکنیم تا درستی این مدعا بر ما آشکار شود. حتی بزرگترین جامعه شناسان غربی چون وبرو دورکیم در مقابل روند پروتستانتیسم که در دل فرهنگ غرب و دین مسحیت به وجود آمد عکس العمل نشان دادند و در صدد بر آمدند که آن را تبیین و توجیه نمایند. واگو کردن سخنان این بزرگان بدون آنکه ما به مسائل و مشکلات خود عطف توجه نشان دهیم از منطق و عقل بدور است.

 بی تردید ما بسی می توانیم از دستاوردهای اندیشه مغرب زمینیان استفاده کنیم اما این امر منوط بدان است که با ذهنی پر از پرسش و سوال  به سراغ این معارف برویم. این البته معنای دقیق بومی کردن معرفت است. به تعبیر دیگر معرفتی بومی است که سمائل بومی را در دل معرفت جهانشمول و کلی به بررسی نشیند و نه آنکه در صدد باشد علیه هرگونه مدعای صادق و موجهی جبهه گیری کند و آنها را نادیده بگیرد. اگر این جمله معروف را در نظر بگیریم که محلی فکر کن و جهانی عمل کن در می بابیم این عبارت دقیقاً به گونه ای از معرفت بومی توجه دارد که هرچند در مقام گردآوری و طرح مسئله از مولفه های بومی اثر می پذیرد اما در مقام کنش معرفت ورزی، تابع قواعد کلی و جهانشمول است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS