دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پلورالیسم دینی، انحرافی خطرناک

انسان گاهی با افرادی با چنین اعتقاداتی برخورد می‌کند، اما می‌بیند روحیه نجیب و خیرخواهانه‌ای دارند.
پلورالیسم دینی، انحرافی خطرناک
پلورالیسم دینی، انحرافی خطرناک
نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

انسان گاهی با افرادی با چنین اعتقاداتی برخورد می‌کند، اما می‌بیند روحیه نجیب و خیرخواهانه‌ای دارند. مثلا بعضی از مرتاضان پا برهنه راه می‌روند و با جاروی نازکی مرتب جلوی پایشان را جارو می‌کنند، که مبادا مورچه‌ای را پایمال کنند! تا این حد برای موجود زنده احترام قائل‌اند. با دین این روحیات، انسان با خود می‌گوید: آیا چنین انسان‌هایی با این روحیه با صفا اهل بهشت نیستند؟

باید بدانیم که اگر کسی در شرایطی واقع شود که واقعا یقین داشته باشد راه اشتباهی که می‌رود صحیح است و احتمال خلاف ندهد، مستضعف است و ممکن است خدا او را ببخشد، به شرطی که در تشخیص حق کوتاهی نکرده باشند و به همان حدی که می‌فهمد عمل کند. اما عده‌ای این فکر را ترویج می‌کنند که: بت پرستان نه تنها پاک‌اند، بلکه اهل بهشت هم هستند. پلورالیست‌های مذهبی تصریح می‌کنند به این که: نه شیعه بر سنی امتیازی دارد و نه سنی بر شیعه؛ نه مسلمان بر بت پرست برتری دارد و نه بت پرست بر مسلمان (الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق.) هر یک از این‌ها یک صراط مستقیم است و ما صراط‌های مستقیم داریم. این دسته از بت پرست‌ها صرفا احترامی برای بت‌ها قائل اند؛ چون معتقدند این احترام در زندگی آن‌ها تاثیر دارد. گرچه این اعتقاد غلط است، اما باعث نمی شود که بگوییم: این‌ها به خدای دیگری معتقدند.

این یک گرایش انحرافی است. همان طور که قبلااشاره کردم مسئله تثلیث در مسیحیت، ابتدا با تعارف و مجازگویی شروع شد. کم کم وقتی دیدند که پدری برای حضرت مسیح نیست، گفتند: عیسی پسر الله است؛ اما ببینید قرآن با این مسئله چگونه برخورد می‌کند. می‌توانست بگوید: «این که نصاری گفتند؛ عیسی پسر الله است، یک لقب تشریفاتی است و نمی‌خواهند بگویند: واقعا الله پدر و عیسی پسر است.» اگر این گونه برخورد می‌کرد ارتباط ما با مسیحیت نزدیک‌تر می‌شد و پلورالیزم هم زودتر محقق می‌شد. اما قرآن می‌گوید: «تکاد السماوات یتفطرن منه و تنشق الارض و تخر الجبال هدّا«¤ ان دعوا للرحمن ولدا»؛1 از این حرف که گفتند: خدا فرزند دارد، نزدیک است آسمان‌ها از هم بپاشد و زمین دهن باز کند و کوه‌ها فرو ریزد.» قرآن در مقام احتجاج می‌گوید: ما از اصل مشترکی شروع می‌کنیم و آن این که غیر از خدای واحد را نپرستیم (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم)؛2 اما در مقام مبارزه با اعتقاد فاسد، قاطعانه می‌گوید: این حرف شما به قدری غلط و زشت است که جا دارد عالم از هم بپاشد. آیا با وجود چنین گناه بزرگی می‌توان گفت: آن یک صراط مستقیم است و ما هم یک صراط مستقیم؟!

بله، قرآن می‌فرماید: ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لاهم یحزنون؛3 ولی معنای این آیه این نیست که اگر بعد از این که پیغمبر اسلام آمد و حجت بر آن‌ها تمام شد و معلوم شد که دین حق، دین پیغمبر اسلام است و احکام دین آن‌ها منسوخ است، ولی با این حال آن‌ها لجاجت کنند و به او ایمان نیاورند، باز هم فرقی با مومنین ندارند. این آیه در مقام این است که بگوید: پیرو هر دینی در آن وقتی که وظیفه‌اش بود از آن دین تبعیت کند، اگر به وظیفه‌اش عمل کرد، خدا به او پاداش می‌دهد، و اگر به وظیفه‌اش عمل نکرد، هر چند القاب غلیظ و شدید هم داشته باشد، روی سعادت را نمی‌بیند. توجه داشته باشیم که یکی از بزرگ‌ترین وظایف ما مسئله حفظ اصالت دین، مذهب و اعتقادات است و بیش ترین بار این وظیفه بر دوش روحانیان است.

رسالت‌های پیامبر(ص)

... فرای الامم فرقا فی ادیانها، عکفا علی نبرانها، عابده لاوثانها، منکره لله مع عرفانها، فانار الله بمحمد صلی الله علیه و آله ظلمها، و کشف عن القلوب بهمها، و جلی عن الابصار غممها، و قام فی الناس بالهدایه و انقذهم من الغوایه، و بصرهم من العمایه، و هداهم والی الدین القویم، و دعاهم الی الطریق المستقیم؛4
حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از اشاره به حکمت بعثت انبیاء به خصوص بعثت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به توضیح وضعیت جهان در زمان بعثت آن حضرت می‌پردازند. در نهج البلاغه وقتی امیرالمومنین علیه السلام وضع بشر در زمان بعثت را ترسیم می‌کنند به ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی جامعه آن زمان اشاره می‌کنند؛ اما حضرت زهرا سلام الله علیها فقط ناهنجاری‌های دینی آن زمان را بیان می‌کنند. شاید نکته‌اش این باشد که هدف اصلی حضرت از انشاء این خطبه اتمام حجت درباره مسئله رسالت و ادامه آن یعنی مسئله امامت است و ذکر مسئله فدک بهانه ای بود برای انجام رسالت و نقشی که می‌توانستند در هدایت مردم ایفا کنند؛ نقشی که اجرای آن از هیچ فرد دیگری ساخته نبود. در ادامه خطبه روشن خواهد شد که مسئله ای که حضرت زهرا سلام الله علیها بیشترین تاکید را روی آن دارند مسئله جانشینی امیرالمومنین نسبت به پیغمبر اکرم صلی الله علیه است و آنچه در این جهت بیشتر مورد توجه است نقشی است که امام بعد از رحلت پیغمبر اکرم در میان جامعه دارد و آن، ادامه و اتمام کار پیامبر در جامعه است. پیغمبر اکرم غیر از ابلاغ وحی و تلاوت آیات قرآن، وظیفه تعلیم و تبیین آیات و بیان تفسیر احکام را هم برعهده داشتند که در طول 32 سال بعد از بعثت تدریجاً به این کار هم پرداختند؛ ولی به دلیل داشتن عمری نسبتاً کوتاه و اشتغالات فراوان، فرصت تبیین همه احکام را به طور کامل پیدا نکردند. علاوه بر این بسیاری از احکام در شرایط خاصی باید صورت گیرد؛ لذا خدای متعال همان طور که در تقدیر علمی خود وجود انبیاء و بالاخره وجود خاتم الانبیاء را ترسیم فرموده بود، برای ادامه کار آن حضرت هم دوازده پیشوای معصوم را پیش بینی کرده بود. بیشترین تلاش حضرت زهرا سلام الله علیها این است که در این فرصت، این مسئله را بفهمانند که کار پیامبر در تبیین احکام تمام نشده و باید کسی باشد که بتواند این کار را به نحو احسن انجام دهد و شناسایی و تعیین چنین کسی کاری نیست که از عهده مردم برآید. به تعبیر ما جانشین رسول الله باید معصوم و دارای علم الهی باشد تا بتواند حکم هر موضوعی را از طرف خدا بیان کند.

امروز هضم این مطالب برای ما آسان است؛ اما در آن شرایط درک و فهم آن برای مردم آسان نبود. در آن زمان کسی که خود را خلیفه پیغمبر معرفی می‌کرد عملاً ملتزم نبود که به آیات قرآن یا کلام پیغمبر عمل کند؛ تا چه رسد به این که قائل باشند جانشین پیامبر باید معصوم و نسخه بدل او باشد. در این شرایط لازم بود که با بیانی بسیار حساب شده و سنجیده، این مطلب طوری القاء شود که حداکثر تاثیر را داشته باشد. برای این منظور یکی از اهداف حضرت زهرا سلام الله علیها این است که نشان دهند این کسانی که مدعی خلافت پیامبرند از بیان مسائل ساده فقهی هم عاجزند. برای نشان دادن این امر ابتدا می‌فرمایند که فدک بخششی از طرف پیغمبر به من بوده است و برای این ادعا شاهد دارم و چون ذوالید هستم طرف مقابل من که منکر است باید دلیل بیاورد. در مرحله بعد مسئله ارث را مطرح می‌کنند و می‌فرمایند: اگر ادعای اول را قبول ندارید و می‌گویید بخشش، ثابت نشده است باید قبول داشته باشید که فدک مال خود پیامبر است و من وارث ایشان هستم. پس باز ثابت می‌شود که فدک مال من است. مسئله فیء و ارث از یک باب نیستند؛ ولی حضرت این گونه احتجاج کردند تا ثابت کنند که مدعیان، صلاحیت این کار را ندارند.

رسالات تعلیمی و اجرایی پیامبر

باید به این نکته توجه داشت که پیامبر اکرم وظایف متعدد و شئون مختلفی داشتند. اولین وظیفه شان ابلاغ رسالت بود (و ما علی الرسول الاالبلاغ)5. در این مرحله می‌بایست شناخت و بینش صحیح را به مردم آموزش دهند. در چنین مقامی اکراه و الزام اصلاً معنا ندارد. در این مرحله مردم باید حق را بفهمند و حجت برایشان تمام شود (رسلامبشرین و منذرین لئلایکون للناس علی الله حجه بعد الرسل)6. بعد از ابلاغ رسالت اگر عده‌ای این شریعت را پذیرفتند و بنا گذاشتند که به احکام این شریعت عمل کنند، در این صورت پیامبر وظیفه دیگری پید امی کنند و آن مدیریت جامعه اسلامی است. وظیفه اول جنبه تعلیمی دارد و وظیفه دوم جنبه اجرایی. بخش عمده احکام اسلام مربوط به مسائل اجتماعی است و مسائل اجتماعی نیاز به مجری، مدیر و رهبر دارد. این وظایف عیناً در جانشین او هم پیدا می‌شود. پس اولین وظیفه جانشین پیغمبر بیان احکام و اتمام حجت با مردم است. در این مرحله ممکن است مردم حرف او را قبول نکنند؛ در این صورت او وظیفه دیگری نخواهد داشت؛ اما اگر مردم قبول کردند و گفتند: ما حاضریم دستورات شما را عمل کنیم. در این صورت او وظیفه دیگری پیدا می‌کند و آن مسئله امامت عملی و اجرایی است. آن جا که امیرالمومنین می‌فرمایند: «لو لاحضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر... لالقیت حبلها علی غاربها:7 اگر کسانی حاضر نشده بودند و قول نداده بودند که مرا یاری کنند، خلافت را رها می‌کردم) اشاره به وظیفه دوم است. البته مشروعیت این وظیفه قبلااز طرف خدا تعیین شده بود؛ اما چون قبل از این، مردم ایشان را یاری نمی کردند او هم وظیفه‌ای نداشت.

مقاله

نویسنده آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

ارائه 70 مقاله پاسخ به شبهات الحادی

در پروژۀ گفتمان های الحادی ....
No image

آماده سازی کتاب فرهنگ تاریخ ادوار مسیحیت

فاز اول پروژۀ مسیحیت شناسی، در قالب معرفی تفصیلی تاریخ ادوار مسیحیت مشتمل بر 50 مدخل که به بررسی تاریخی مسیحیت از قبل از میلاد مسیح تا قرن اخیر پرداخته است،
درگذشت علامه فضل الله

درگذشت علامه فضل الله

علامه "سید‌محمد حسین فضل‌الله " مرجع عالی شیعیان در لبنان که بر اثر خونریزی شدید معده، امروز دار فانی را وداع گفت، در سال 1935م (1354ق) در نجف اشرف در خانواده روحانی دیده به جهان گشود.
تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری

عنصر محوری این گردهمایی وزین ارزیابی رهاورد وحی و نبوت از یک سو، بررسی یافته‌های بشری از سوی دیگر و مقدور و کیفیت تأثیر داده‌های آسمانی در داشته‌های زمینی از سوی سوم است تا در تلو این تحقیق مُضلّع نوآوری و شکوفایی تمدن انسانی که عصاره تلفیق عقل و نقل است، روشن شود.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS